این قصه پرواز همای (خواننده موسیقی ایرانی) است که پس از سال‌ها فعالیت هنری هنوز نمی‌داند چه می‌خواهد؟ به چه چیزی معتقد است و از چه کسانی برائت می‌جوید؟ همای معمولا در جریان‌های سیاسی چپ و راست در رفت و آمد است و مرد حاشیه‌هاست...
او که ۳ سال پیش در چنین روزی پس از سقوط هواپیمای اوکراینی با نصیحت مردم برای دقت در انتخاب نوع پرواز حاشیه ساز شده بود، حالا برای اجرای اخیرش در تالار وحدت دوباره سر زبان‌ها افتاده است. حاشیه‌ای که همای را مجبور کرد، دستمزد حاصل از این اجرای سفارشی را پس بفرستد!
شبی که همای فریب خورد!
شامگاه ۱۲ دی‌ماه آیین بزرگداشت سردار قاسم سلیمانی در حالی در تالار وحدت برگزار شد که بخشی از این مراسم به اجرای پرواز همای و گروهش اختصاص داشت. قضیه از این قرار بود که آقای همای با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برای تولید آلبوم «آرش تا سرباز» به عنوان یادواره‌ای برای سردار سلیمانی وارد قرارداد شده بود، قراردادی که همای مدعی است آن را تا آخر نخوانده و از روی اعتماد آن را امضا کرده است.
اسناد منتشر شده از این قرار داد، نشان از دریافت مبلغ یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان از سوی همای دارد اما خودش می‌گوید که ۷۰۰ ملیون تومان برای هزینه تولید این اثر دریافت کرده است.
در نهایت او در اجرایی با حضور میهمانان ویژه و بدون بلیت‌فروشی عمومی به همراه گروهش روی صحنه رفت و قطعات از این آلبوم را اجرا کرد. فردای این اجرا عکس‌هایی از همای در رسانه‌ها منتشر شد که در پی آن گروهی از کاربران و رسانه‌های خارج از ایران به او تاختند که چرا در یک اجرای مناسبتی روی صحنه رفته است؟
همای در پس این ماجرا کامنت‌های صفحه اینستاگرامش را بست و به جای اینکه از تصمیم شخصی‌اش برای این اجرا دفاع کند، موضع دیگری را برگزید. او گفت که فریب خورده است و قرار بوده این برنامه صرفا اجرایی برای آرشیو شهرداری تهران باشد و در عمل انجام شده قرار گرفته است.
اما آقای همای توضیح نداده که چرا اگر در بدو ورود به تالار وحدت متوجه شده است که فریب خورده چرا تالار را ترک نکرده است؟ از صحبت‌های او این طور برمیاید که دوست داشته این اجرا و این قرارداد در خفا بهره‌برداری شود و حالا از عمومی شدن این خبر ناراحت است.
او در پی این اتفاقات یک فیش واریز ۷۰۰ میلیون تومانی در صفحه شخصی‌اش منتشر کرده و نوشته است که تمام این مبلغ را به شهرداری تهران پس فرستاده است؛ چون همای شاید فروشی باشد اما خریدنی نیست!
یک منبع آگاه در شهرداری تهران صبح امروز به ایسنا گفت که فعلا در حال پیگیری از سرنوشت این ۷۰۰ میلیون تومان است و هنوز و شهرداری به دنبال آن است که ببیند این مبلغ به چه حسابی واریز شده است؟
همای و چند جمله قصار!
از آنجایی که باید هر انسانی را در میان سخنانش جستجو کنیم و اعتقادات راستینش را در کلام جستجو کنیم، در ادامه چندی از سخنانش را زمانی که به دنبال دریافت مجوز از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود با هم مرور می‌کنیم:
ـ هرکسی درگذشته‌ی زندگی خویش اشتباهاتی داشته است که با مرور زمان به حقیقت دست پیدا کرده و راهش را پیدا می‌کند. من نیز یک انسانم که پی به اشتباهاتم برده‌ام و امروز تلاش می‌کنم تا ثابت کنم من هم فرزند همین سرزمینم. بلاتشبیه، مگر جز این است که امام حسین علیه السّلام به حُر ریاحی که از یزیدیان بود، اعتماد کرد و او را بخشید؟ اما شما به یک جوان که دوست دارد به وطن و مردمِ سرزمین و نظامش خدمت کند، هزار تهمت ناصواب می‌زنید تا فرصت اثبات خویش را نداشته باشد؟
ـ اگر من درگذشته اشتباهی داشته‌ام، پذیرفته‌ام و آمده‌ام که جبران کنم. صبور باشید، امروز و آینده‌ام را ببینید و سپس تصمیم بگیرید.
ـ نمی‌دانم این همه اصرار برای تخریبِ من از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ من پاسخ اعتماد نظام را، پاسخِ محبت مردم را و پاسخ انتقاد اهالی موسیقی و منتقدان را فقط روی صحنه می‌توانم بدهم، چرا این فرصت را نداشته باشم؟
ـ ناحق به من تهمت ضدانقلاب می‌زنید؟ من فرزندِ این انقلاب هستم و تا زنده‌ام وفادار به این سرزمین خواهم ماند.
ـ درست است، آخرین بار پنج سال پیش من به اشتباه با چند شبکه‌ی ماهواره‌ای مصاحبه داشتم اما هرگز بیرون از چارچوب کنسرت‌هایم حرفی نزدم. اگر شما خلافش را می‌دانید با مدرک ثابت کنید و تهمتِ ناروایِ ضدانقلاب نزنید.
