یادش به خیر چند روز پیش بود اخبار اعلام کرد به دلیل صرفه جویی در مصرف انرژی چراغ های روشنایی معابر که کمتر تردد دارند در طول شب به صورت یکی در میان خاموش میشوند .عده ایی از خود تحقیر های وطنی به پا خواسته و فریاد که میخوان برق کم کنن بدن عراق ،دیگری گفت برق کم کنن که اختلاس کنن ، اون یکی گفت اینا فکر مردم نیستند و خیابان تاریک بشه تصادف و.... که پولش ......بشه خلاصه هر کدام گوی خود تحقیری را از دیگری می ربودند.
اما الان که این خبر در فرانسه منتشر شده باید نظرات دید از تکنولوژی و فکر اقتصادی تا پیشرفت فرانسه و قدرت مهندسی ، از تفکر برای نسل آینده و اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی و نگهداری آن برای نسل آینده
شهرهای فرانسه روشنایی معابر را کاهش میدهند
🔹مقامهای چند شهر در فرانسه اعلام کردهاند با هدف کاهش هزینههای برق، روشنایی معابر این شهرها در طول شب کاهش خواهد یافت.
🔹روزنامه فرانسوی لوموند نوشت ممکن است شهروندان این کشور نیز همچون اوکراینیها مجبور شوند زمستان امسال از شمع استفاده کنند و دولت فرانسه نیز در حال آماده کردن افکار عمومی برای سناریوی قطعی هدفمند برق است.
رئیس سازمان سنجش اموزش کشور گفت: داوطلبان فقط یک روز کنکور را می بینند، اما کنکور فرایند یک ساله است و فرایند کنکور ۱۴۰۲ از فردا آغاز می شود.
پور عباس گفت: داوطلبان فقط یک روز کنکور را می بینند، اما کنکور فرایند یک ساله است و فرایند کنکور ۱۴۰۲ از فردا آغاز می شود.
به گفته رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، ۳ فرایند قبل از کنکور، روز کنکور و پس از کنکور مطرح است که تولید سوال قبل از کنکور است که در بانک سوال است و به مرور باید تبدیل به دفترچه آزمون شود.
او گفت: ۵ گروه آموزشی در داخل و خارج مطرح است. فرایند طراحی سوال کار سنگینی است که باید در محیط های ایزوله بنشینند و سوالات را با استرس زیاد طراحی کنند.
پورعباس گفت: بر اساس بودجه بندی سوالات استخراج و در نهایت تبدیل به دفترچه کنکور می شود. دوره چاپ داریم که بسیار سخت است و متخصصان طراحی سوالات کنکور ۶ ماه در قرنطینه اصلی هستند و سپس آنها را آماده چاپ و دسته بندی می کنند.
او گفت: امسال به علت شرایط پیش رو، ۳ پاسخ نامه را توزیع کردیم ۴ و نیم میلیون دفترچه تولید کردیم که نسبت به سال گذشته ۳ و نیم برابر است و باید با نظام هوشمند دسته بندی شوند و سپس روی میز داوطلب قرار بگیرند.
به گفته رئیس سازمان سنجش، ۲۹۱۱ مرکز، کنکور را برگزار می کنند و به صورتی طراحی کرده ایم که پس از حرکت به حوزه های کنکور در همان محل دفترچه ها باز خواهند شد و کوچک ترین خطا را هم تحمل نخواهیم کرد.
پورعباس گفت: امسال حدود ۱۲۴ هزار نفر مسئول سنجش درگیر کنکور بودند، فرایند قبل کنکور تا روز امتحان طول می کشد. تا صبح روز کنکور هیچ فردی نمی تواند سوالات کنکور را مشاهده کند.
او گفت: مرحله دوم کنکور، اجرای آزمون است که امسال در ۳ مرحله دروس عمومی، دروس تخصصی و ادامه دروس تخصصی کنکور را برگزار کردیم، اما در تجربی ۴ مرحله بود و وزارت خانه های زیادی مانند وزارتخانه کشور و استاندارها و قوه قضائیه، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، دانشگاه آزاد ، وزارت خانه نیرو، اورژانس کشور، آتش نشانی و ... درگیر کنکور می شوند.امسال هوا بسیار گرم بود و وزارت نیرو برق کشور را تامین کرد تا حوزه های کنکور مشکلی نداشته باشند.
وی گفت: مرحله سوم کنکور برای داوطلبان تمام شده، اما تازه برای ما شروع شده است و شامل جمع آوری دفترچه های کنکور در شرایط امن است که از امروز در قرنطینه می روند و هم اکنون ۴ و نیم میلیون دفترچه کنکور داریم و طی ۳ هفته گذشته دنبال دستگاه های اسکنر برای حفاظت از کنکور بودیم و هنوز هزینه آن را به فروشنده پرداخت نکرده ایم و پاسخ نامه ها به سرعت تصیح خواهند شد.
۱۲ شبکه بزرگ تقلب در کنکور شناسایی و دستگیر شدند
به گفته رئیس سازمان سنجش، امنیت کنکور خیلی امر پیچیده ای است و حدود ۶ ماه تمام انرژی خود را روی آن متمرکز کردیم. تقلب بخشی از آزمون است و عده ای در حال تقلب هستند و عده ای دیگر در حال امنیت آزمون ها. معنای افشای سوالات این است که قبل از کنکور سوالات منتشر شوند اما تا کنون در جمهوری اسلامی ایران چنین اتفاقی نیفتاده است و سوالات روز آزمون منتشر می شوند.
پورعباس گفت: در سال های گذشته که رئیس سازمان سنجش بودم داوطلبان جواب سوالات را از روی یکدیگر نگاه می کردند، اما پس از آن شخصی سازی کردیم و جواب سوالات را برای هر داوطلب جا به جا کردیم.
معاون وزیر علوم گفت: امروزه تقلب ها در بستر تکنولوژی و هوشمند سازی اتفاق می افتند و سپس شرکت هایی پشت این ماجرا جواب ها را پاسخ می دهند و آنها را به داوطلب منتقل می کنند و طی ۶ ماه گذشته تمام انرژی خود را روی این موضوع گذاشتیم تا تقلبی صورت نگیرد.
پورعباس گفت: آزمون تجربی بسیار حساس بود؛ چرا که هدایت تحصیلی خوبی در کشور صورت نگرفته و داوطلب قصد ادامه تحصیل در رشته های پردرآمد را دارد و پزشکی هم در این گروه قرار دارد، اگر از داوطلبان علوم تجربی بپرسید که چه رشته ای می خواهند بدون شک پزشکی را می خواهند.
او گفت: تشکل های مجازی پنهان تشکیل می شوند که قول هایی به مردم می دهند و به افراد می گویند که صندلی پزشکی می فروشیم و آن را در فضای عمومی مجازی تبلیغ می کنند که باعث استرس به داوطلب می شوند، اما قابل پیگرد قانونی هستند و در شورای سنجش و پذیرش تمام دستگاه های کشور کارها را رصد می کنند و در این رصد ۴ تا ۵ مرحله برنامه ریزی کردیم و حتی انتظار انتشار عکس از سوالات کنکور را در زمان آزمون داشتیم.
به گفته پور عباس، ارسال انتشار عکس پیچیده است و هنوز وسیله کشف آن را پیدا نکرده ایم و دوستان امنیتی شبکه ها را پیدا کرده و ۱۲ شبکه بزرگ تقلب کنکور را با امکانات بالا شناسایی کردیم و دستگیری ها صورت گرفت و این عامل باعث شد تا امنیت آزمون بالا رود.
به داوطلبان کنکور این اطمینان را می دهم که هیچ حقی ناحق نخواهد شد/ تمام پاسخ نامه های کنکور با مدرن ترین دستگاه ها قرائت می شوند
رئیس سازمان سنجش گفت: دفترچه عمومی و پاسخ نامه اول ساعت ۹: ۴۵ دقیقه جمع آوردی شده و ساعت ۹:۴۹ دقیقه عکس های سوالات کنکور تازه منتشر شدند، اما هیچ فایده ای برای متقلبان کنکور نداشته اند؛ چرا که سیگنال آنها را کشف کرده ایم و داوطلبان به این صورت ۵ تا ۱۰ سال از شرکت در آزمون های سراسری محروم خواهند شد.
به گفته پورعباس، معاونت علمی ریاست جمهوری شرکت های دانش بنیان به ما معرفی کردند و با ساخت دستگاه های آشکار ساز سیگنال های تقلب کنکور را شناسایی کردیم که لحظه ای متقلبان کنکور را رصد می کردند و عملکرد دستگاه این است که تجهیزات هوشمندی که داوطلبان با خود به جلسه امتحان می برند سریع از بدن افراد آنها را کشف می کنند و به این صورت تمام مشتریانی که قصد تقلب داشته اند از کنکور حذف شدند.
او ادامه داد: بیش از ۴۸۰ متخلفان کنکور را در سطح کشور طی چند روز فرایند آزمون شناسایی و دستگیر کردیم.
پور عباس گفت: در حال قرائت پاسخ نامه ها و بررسی فنی روی آنها هستیم تا مشخص شود کسی با کلید سوالات در ارتباط است یا خیر، تا بتوانیم متقلبان را شناسایی کنیم؛ بنابراین تمام داوطلبان کنکور را رصد می کنیم و این اطمینان را به داوطلبان می دهیم که حتی یک مورد خطا اتفاق نخواهد افتاد تا حقی ناحق شود، کار تمام پاسخ نامه ها را با مدرن ترین دستگاه ها قرائت می کنیم.
طراحان سوالات کنکور امسال ۳۹ روز قرنطینه بودند
به گفته معاون وزیر علوم، نحوه انتخاب سوالات کنکور به صورت بودجه بندی از سخت تا آسان و بر اساس محتوای کتب ۳ سال است.سوالات را از بانک سوالات استخراج می کنیم که به صورت رندم شده هستند و پاسخ های صحیح پس از آن خارج می شوند و ده ها دسته سوال در قرنطینه کنکور طراحی و در سیستم های کامپیوتری دیده می شوند و به هیچ عنوان ارتباط فیزیکی و رادیویی با جامعه ندارند، اما حدود ۳۹ روز طراحان سوالات کنکور امسال که حدود ۱۰۰ نفر هستند در قرنطینه بودند.
پیش ثبتنام پیادهروی اربعین ۱۴۰۱ از صبح روز جمعه دهم تیرماه درحالی آغاز شد که شرطهایی برای شرکت در آن تعیین شده است.
متقاضیان شرکت در پیادهروی اربعین تا پایان تیرماه مهلت دارند در سامانه «سماح» سازمان حج و زیارت ثبتنام کنند. به گفته صحبتالله رحمانی ـ معاون عتبات سازمان حج و زیارت ـ، برای پیش ثبتنام فقط به کد ملی نیاز است. همچنین به جز هزینههای تکلیفی برای بیمه، خدمات پزشکی و امنیت، هزینه دیگری از زائران اربعین دریافت نمیشود و هیچ سازمان دیگری هم حق دریافت هزینه اضافی از زائران را ندارد.
سازمان حج و زیارت که از سوی ستاد اربعین، مسؤول ثبتنام پیادهروی اربعین شده، همچنین اعلام کرده که پیش ثبتنام در این مرحله به منزله ثبتنام قطعی نیست و پیش ثبتنام از متقاضیان هیچگونه تعهدی برای سازمان حج و زیارت مبنی بر اعزام ایجاد نمیکند و متعاقباً اطلاعرسانی برای ثبتنام قطعی انجام خواهد شد. احمد وحیدی ـ وزیر کشور ـ که ستاد اربعین در زیرمجموعه این وزارتخانه تشکیل شده، نیز انگیزه پیش ثبتنام برای اربعین را آگاهی از تعداد متقاضیان این سفر و برنامهریزی مبتنی بر آن اعلام کرده است.
او گفته است: همه کسانی که تمایل دارند در این سفر بزرگ و در این فعالیت فرهنگی شرکت کنند، حتما اعلام کنند که از چه مسیری و در چه روزهایی قصد سفر دارند.
طبق مصوبه ستاد مرکزی اربعین، تزریق حداقل دو دُز واکسن کرونا از شرایط سفر اربعین است. درحال حاضر نوع واکسن از سوی وزارت کشور و یا سازمان حج و زیارت تعیین نشده است، اما در شرایط فعلی عراق محدودیتی برای انواع واکسن قائل نشده است. وزارت کشور و سازمان حج و زیارت همچنین به زائران اعلام کرده اند: در صورتیکه از زمان تزریق آخرین دُز، شش ماه گذشته باشد، متقاضیان باید نسبت به تزریق دُز یادآور اقدام کنند که در زمان ثبتنام قطعی از وزارت بهداشت استعلام میشود، بدیهی است از ثبتنام قطعی متقاضیانی که شرایط واکسیناسیون اعلامی را نداشته باشند، جلوگیری میشود.
سازمان حج و زیارت همچنین به زائرانی که قصد سفر به صورت گروهی را دارند پیشنهاد کرده است در مرحله پیشثبتنام حتماً به صورت گروهی و با معرفی یک نفر به عنوان سرگروه اطلاعات خود را در سامانه ثبت کنند.
چه کسانی نمیتوانند در پیادهروی اربعین شرکت کنند؟
بنا بر مصوبه ستاد مرکزی اربعین، شماری از بیماران از سفر عتبات و شرکت در پیادهروی اربعین منع شدهاند که به این افراد توصیه شده از ثبتنام خودداری کنند:
بیماران دیابتی با زخم و یا عفونت اندام.
بیماران دیابتی که مشکل کلیوی دارند.
بیماران مبتلا به رتینوپاتی پیشرفته.
بیماران دارای عوارض و علایم قلبی و عروقی.
بیمارانی که کنترل نامطلوب قند دارند یا قند ناشتای ۲۵۰ و بالاتر دارند.
بیماران مبتلا به سرطان که در حال درمان هستند.
بیماران مبتلا به سرطان که وضعیت جسمانی نامطلوب دارند.
بیماران مبتلا به آسم و COPD شدید و یا کنترل نشده.
افرادی که بنا به نظر پزشک دارای بیماری واگیردار هستند (بالاخص بیماریهای تنفسی، گوارشی و پوستی).
افرادی که تست کرونا آنها مثبت است تا ۵ روز اول تست مثبت در صورت نداشتن علائم حاد.
افرادی که دارای بیماری حاد تبدار هستند تا دست کم ۴۸ تا ۷۲ ساعت پس از قطع تب بدون استفاده از داروهای تببر، بالاخص بیماریهای تنفسی و گوارشی و پوستی با انجام معاینه دوباره.
همچنین از زنان باردار، سالمندان بالای ۶۰ سال، افراد دارای بیماریهای زمینهای، افراد دارای فشارخون بالای کنترل نشده، افراد مبتلا به دیابت کنترل نشده، افراد چاق با ضریب توده بدنی بیش از ۴۰، افراد دارای ضعف یا نقص سیستم ایمنی، افرادی که به طور مزمن از ترکیبات حاوی سالیسیلات استفاده میکنند، خواسته شده است حتی الامکان از شرکت در مراسم پیاده روی اربعین خودداری کنند.
داشتن گذرنامه با حداقل شش ماه اعتبار از تاریخ اعزام برای سفر اربعین الزامی است.
پیش ثبتنام اربعین تا ۳۱ تیرماه ۱۴۰۱ در سامانه سماح ادامه دارد. سازمان حج و زیارت همچنین یادآور شده است: چنانچه هرگونه محدودیتی از سوی دولت عراق برای تشرف به زیارت اربعین در نظر گرفته شود، نحوه ثبتنام قطعی متقاضیان از بین افرادی که پیش ثبتنام کردهاند تعیین و اعلام خواهد شد.
پیادهروی اربعین در دو سال همهگیری کرونا به شکل محدود برگزار شد، دولت عراق برای کنترل و جلوگیری از این بیماری، بیشتر مرزها را بسته بود و فقط به تعداد محدودی از زائران اجازه حضور در این مراسم داد. امسال براساس توافق صورت گرفته بین ایران و عراق، قرار است پیادهروی اربعین به همان شیوه قبل از کرونا برگزار شود که پیشبینی شده است در صورت رفع محدودیت، بیش از چهار میلیون نفر از ایران، در این مراسم شرکت کنند
همه ساله با فرا رسیدن ایام اربعین حسینی سیل مشتاقان اباعبدالله الحسین (ع) راهی زیارت این امام بزرگوار می کنند .
دولت ها نیز به تصمیم ها و..... آماده سازی امکانات برای مسافران این مسیر عاشقی را برعهده دارند .صرف نظر از تفاوت هزینه های بالا سفرهای عتبات عالیات با سفر های تفریحی ترکیه ،ارمنستان ،....... توجه شما به بعضی محدودیت های پزشکی و سلامت در نظر گرفته شده برای مسافران عتبات عالیات جلب میکنیم، پروتکلهایی که کسی ندیده برای ترکیه ،ارمنستان ،..... اجرا شوند .گویا مسافرت تفریحی هیج مشکلی ندارد.
بخشی از پروتکلهای درج شده در سامانه سماح به مناسبت اربعین ۱۴۰۱
الف) بیماران ذیل از تشرف به عتبات در این ایام منع شده اند و تاکید می شود از ثبت نام خودداری نمایند:
بیماران دیابتی با زخم و یا عفونت اندام.بیماران دیابتی که مشکل کلیوی دارند.بیماران مبتلا به رتینوپاتی پیشرفته.بیماران دارای عوارض و علایم قلبی و عروقی.بیمارانی که کنترل نامطلوب قند دارند یا قند ناشتای 250 و بالاتر دارند.بیماران مبتلا به سرطان که در حال درمان هستند.بیماران مبتلا به سرطان که وضعیت جسمانی نامطلوب دارند.بیماران مبتلا به آسم و COPD شدید و یا کنترل نشده.افرادی که بنا به نظر پزشک دارای بیماری واگیر می باشند (بالاخص بیماریهای تنفسی، گوارشی و پوستی).افرادی که تست کرونا آنها مثبت است تا 5 روز اول تست مثبت در صورت عدم وجود علایم حاد.افرادی که دارای بیماری حاد تب دار می باشند تا حداقل 48 تا 72 ساعت پس از قطع تب بدون استفاده از داروهای تب بر، بالاخص بیماریهای تنفسی و گوارشی و پوستی با انجام معاینه مجدد.
ب) افراد ذیل الذکر نیز حتی الامکان از تشرف به زیارت اربعین و ثبت نام خودداری نمایند:
زنان باردار.سالمندان بالای 60 سال.افراد دارای بیماری های زمینهای.افراد دارای فشارخون بالای کنترل نشده.افراد مبتلا به دیابت کنترل نشده.افراد چاق با ضریب توده بدنی بیش از 40 .افراد دارای ضعف یا نقص سیستم ایمنی.افرادی که بطور مزمن از ترکیبات حاوی سالیسیلات استفاده می نمایند.
نقش رسانه در تربیت فرزند
دنیای امروز دنیای رسانه است و کودکان ما ناگزیر در شبانه روز ساعات زیادی با رسانهها سر و کار دارند. رسانه یکی از عواملی است که در تربیت نقش موثری دارد. در این مقاله به بررسی نقش رسانه در تربیت فرزند میپردازیم. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
نقش عوامل غیرانسانی محیط در تربیت فرزند
انواع رسانه
نقش رسانه
رسانه والد اول!آشنایی با واژۀ «سواد رسانه»استفادۀ مفید و هوشمندانه از رسانه
آسیبهای سوء مدیریت رسانه محیط و زمان خاص استفاده از رسانه
چکیده نقش رسانه در تربیت فرزند:یکی از عواملی که در تربیت خصوصاً در عصر جدید باید مورد بحث قرار بگیرد بحث رسانهها با همۀ گستردگی آن است.
رسانهها به هفت دسته طبقهبندی میشود که عبارتاند از:بازیهای کامپیوتری ،شبکههای مجازی، اپلیکیشنهاسایتها، وبسایتها و وبلاگهامجلات و روزنامههاکتاب (رمانها)سینما و تلویزیون ،رادیو و رسانههای صوتی
میانگین استفاده از تلویزیون در فرزندان حدود چهار ساعت و 25 دقیقه در شبانه روز است که در زمانهای مختلف فراغت بچّهها میتواند بیشتر باشد و به طور میانگین روزانه حدود 122 دقیقه از بازیهای کامیپوتری استفاده میکنند یعنی بیش از دو ساعت.
اگر والدین امروز نتوانند رسانه را مدیریّت کنند نقش رسانه از آنها بالاتر میرود و از نقش آنان مؤثّرتر واقع میشود. به عبارت دیگر یک جاهایی باید رسانه را والد اوّل و پدر و مادرها را والد دوم و سوم بدانیم. یعنی والدین تمام مقدّمات و نیازهای زیستی و زیرساختی را برای فرزندان فراهم میکنند، بعد که به مرحله بحث فرا زیستی میرسد، کنارهگیری میکنند و بچهها را به دست رسانهها میسپارند.
سواد رسانهای یعنی اینکه چگونه از رسانه استفاده مفید و هوشمند داشته باشیم. به عبارت دیگر در سواد رسانهای دنبال این هستیم که چه چیزی ببینم، چه زمانی ببینم و چقدر ببینم.
آسیبهای سوء مصرف رسانه عبارتاند از:اختلالات روانی و مغزیکاهش تمرکز و توجه (اختلال بیش فعالی)اختلال جسمانی (چاقی، لاغری، بیماری قلبی، عروقی، دیابت، آسم)
برای استفاده از رسانه هم باید مانند کتابخوانی یک محیطی را در نظر گرفت و در یک برهه زمانی خاص از آن استفاده کرد.
نقش عوامل غیرانسانی محیط در تربیت فرزند
در تربیت عوامل مؤثّر و تأثیرگذار مثبت و منفی وجود دارد. به غیر از والدین و عوامل انسانی دیگر برخی از عوامل غیر انسانی نیز در تربیت فرزند نقش دارند: محیط مدرسه، محیط مساجد، هیئات دینی و محیطهای مذهبی برخی از این عوامل هستند. یکی از عوامل مهم در تربیت کودکان رسانه است. در این مقاله نقش رسانه را در تربیت فرزند بیان میکنیم.
انواع رسانه و نقش آنها
امّا یکی از عواملی که در تربیت خصوصاً در عصر جدید باید مورد بحث قرار بگیرد بحث رسانهها است. رسانهها هم گستردگی خود را دارد. هفت طبقه را برای رسانهها بیان میکنند که در حدّ خود میتواند تأثیرات خود را بگذارد که من به برخی از آنها اشاره میکنم.
مثلاً امروز شما بازیهای کامیپوتری را میبینید که در بُعد رسانهای دارد تأثیراتی را روی فرزندان ما میگذارد. شبکههای مجازی، اجتماعی، اپلیکیشینها که دارد تأثیرات خود را میگذارد. سایتها، وب سایتها، وبلاگها دارد محتواهایی را به فرزندان ما انتقال میدهد؛ مانند چاقوی دو لب که هم جنبههای مثبت و هم منفی دارد. چهارم مجلّات، روزنامهها که اینها هم تأثیراتی را روی افکار و رفتار فرزندان ما میگذارد.
پنجم کتاب به عنوان رسانه قدیمی دارد اثرات خود را میگذارد و اتّفاقاً هم جنبه مثبت و منفی دارد. مثلاً امروز شما میبینید که رمانهای خوب و مؤثّر و تأثیرگذار دارد نوشته میشود؛ در نقطۀ مقابل آن رمانهای مخرّب و کتابهایی که دارد به فرزندان ما آسیب میزند وجود دارد. ششم بحث سینما، تلویزیون که این هم یک بعدی از رسانه است که دارد اثرات خود را میگذارد.
هفتم رادیو و رسانههای صوتی که دارد روی آن کار میشود. کتابهایی برای امروز دارد منتشر میشود که شما آنها را به صورت فایلهای صوتی و کتابهای گویا میشنوید. ببینید اینها ابعاد مختلف رسانهها است که بخشی از زندگی انسان را دارد میگیرد و سهم زیادی را دارد اشغال میکند.
نقش رسانه
یک آماری را عرض میکنم این آمارها در ابعاد مختلف میتواند گسترده باشد. شما بر اساس آمار امروز میانگین استفاده از تلویزیون در فرزندان ما حدود چهار ساعت و 25 دقیقه در شبانه روز است که بالاخره در زمانهای مختلف فراغت بچّهها میتواند بیشتر باشد، مثلاً در ایّام نوروز و تابستان این ممکن است افزایش پیدا کند. ممکن است در ایّام مدرسه و درس کمتر شود. ولی میانگین آن حدود چهار ساعت و 25 دقیقه است.
بازیهای کامیپوتری دارد سهم زیادی را در طول روز از بچّههای ما میگیرد. تا جایی که یکی از مراکز ملّی بازیهای کامیپوتری بررسی کرده است که در کشور ما حدود 20 میلیون کاربر بازیهای کامپیوتری داریم که به طور میانگین روزانه حدود 122 دقیقه دارند از بازیهای کامیپوتری استفاده میکنند یعنی بیش از دو ساعت.
این سهم پررنگی در زندگی فرزندان ما دارد. لذا اگر ما این فضا را نشناسیم و ندانیم که چطور آن را مدیریّت کنیم. قطعاً آسیبهای جدّی به فرزندان ما در تربیت میزند. در عین حالی که اگر بدانیم چگونه استفاده کنیم میتواند زمینههایی را برای بخشی از رشد فرزندان ما فراهم بنمایند.
رسانه والد اول!
حالا شاید آن سؤالی که در ذهن شما خانوادههای محترم مطرح میشود این است که ما در مواجهه با رسانهها باید چه کار کنیم؟ با چه چیزهایی باید آشنا باشیم؟ من قبل از اینکه پاسخ این سؤال و پرسش مهم را بدهم باید به این نکته اشاره کنم که اگر ما امروز نتوانیم رسانه را مدیریّت کنیم نقش او از ما والدین بالاتر میرود. از ما مؤثّرتر واقع میشود.
ببینید امروز کدام پدر و مادری است که روزانه، حدود 4 ساعت با فرزند خود چهره به چهره کار تربیتی و اخلاقی کند. روی رفتار فرزند خود کار کند. شاید واقعاً نتوانیم پیدا کنیم، ولی رسانه دارد این کار را میکند. وقتی میگوییم چهار ساعت و 25 دقیقه میانگین تماشای فرزندان ما است، یعنی رسانه روزانه 4 ساعت به صورت چهره به چهره روی فرزندان ما تأثیرگذاری انجام میدهد.
یعنی یک جاهایی حتّی میتوانیم اینطور عمل کنیم که رسانه را والد اوّل بدانیم، یعنی ما پدر و مادرها والد دوم و سوم باشیم. یعنی نقش رسانه دارد از نقش ما پیشی میگیرد. امروز میبینید که فرزندان ما از شخصیّتهایی مانند جومونگ، دونگی و اینطور افراد تأثیرات بیشتری را نسبت به پدر و مادر خود میگیرند. من همینجا این را هم عرض کنم و بعد راه حل را بیان کنم.
میدانید چه زمانی انسان ناراحت میشود؟ آنجایی که ما پدران و مادران نقش لَلـِه را برای فرزندان بازی کنیم. یعنی چه؟ یعنی شکم او را سیر کنیم، یک سرپناهی برای او آماده کنیم، لباس او را بشوریم و اتو کنیم و بعد بگذاریم که پای تلویزیون جناب آقای جومونگ فرزند ما را تربیت کند! یعنی تمام مقدّمات و نیازهای زیستی و زیرساخت را فراهم کنیم، حالا که به مرحله بحث فرا زیستی میرسد ما کنارهگیری کنیم و دست رسانهها بسپاریم تا با آنها کار خود را شروع کنند.
همیشه به مادران این نکته را میگویم که فرزند شما وقتی صبحانه خورد و آماده شد تازه کار تربیت شروع میشود. یعنی تازه کار مادر از الآن شروع شده است. نه اینکه ما شکم فرزند خود را سیر کنیم و او را آماده کنیم و به دیگران بسپاریم و بعد ببینیم که برای ناهار چه چیزی باید درست کنیم. یعنی ما در محیط خانه یک پادو باشیم و این تأسّفبار است. یعنی اگر متوجّه نباشیم در این عرصه و زمان متأسّفانه همین نقش را پیدا میکنیم.
آشنایی با واژۀ «سواد رسانه»
امروزه اگر ما بخواهیم رسانهها را در خدمت خود قرار بدهیم باید با این واژه «سواد رسانه» آشنا شویم. یعنی بدانیم که چگونه از رسانه استفاده مفید و هوشمند داشته باشیم. اصلاً هدف سواد رسانه این است یعنی این سواد و این علم به ما یاد میدهد که چگونه از رسانهها بتوانیم استفاده مفید و خوب داشته باشیم.
امّا اگر بخواهیم از رسانهها استفاده مفید و خوبی داشته باشیم باید یک تشبیه کنیم. یعنی سواد رسانه را به رژیم غذایی تشبیه کنیم و بگوییم سواد رسانه همانند رژیم غذایی است. ما در رژیم غذایی دنبال چه چیزی هستیم؟ اینکه چه چیزی بخورم، چه زمانی بخورم و چقدر بخورم. دقیقاً در سواد رسانه هم ما باید دنبال این باشیم که چه چیزی ببینم، چه زمانی ببینم و چقدر ببینم.
یعنی اگر ما توانستیم برای این سه پرسش پاسخ منطقی و خوبی پیدا کنیم که این پاسخ به نفع فرزندان ما باشد میتواند زمینهای را فراهم کند که ما در محیط خانه تأثیرگذار باشیم و رسانه را تحت مدیریّت و کنترل خود در بیاوریم و سهم فرزندان ما در استفاده از رسانه یک سهم مفید و کارا و رشد دهنده باشد.
استفادۀ مفید و هوشمندانه از رسانه
همانطور که عرض کردم امروز ما در عصر رسانهها هستیم و نقش رسانه در زندگیها پر رنگ است و اگر بخواهیم از رسانهها استفاده مفید و هوشمندانه داشته باشیم باید سطح سواد رسانهای خود را تقویت کنیم و با آن آشنا شویم تا بتوانیم رسانه را در خدمت خود در بیاوریم. لذا گفتیم برای این سه سؤال باید پاسخ پیدا کنیم که چه چیزی ببینیم، چه زمانی ببینیم و چقدر ببینیم. من قبل از اینکه بخواهم پاسخ تک تک اینها را بدهم باید یک مقدّمهای را برای شما بیان کنم. این مقدّمه میتواند کمک کند.
آسیبهای سوء مدیریت رسانه
ببینید امروز اگر ما رسانه را تحت مدیریّت خود قرار ندهیم قطعاً فرزندان ما از قبل رسانه دچار آسیبهایی میشوند. نه یک آسیب مقطعی و تکزاویهای، بلکه فرزند ما از جنبههای مختلف دچار آسیب میشود که من سر تیترهای آن را برای شما میشمارم.
یکی این که فرزندان ما دچار آسیبهایی در یادگیری میشوند. نکته دوم آسیبهای روحی و روانی میبینند. نکته سوم دچار اختلالات روانی و حتّی مغزی میشوند. مثلاً بچّههایی که زیاد تلویزیون استفاده میکنند دچار بیش فعّالی میشوند و تعبیری وجود دارد که میگویند به ازای هر یک ساعتی که فرزندان از تلویزیون استفاده میکنند ده درصد مواجه با کاهش توجّه و تمرکز میشوند. یعنی همان اختلال بیش فعّالی که یک اختلال مغزی است. یعنی رسانه روی هرتزهای مغز فرزندان ما اثرات نامطلوب خود را میگذارد.
بُعد جسمانی فرزندان ما را دچار اختلال میکند و تغذیه آنها را با مشکل مواجه میشود. جسم و چاقی و لاغری را تحت تأثیر خود قرار میدهد. حتّی یک پژوهشی در کشور استرالیا انجام شد که به ازای ساعتهای متمادی که بچّهها از تلویزیون استفاده میکنند از میانگین عمر آنها کم میشود، یعنی بچّههایی که میانگین چهار ساعت تلویزیون استفاده میکنند پنج سال به طور متوسّط از عمر آنها کم میشود. حالا اینها علّتهای علمی دارد در آن پژوهشها مفصّل بیان شده است.
خاصیّت بچّه تحرّک است باید تحرّک داشته باشد. رسانه تحرّک را میگیرد. بچّهای که تحرّک دارد فعّالیّت سیستم دفاعی بدن و برخی از اعضا و جوارح بدن او بهتر میشود. حتّی تعبیری دارند، بچّههایی که زیاد از تلویزیون استفاده میکنند بیشتر در معرض بیماریهای قلبی، قندی، عروقی و حتّی آسم قرار میگیرند. پس رسانه به جسم آسیب میرساند. یکی از آسیبهایی که میزند به اخلاق و رفتار فرزندان ما است. اینها سرشاخهها است که برای هر کدام از اینها ریز موضوعاتی ذیل آن وجود دارد.
محیط و زمان خاص استفاده از رسانه
در یک جمله عرض کنم اینکه ما میگوییم باید بدانیم از چه رژیم غذایی در رسانه استفاده میکنیم، چقدر میبینیم، چه چیزی میبینیم و چه زمانی میبینیم به این دلیل است که بتوانیم از این آسیبها پیشگیری کنیم و برای کنترل نقش رسانه راهکاری بیاندیشیم. امّا حالا در هر نکتهای که بیان کردیم و هر سؤالی که بیان کردیم این مسائل را عرض کنم.
یک مورد اینکه بچّهها چه زمانی تلویزیون ببینید؟ این خیلی مهم است که آیا فرزندان ما باید پای رسانهها رها باشند یا گوشی به دست باشند. موقع ناهار، شام، صبحانه دفتر و کتاب باز و تلویزیون هم روشن است و دارد سریال میبینید و گاهی اوقات هم اگر وقت کند تکلیف خود را انجام دهد! آیا واقعاً اینها مناسب است یا نه ما برای تلویزیون دیدن باید برنامه منظّم داشته باشیم؟
همیشه تعبیر من این است که ما بگوییم ما کتاب خانه داریم. وقتی میخواهیم کتاب بخوانیم میرویم و تمام همّ و غمّ ما موقع کتاب خواندن این است که روی محتوای کتاب تمرکز پیدا کنیم، لذا هر عامل حواس پرتی و سر و صدا نباشد، خورد و خوراک نباشد. نور، گرما و سرما مناسب باشد تا بتوانیم کتاب خوب بخوانیم. ما میگوییم برای استفاده از رسانه هم باید همینطور باشد. ما یک محیطی را قرار بدهیم، در یک برهه زمانی خاص پای رسانه بنشینیم.
مثلاً من میخواهم 20 دقیقه اخبار ببینیم. در همان زمان اخبار خود را ببینیم و بعد تلویزیون را خاموش کنم. مانند این است که کتاب را میبندم و از اتاق مطالعه بیرون میآیم. باید به بچّههای خود چنین عادتهایی را بدهیم. اگر چنین عادتهایی را دادیم میزان استفاده از رسانه بچّههای ما تنظیم میشود. زمان دیدن رسانه برای آنها تنظیم میشود.
ولی اگر وقت و بیوقت کانالها را جستجو کنیم تا یک شبکه را پیدا کنیم یا گوشی موبایل به دست داشته باشیم و وقت و بیوقت بخواهیم از هر بازی استفاده کنیم قطعاً به آن آسیبهایی که در آن محورهای پنجگانه گفتم دچار میشویم.
والسلام علیکم و الرحمة الله و برکاته
چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه تنها همه ما از کاربران فضای مجازی و ابزارهایی با هوش مصنوعی شده ایم بلکه فضای مجازی به موازات زندگی حقیقی، تاثیرات خود را بر محیط، رفتارها، باورها و روابط اجتماعی ما برجای گذاشته و می گذارد و چاره و گریزی جز پذیرش آن نیست
فضای مجازی با هر تعریف و تعبیری، قلمروی وسیع و رو به رشد است. هر روز در آن شاهد نوآوری و ورود نرم افزارهای جدید هستیم که با توجه به نیازهای کاربران طراحی و ساخته می شود، این فضا به محل و محملی برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی و عرضه تولیدات تبدیل شده است.
عموماً وقتی که صحبت از فضای سایبری و مجازی میشود، قریب به اتفاق ما متوجه سایتها و صفحات وب می شویم حال آنکه این فضا بسیار گسترده و وسیع است که مهمترین ابعاد آن عبارتند از شبکههای خبری و اجتماعی مجازی چند لایه، بازی های آنلاین، آموزشگاه های الکترونیک، اتاق های گفتگو، بانک های اطلاعاتی دیجیتال و ... که در کنار سایر تولیدات فرهنگی مثل فیلم ها و انیمیشن ها که با کمک ابزارهای رایانه ای، سطح و فرآیندهای جدیدی پیدا کرده اند.
بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه تنها همه ما از کاربران فضای مجازی و ابزارهایی با هوش مصنوعی شده ایم، بلکه فضای مجازی به موازات زندگی حقیقی، تاثیرات خود را بر محیط، رفتارها، باورها و روابط اجتماعی ما برجای گذاشته و می گذارد و چاره و گریزی جز پذیرش آن نیست.
در چنین شرایطی بهترین گزینه برای مواجهه با آن، شناخت دقیق این پدیده با همه ابعاد به خصوص فرصت ها و تهدیدات است تا بتوانیم آگاهانه به سراغ آن برویم. این امر نیازمند کسب یک سری مهارت است که اصطلاحاً به آن سواد رسانه ای اطلاق می شود. همچنین لازم است مسئولان امر به جای رها کردن این محیط بسیار مهم و تأثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه، نسبت به هدایت و فرصتسازی از آن اندیشهای جدی و راهبردی داشته باشند و برنامه ریزی های دیگری که موضوع این بحث نیست.
همان طور که خوانندگان گرامی پیشتر ملاحظه کرده اند، در خصوص فضای مجازی و تاثیرات آن مطالبی با عنوان کلی "رهاشدگی فرهنگی" تقدیم شده است.
واقعیت این است که امکان انسداد مسیر توسعه فضای مجازی در زندگی انسان امروز بسیار سخت و شاید غیر ممکن است و اساساً چنین اندیشهای، با توجه به اینکه این ابزارها غالباً برای کمک به انسان ها و پیشبرد اهداف و پاسخگویی به نیازهای او ساخته می شوند، امری غیر عقلایی به نظر میرسد، اما این سخن به معنای رها سازی این فضا و تحمیل آن بر زندگی انسانها نیست و بایستی همانند هر ابزار دیگری در مسیر بهبود زندگی انسان ها در ابعاد مختلف قرار گیرد، بنابراین بهترین راه برای بهره مندی از فضای مجازی و رسانه های دیجیتال شناخت ابعاد مختلف آن به خصوص فرصت ها و تهدیدات و لایه بندی کردن این فضا براساس مخاطبین و مصونیت بخشی راهبردی در برابر تهدیدات و بهره مندی از فرصت های پیش روی است.
مصونیت بخشی می تواند ما را در برابر تهدیدات مقاوم سازد، بنابراین ضرورت دارد در برابر تمامی فناوری های نوین از جمله فضای مجازی و ابعاد تهدید و آسیب ساز آن خود را واکسینه کنیم و این مهم نیازمند افزایش شناخت، سواد رسانه ای، برنامه ریزی راهبردی و درک درست فرصت ها و تهدیدات این عرصه است که به تعدادی از فرصت ها و تهدیدات به اختصار میپردازیم.
الف- فرصت ها
گسترش جهان پیرامونی انسان ها؛ امروزه هر فردی می تواند علاوه بر انسان های پیرامونی خود که در یک محیط روستایی، شهری و یا حتی یک کشور زندگی می کنند، می تواند با افراد بیشماری از هر جای جهان به راحتی ارتباط برقرار کند و لذا فضای مجازی توانسته است محدودیتهای ارتباطی در جغرافیا را کمرنگ سازد و انسان ها می توانند به صورت آنلاین با تمام کسانیکه از ابزارهای فضای مجازی استفاده می کنند، مرتبط شوند. به عبارت سادهتر نقش جغرافیای سیاسی در حال کمرنگ شدن است.سرعت در انتقال و دسترسی به اطلاعات و دانش؛ دسترسی به اخبار و اطلاعات و آخرین یافته های حوزه علم بسیار سریع شده است و انسان ها در هر لحظه می توانند به حجم وسیعی از اخبار، اطلاعات و یافته های علمی در مورد نیازهای خود در ابعاد مختلف بدون کوچکترین جابجایی دسترسی پیدا کنند. حتی این امکان برای کاربران در هنگام سفر و یا کوهنوردی و در هر حال دیگری امکانپذیر شده است و محدودیت در تعداد کاربران وجود ندارد.
به عنوان مثال، حوادثی نظیر شروع جنگ جهانی اول را در 24 ساعت اولیه چند میلیون نفر می توانستند بشنوند، در مقابل ظرف یک شبانه روز 4 میلیارد انسان از فروریختن دیوار برلین مطلع شدند و از انفجار برج های مرکز تجارت جهانی هفت میلیارد انسان در همین بازه زمانی خبردار شدند.
تنوع و جذابیت؛ در فضای مجازی هر کسی متناسب با علایق خود می تواند به مطالب و تصاویر مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند و همچنین در صورت نیاز به مطلب یا شعر خاصی که در ذهن دارد، با وارد کردن چند واژه کلیدی به سرعت مطلب مورد نظر را پیدا کند. بنابراین فضای مجازی بسیار آسانتر است و رهبران صفحات یک کتاب که قبلا خوانده ایم و دنبال مصرف خاصی در آن هستیم، ما را به مطالب مورد نظر می رساند.ارتباطات دوسویه و چند سویه؛ در واقع فضای مجازی همه توانمندی های ابزارهای رسانهای همانند رادیو، تلویزیون، سینما و … را یک جا با خود دارد و علاوه بر آن کاربران فضای مجازی فقط شنونده، بیننده و خواننده نیستند، بلکه نظرات و علائق خود را هم با آزادی تمام به مخاطبان خود منتقل میکنند. در محیط مجازی فرد به تنهایی صاحب یک رسانه مستقل است که می تواند به صورت همزمان نظرات مخاطبان خود را نیز دریافت کند.برچیده شدن انحصار رسانه ای و گسترش عدالت در این حوزه؛ در فضای رسانه ای در جهان، دیگر صاحبان رسانه های بزرگ و قدرت های رسانه ای متکلم وحده نیستند و انحصار رسانه ای مفهوم خود را از دست داده است و مخاطب می توانند انتخاب کنند، نظرات خود را تبیین و در صورتی که حقی از وی نادیده گرفته شود، امکان اعلام نظر داشته باشد.کاهش هزینههای اقتصادی زندگی؛ این قسمت از امکانات فضای مجازی برای همه انسان ها به صورت ملموس معنا پیدا می کند. هزینه مکالمات اینترنتی از نظر قیمت قابل مقایسه با مکالمات مخابراتی نیست و از طرف دیگر بسیاری از مسافرتهای پر هزینه با وجود ابزارهای فضای مجازی از بین رفته است. هزینه های پستی انسانها کاهش یافته است و ثبت سفارش خرید یک کالا و یا گرفتن بلیط قطار، هواپیما و … نیازی به سفرهای درون شهری و هزینه ندارد و در سطحی دریافت خدمات پزشکی نیز از راه دور مهیا شده است. بنابراین چنانچه زیرساختهای دولت الکترونیک در کشور به خوبی فراهم شود و فرهنگ کار از راه دور به یک عادت تبدیل شود، بسیاری از مراجعات غیر ضروری به ادارات و سازمان ها کاهش یافته و هزینه سفرهای درون شهری و برون شهری کاهش خواهد یافت و در مقابل فرصت برای کارهای دیگر بیشتر فراهم خواهد شد و این روند در امور بانکی در کشور به وضوح در حال نجام و رواج است.کمک به حفظ محیط زیست؛ در این خصوص صرفنظر از امکانات اطلاع رسانی فضای مجازی که به دوست داران طبیعت امکان آگاهی دهی به مخاطبان را در زمان کوتاه و حجم بزرگ می دهد، بسیاری از مراسلات کاغذی نیز حذف شده است که این به معنای قطع کمتر درختان است.
در همین کشور خودمان خدمات الکترونیکی بانکی و یا اجرای برنامه ارسال الکترونیکی اخطاریه ها و احضاریه های دادگستری ها و دادسراها توانسته است از مصرف حجم انبوهی از کاغذ جلوگیری نماید و این علاوه بر سرعت و دقتی است که در پی داشته است.
گسترش و سرعت تعاملات و تبادل نظر؛ حتماً همه خوانندگان گرامی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و علمی حضور دارند. امروز بسیاری از اساتید به جای برنامهریزی برای یک نشست علمی با صرف وقت، هزینه و تحمل ترافیک از محل سکونت و یا کار خود درباره موضوعات مختلف علمی با همکاران و صاحبنظران به گفتگو می نشینند و از نظرات همدیگر در کمترین زمان ممکن مطلع میشوند و این امر به توسعه دانش و گردش اطلاعات علمی کمک می کند.کمک به کاهش ترافیک در شهرهای بزرگ؛ یکی از مشکلات لاینحل زندگی مدرن در شهرهای بزرگ، ترافیک رو به افزایش است. امکانات فضای مجازی بسیاری از سفرهای درون شهری را کاهش میدهد که این اتفاق در کنار کاهش ترافیک منجر به کاهش مصرف سوخت و آلودگی هوا نیز می شود.
در نهایت اینکه اگر وارد جزئیات شویم، فرصتهای زیادی از جمله ایجاد کسب و کارهای جدید، امکان گسترش معارف اسلامی، انجام فعالیت های فرهنگی را میتوان برشمرد که به جهت رعایت ایجاز و اختصار به همین میزان بسنده می کنیم.
ب- تهدیدات؛
به صورت طبیعی فضای مجازی به جهت اینکه امکان کامل کنترل و هدایت آن متناسب با سیاستهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع وجود ندارد، مخاطرات و تهدیداتی را متوجه جوامع و کشورها میکند که به تعدادی از آنها اشاره کنیم.
ایجاد تغییر در حوزه فرهنگی و سبک زندگی؛ کارشناسان معتقدند که ابزارهای ارتباطی اگرچه انسان ها را وارد فضای اجتماعی بزرگتری در محیط مجازی می کند و ارتباطات آنها را توسعه میدهد، اما در عمل و در زندگی واقعی، مواجه با یک نوع "تفرّد" و کاهش مسئولیت اجتماعی در بین مردم به خصوص جوانان هستیم.
این اتفاق از سوی دیگر باعث ایجاد گسست در تداوم تربیت سنتی و خانوادگی جامعه می شود که در آینده میتواند چالشهای هویتی به وجود بیاورد و یا ابزاری برای تخریب و نفوذ فرهنگی در دست نظام سلطه قرار گیرند و فرهنگ های بومی را در معرض نابودی قرار دهد.
تخریب چهره و شخصیت های معروف و تاثیرگذار؛ امروزه به جهت عدم کنترل و عدم مسئولیت پذیری کاربران فضای مجازی، مشاهده می شود که با تولید و پخش شایعات مختلف، به راحتی کمپینهایی علیه شخصیت های مورد اعتماد جامعه در حوزه های مختلف راه اندازی و باعث تخریب چهره آنها میشود و همین طور این اتفاق در حوزه های اقتصادی باعث تحریم مصرف یک کالای خاص می شود که اهداف پشت پرده آن غالباً بر مبلغان کمپینها پوشیده است و افراد عادی بدون تحقیق و اطلاع از صحت آنها را بازنشر می کنند.
مسایل و مخاطرات امنیتی؛ در این زمینه امکان جاسوسی های الکترونیکی یکی از مسائل مهم است و حفظ اطلاعات محرمانه به کاری سخت برای حاکمیت تبدیل شده است و این تهدیدات در حوزههای اقتصادی باعث حفظ و تشدید فاصله اقتصادی بین کشورهای فقیر و ثروتمند شده و مسیر انصار تجاری کشورهای بهره مند از ابزارهای پیشرفته الکترونیکی را افزایش میدهد و در حوزه سیاسی نیز با ارائه حجم انبوه اطلاعات و محتوای راست و دروغ در کنار هم، بسیاری از دولت های ملی را دچار چالش می کنند و مشروعیت سیاسی آنها را تضعیف می کنند.
به خطر افتادن حریم خصوصی و حقوق افراد جامعه؛ متاسفانه در سالهای اخیر که مواجه با رواج بی رویه و بدون تعهد بسیاری از کاربران در عرصه فضای مجازی هستیم، بسیاری از مواقع دیده میشود که حریم خصوصی افراد مورد هجمه و دستبرد قرار میگیرد و آبرو و حیثیت افراد به راحتی مورد خدشه قرار می گیرد. این اتفاق علاوه بر تبعات بسیار شدید در زندگی فردی افراد جامعه، یک نوع ناامنی و ترس را در روابط اجتماعی افراد عادی به وجود آورده و بی اعتمادی جمعی را گسترش می دهد.
جابجایی واقعیت ها، توان فضای مجازی برای جابجایی واقعیت با شایعه آن را به ابزاری کارآمد برای شایعه سازان و بزهکاران اجتماعی تبدیل کرده است. امروزه به جهت عدم دسترسی به منابع خبری در فضای مجازی امکان تشخیص وقایع و شایعات به کاری سخت تبدیل شده است. این امر در دراز مدت اعتماد انسانها را به هم دیگر دچار تزلزل خواهد کرد و باعث ایجاد یک سری مشکلات روانی و اجتماعی در جامعه خواهد شد که نتیجه آن کاهش سرمایه های اجتماعی جامعه است.
آسیب های اجتماعی؛ در این خصوص می تواند به ظهور جرائم رایانه ای، کلاهبرداری های کلان از طریق شبکههای مجازی، فروش مواد مخدر و … اشاره کرد. رواج جرایم مرتبط با ابزارهای الکترونیکی به اندازه گسترده شده است که نیروی انتظامی برای مقابله با آن اقدام به تشکیل واحد ویژهای تحت عنوان "پلیس فتا" کرده است و دادستانی تهران دادسرای ویژهای برای رسیدگی به جرایم رایانه ای تشکیل داده است. این نشان میدهد که در کنار فرصتهای محیط مجازی، آسیب ها و جرایم مرتبط با آن نیز در حال رشد است که برنامهریزی برای کنترل و هدایت آن را به ضرورتی انکار ناپذیر تبدیل ساخته است.
بنابر آنچه گفته شد، می توان چنین نتیجه گرفت که برای فضای مجازی فرصتها و تهدیدات زیادی را میتوان برشمرد. حتی در حوزه اشتغال، ضمن آنکه مشاغل مختلفی را ایجاد کرده است، از سوی دیگر باعث ورشکستگی و تعطیلی شغل های سنتی زیادی شده است، لذا چنانچه بتوانیم کنترل و مدیریت درستی در فضای مجازی داشته باشیم، در این صورت، فرصت های زیادی برای ما به ارمغان خواهد داشت و راه رشد و توسعه را در تمام زمینهها تسریع خواهد کرد و برعکس، در صورت عدم مهار و رها شدگی این فضا، از ناحیه مسئولین، دچار آسیب های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی خواهیم شد. فضای مجازی یک ابزار است که حُبّ و قُبح ذاتی بر آن متصور نیست و نحوه به کارگیری آن مسیر فرصت سازی و فرصت سوزی و تهدید را تعریف میکند. ما اگر بخواهیم از این ابزار در جهت درست بهره برداری کنیم، چارهای جز شناخت تمامی ابعاد آن و مواجهه آگاهانه و برنامه ریزی شده با آن نداریم
منبع : خبرگزاری تسنیم
رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم ضمن مروری به تجربه 40ساله انقلاب، با اشاره به گام دوم انقلاب سرفصلها و توصیههای اساسی را در بخشهایی چون علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی مطرح میکنند اما پیشازاین سرفصلها نکاتی را خاطرنشان میکنند که بدون تحقق آن گامها امکانپذیر نیست و آن موضوع «امید» است. سپس به موضوع سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن اشاره و از محاصره تبلیغاتی میگویند و خطاب به جوانان میگویند شما باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید.
سواد رسانهای و بیانیه گام دوم
امروزه در دنیایی احاطهشده توسط رسانهها زندگی میکنیم و این رسانهها تأثیرات شگرفی بر حوزههای مختلف بشری میگذارند. ظهور جدید نسل جدید رسانهها مبتنی بر فضایمجازی و ویژگیهای منحصربهفرد این رسانهها همچون ویژگی تعاملی بودن نسبت به رسانههای سنتی ضرورت توجه جدیتر به این حوزه را میطلبد.
در تعامل و استفاده از این رسانهها نظریهای به نام سواد رسانهای مطرحشده که برخی از آن دانش و مهارت فردی که شامل توانایی دسترسی، استفاده، درک انتقادی و تولید پیام میباشد یاد میکنند.
یکی از ویژگیهای مهم سواد رسانهها افزایش درک انتقادی فردی در تعامل و استفاده از رسانههاست؛ بهعبارتدیگر دانشی است که قدرت تحلیل پیام و رسانه و ارزیابی فرد را افزایش میدهد. یکی از بخشهای اساسی مهارت انتقادی توانایی تحلیل پیام میباشد، بدین معنی که مخاطب بداند پیام با چه فنونی، دارای چه مفاهیمی و چرا ارسال شده است.
مقام معظم رهبری در حقیقت با اشاره به تکنیکهایی «خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه،…» در تولید پیام، حوزه شناختی سواد رسانهای یعنی تفکر انتقادی را بهعنوان یکی از بخشهای سواد رسانهای و سواد فضایمجازی موردعنایت و توجه ویژه قرار دادند.
هرچند که پیش از این مقام معظم رهبری در حکم ابلاغ اعضای شورای عالی فضایمجازی با توجه به اهمیت موضوع خواستار اهتمام و توجه جدی به «ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضایمجازی جامعه» شده بودند.
زمینه شکست محاصره تبلیغاتی
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم به موضوع «سیاست تبلیغی و رسانهای» دشمن اشاره نموده و از برخی از این تکنیکهای تولید پیام توسط دشمن مانند «خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ» یاد میکنند. البته بعد از بیان این تکنیکها به موضوع «محاصره تبلیغاتی» اشاره و خطاب به جوانان میفرمایند «شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید.»
ضرورت توجه به سیاستهای رسانهای
شاید یکی از موضوعاتی که در برخورد با موضوع سواد رسانهای و سواد فضایمجازی بدان کمتر توجه شده نگاه کلان به این حوزه و ضرورت تعامل این بخش با سایر حوزههاست. متأسفانه شاهد هستیم که گاه در برخورد صحیح با رسانهها صرفاً به مقوله ارتقای سواد رسانهای جامعه توجه میشود و سایر حوزهها سهواً یا عمداً نادیده گرفته میشود.
همین نگاه کلی به این حوزه است که مقام معظم رهبری در حکم ابلاغ اعضای شورای عالی فضایمجازی در کنار مطالبه برای ارتقای سواد فضایمجازی مواردی همچون راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، سالمسازی فضایمجازی کشور، توسعه محتوا و خدمات کارآمد و ایجاد و توسعه انواع فناوریها را مطالبه مینمایند.
در میان مباحث مرتبط با حوزه سواد رسانهای که بهعنوان عوامل محیطی از آن یاد میشود موضوع دسترسی و سیاستهای رسانهای دو موضوع بسیار مهم میباشد.
رهبر معظم انقلاب در فصل دوم با عنوان اخلاق و معنویت دراینباره میفرمایند: «ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدمعنویت و ضداخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. دستگاههای مسئول حکومتی در اینباره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد؛ و این البته به معنی رفع مسئولیت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره پیشرو باید در اینبارهها برنامههای کوتاهمدت و میانمدت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ انشاءالله.»
موضوع «سیاستهای رسانهای» و تلاش در جهت طرح و برنامهریزی و اجرایی نمودن برنامههای کوتاهمدت و میانمدت میتواند در ارتقا، گسترش و افزایش اثرگذاری سواد رسانهای بهعنوان عاملی در جهت استفاده هوشمندانه از این فضای مجازی مؤثر باشد. وگرنه توجه صرف به ارتقای سواد رسانهای جامعه نمیتواند عاملی مؤثر در استفاده هوشمندانه از فضای مجازی باشد.
به عبارت دیگر عوامل متعددی از جمله سیاستهای رسانهای میتواند سواد رسانهای را به خرد رسانهای تبدیل کند وگرنه دانش در سطح دانستن باقی میماند و منجر به بروز رفتار یا اقدام مطلوب نمیشود. نتیجه ارتقای سواد رسانهای صرف، بدون توجه به عوامل متعددی از جمله عوامل محیطی مانند دسترسی، سیاستهای رسانهای و… مانند پزشکی است که به مضرات سیگار آگاه است اما همچنان سیگار میکشد.
بنابراین چنانچه از منظر سواد رسانهای به بیانات رهبری در بیانیه گام دوم نگاه کنیم ارتقای سواد رسانهای جامعه در کنار اتخاذ سیاستهای رسانهای هوشمندانه و مسئولانه توسط نهادهای حاکمیتی در کنار اشخاص و نهادهای غیرحاکمیتی میتواند زمینه شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن را فراهم نماید.
اقدامی آفندی بهمنظور شکستن محاصره تبلیغاتی
از ویژگیهای رسانههای نوین نسبت به رسانههای سنتی میتوان به کاربر و مخاطب محور بودن آن اشاره کرد. بدین معنی که رسانههای سنتی مخاطب داشتند مانند مخاطب رادیو ولی در رسانههای فضای مجازی ما کاربر داریم و فرد صرفاً دیگر مصرفکننده پیام نیست و میتواند در کنار سازمانها و نهادها، در نقش تولیدکننده اقدام به تولید و انتشار پیام نماید.
چنانچه بخواهیم مبتنی بر رسانههای تعاملی نوین بهصورت آفندی برای شکستن محاصره تبلیغاتی اقدام نماییم تولید محتوا از سوی کاربران میتواند در این حوزه راهگشا باشد.
مقام معظم رهبری پیش از این نیز بارها در این خصوص بیاناتی داشتهاند. ایشان در دیدار طلاب حوزههای علمیه استان تهران فرمودند: «یکی از خصوصیات ممتاز دیگر امروز، آماده بودن وسایل رساندن پیام است؛ … خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصی نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست.»
جایگاه شناختی و مهارت انتقادی به عنوان یکی از بخشهای سواد رسانهای مورد توجه و تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته و از سوی دیگر موضوع سیاستگذاریها موردتوجه قرار گرفته تا بتوان با تکمیل این زنجیره اقدامات، زمینه شکستن محاصره تبلیغاتی فراهم شود. و البته مقدمه اجراییشدن سرفصلها فراهم خواهد شد
تعریف نرخ بیکاری چیست؟
نرخ بیکاری، درصدی از جمعیت مایل به اشتغال بدون شغل است. در زمان وخامت اوضاع اقتصادی و کمیاب بودن موقعیتهای شغلی، انتظار افزایش نرخ بیکاری وجود دارد.
اهمیت نرخ بیکاری
احتمالاً نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای شناختهشده «بازار کار» (Labour Market) است. نرخ بیکاری نشاندهنده عدم استفاده کافی از نیروی کار عرضه شده است. یعنی نرخ بیکاری عدم توانایی اقتصاد را جهت بوجود آوردن اشتغال برای افراد متقاضی آن با وجود در دسترس بودن آنها و جستجوی فعالانه آنها برای یافتن شغل را نشان میدهد
تعریف بیکار به چه معناست؟
«بیکار» (Unemployed) شامل کسانی است که شاغل نشدهاند و آماده کار هستند و اخیراً برای یافتن شغل، دست به جستجو زدهاند. این گروه همچنین شامل کسانی میشود که منتظر فراخوان برای بازگشت به شغلی که آنها را اخراج کرده بود، هستند.
شاغل کیست؟
«شاغل» (Employed) بهعنوان نیروی کار دریافتکننده دستمزد، فعالیت و در کسبوکار خود اشتغال داشته یا در کسبوکاری خانوادگی به عنوان نیروی کار بدون دستمزد، به فعالیت مشغول بودهاست.
در این عبارت، به نیروی کار تماموقت و پارهوقت نیز توجه شده است. همچنین، این مفهوم شامل افراد دارای شغلی است که کار نمیکردهاند. برای مثال، آنها در محل کار خود حضور نداشتند که از جمله دلایل آن میتوان به مرخصی، بیماری یا آبوهوای نامساعد، اشاره کرد.
در زمستان ١٤٠٠، به میزان ٤٠,٤ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند.
بررسی نرخ بیکاری افراد ١٥ ساله و بیشتر نشان میدهد که ٩,٤ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل ( زمستان ١٣٩٩) ، ٠.٣ درصد کاهش یافته است.
در زمستان ١٤٠٠، به میزان ٤٠,٤ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (زمستان ١٣٩٩) ٠.٥ درصد کاهش یافته است.
جمعیت شاغلین ١٥ ساله و بیشتر در این فصل ٢٣ میلیون و ١٧٤ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ٣٩ هزار نفر افزایش داشته است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در زمستان ١٤٠٠، بخش خدمات با ٥١,٩ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ٣٣.٦ درصد و کشاورزی با ١٤.٥ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله حاکی از آن است که ٢٣,١ درصد از فعالان این گروه سنی در زمستان ١٤٠٠ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (زمستان ١٣٩٩) ٠.٥ درصد کاهش یافته است.
بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که در زمستان ١٤٠٠، ١٦,٦ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به زمستان ١٣٩٩، به میزان ٠.٢ درصد کاهش یافته است.
بررسی سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص جمعیت ١٥ ساله و بیشتر نشان میدهد که در زمستان ١٤٠٠، ١٠,٧ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و…) کمتر از ٤٤ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که ٣٦.٧درصد از شاغلین ١٥ ساله و بیشتر، بیش از ٤٩ ساعت در هفته کار کردهاند.
نیروی کار دلسرد شده چیست؟
شاید واقعبینانهتر باشد که این افراد را خارج از نیروی کار یا در بعضی اوقات، شاغل در نظر بگیریم. از طرفی، ممکن است افرادی که مطابق گزارش، عضو نیروی کار نیستند، به کار کردن تمایل داشته باشند.
امکان دارد این افراد دارای تجربه ناموفق در جستجوی شغلی و از تلاش دست کشیده باشند. این افراد را «نیروی کار دلسرد» (Discouraged Worker) مینامند زیرا با وجود شاغل نبودن، در آمار بیکاری نشان داده نمیشوند.
در زمستان ١٤٠٠ نرخ بیکاری جمعیت ١٥ ساله و بیشتر ٩,٤ درصد بوده است. بدین ترتیب متوسط نرخ بیکاری در ۴ فصل سال ۱۴۰۰ به ۹ درصد رسیده است که از دهه هفتاد تاکنون، بیسابقه است.
بر اساس استاندارد سازمان بینالمللی کار(ILO) ، تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر که در زمان مرجع حداقل یک ساعت کار کرده باشند شاغل محسوب میشوند.
در ایران نیز تعداد شاغلان با همین معیار سنجش میشود؛ هر چند افراد مختلفی از جمله سیاستمداران نسبت به این تعریف عکس العمل نشان داده و محل مناقشه موافقان و مخالفان بسیاری شده است تا جایی که عدهای به اشتباه تصور میکنند که این تعریف به منظور کاهش نرخ بیکاری ارائه شده است در حالی که بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار، تعداد شاغلان با یک ساعت کار در هفته، بسیار ناچیز بوده و تاثیر چندانی بر میزان اشتغال و بیکاری ندارند
در سوالاتی که مرکز آمار در طرح آمارگیری نیروی کار از مردم میپرسد، معیار «حداقل یک ساعت کار» به عنوان تفاوت بیکار و شاغل آمده است. بر اساس این نوع آمارگیری، افرادی همچون کارگران ساده که کل هفته را کنار خیابان منتظر میمانند تا صاحبکاری به دنبال آنها بیاید و خردهکاری یا کار ساختمانی انجام دهند، شاغل محسوب میشوند. یعنی اگر کارگری از شنبه تا جمعه در کنار خیابان منتظر کار بماند و در این هفته فقط به مدت یکی دو ساعت در جایی مشغول به کار باشد، شاغل محسوب میشود، نه بیکار.
آیا نحوه سنجش شاغل و بی کار صحیح است ؟؟
به عنوان مثال یک کارگر نانوایی که حقوق روزانه کامل یعنی از ۶الی ۱۳ و ۱۷ الی ۲۱ شب سرکار است یعنی ۱۱ ساعت کار روزانه معادل پنجاه هزار تومان است یعنی در ماه حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان که با توجه به قیمت ها و هزینه ها با بهترین صرفه جویی میشود هزینه شاید یک هفته خانواده حال سوال اینجاست اگر معیار سازمان آمار باشد یک ساعت در هفته که میشود چهار ساعت در ماه و با محاسبه حدود پنج هزار تومان در هفته و ۲۰ هزار تومان در ماه شاغل محسوب میشوند، آیا کسی که ۴ ساعت در ماه و ۲۰ هزار تومان درآمد دارد شاغل محسوب می شود ؟؟ هزینه یک روز زندگی ساده برای یک خانواده کارگری چهار نفر صبحانه نان و تخم مرغ که حدود ۲۵ هزار تومان ،ناهار هم یک املت ساده میشود حدود ۳۰ تومان ،شام هم رژیم غذایی در نظر میگیریم هزینه رفت و آمد ،پوشاک ،قبوض مصرفی ،دارو ،...... هم صفر در نظر گرفتیم یه چیزی حدود ۵۵ هزار تومان با وجود قیمت های خوشبینانه در یک روز که در ماه حدود یک ملیون و پانصدهزار تومان میشود .
حال مقایسه کنید یک ساعت درهفته که شاغل محسوب میشود و درآمد ۲۰ هزار تومان ماهیانه با مخارج یک میلیون و پانصدهزار تومان در ماه و اختلاف آن دو حال قضاوت با شما دوستان عزیز باشد.
با این معیار ها گمان میکنیم کودکان کار ،کارگران فصلی ،رانندگان تاکسی های اینترنتی ،.......را هم در آمار شاغلان کشور محاسبه میکنند. به این معیارها گزینش های خانوادگی و طایفه ایی در شهرها ، عدم شایسته سالاری،........ در انتصاب ها و اشتغال جوانان محاسبه کنید
مدتی پیش بود که خبر آمد محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را در نامهای به حجتالاسلام رئیسی به دولت سیزدهم ابلاغ کرده تا از حالا، این قانون ۷۳ مادهای با ۸۱ تبصره منتظر ابلاغ دولت به دستگاهها باشد و مجلس نظارت کند.
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بر اساس اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی، در یک کمیسیون مشترک بررسی شد و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت ۷ سال، در دهم آبان ۱۴۰۰ به تأیید شورای نگهبان رسید.
تشکیل ستاد ملی جمعیت با ۲۴ عضو
بر اساس ماده نخستین قانون ستاد ملی جمعیت به ریاست رئیس جمهور تشکیل می شود که در مجموع ۲۴ عضو دارد. علاوه بر رئیس جمهور، دبیر ستاد، وزرای کشور بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، علوم، تحقیقات و فناوری، ورزش و جوانان، راه و شهرسازی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و ارتباطات و فناوری اطلاعات بخشی از اعضا هستند.
رؤسای سازمانهای صدا و سیما، برنامه و بودجه کشور، تبلیغات اسلامی و پزشکی قانونی کشور و همچنین، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری یا دستگاه مرتبط، مدیر حوزههای علمیه، دادستان کل کشور، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس سازمان بسیج مستضعفین هم در ستاد ملی جمعیت حضور خواهند داشت.
ستاد ملی جمعیت چه وظایفی دارد؟/ جایزه ملی جوانی جمعیت اهدا می شود
برای ستاد ملی جمعیت ۱۲ وظیفه تعیین شده که از جمله وظایف، تهیه یک برنامه عملکرد و ایجاد هماهنگی میان نهادهای مرتبط با موضوع جوانی جمعیت و خانواده و نظارت بر نقش آنهاست.
«تدوین شاخصهای ارزیابی و سنجش اقدامات اثربخش و رشد ازدواج و فرزندآوری به تفکیک بخشهای خانواده، رسانه، سازمانهای مردم نهاد و دستگاه اجرایی، شرکتها و مؤسسات خصوصی مدیران و نخبگان، اهدای سالانه جایزه ملی جوانی جمعیت، پایش زمانی و مکانی مستمر تغییرات جمعیتی در سطوح ملی، استانی و شهرستانی با مشارکت مرکز آمار ایران و پایش جامعه وضعیت سقط جنین در کشور بر اساس جمعبندی گزارش دستگاههای ذیربط و پژوهشهای مرتبط» بخش دیگر وظایف ستاد ملی جمعیت است.
در این قانون همه وزارتخانهها و دستگاههای زیرمجموعه دولت موظف شدهاند تا دستورالعملها، برنامهها و منشورهای مرتبط با خانواده، فرزندآوری و جمعیت را در چهارچوب مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه کنند و در زمان مقرر ارائه دهند
اعطای زمین و واحد مسکونی به خانوادهها
وزارت راه و شهرسازی هم در سومین ماده مکلف شده تا امکان استفاده مجدد از امکانات دولتی مربوط به تأمین مسکن خانوار را برای خانوادهها پس از تولد فرزند سوم و بیشتر فراهم کند؛ در نتیجه این خانوادهها میتوانند تنها برای بار دوم از کلیه امکانات دولتی بهرهمند شوند.
ماده چهارم به تسهیلات مسکن خانوادهها پرداخته و بر اساس آن، دولت مکلف است یک قطعه زمین واحد مسکونی حداکثر به میزان از ۲۰۰ متر مربع را منطبق با ضوابط و حد نصاب طرحها و ضوابط روستایی و شهری به صورت مشترک و برابر به پدر و مادر اعطا کند. البته، این موضوع برای ساکنان روستاها و شهرهای کمتر از ۵۰۰ هزار نفر و پس از تولد فرزند سوم و بیشتر است و در همان محل، بر مبنای هزینه آمادهسازی فقط برای یک بار انجام میشود. به علاوه، اعطای این تسهیلات به صورت فروش اقساطی با دو سال تنفس و هشت سال اقساط است و سند مالکیت پس از پرداخت آخرین قسط حداکثر تا یک ماه به مالکان داده خواهد شد.
مجلس در تبصرههای این ماده، شرط اعطای تسهیلات برای شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر را هم بیان کرده و ساکنان این شهرها، به اعلام ظرفیت از سوی دولت وابسته دانسته و توضیحاتی درباره آن داده است.
وزارت راه و شهرسازی مکلف شده تا ۳ ماه پس از لازمالاجراء شدن قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، آیین نامه خود را با همکاری وزارت جهاد کشاورزی تهیه کند و در هیئت وزیران تصویب شود.
در این قانون دستگاههای اجرایی موظف شدند تا به صورت مشروط برای تامین و ارتقاء کیفیت مسکن، تخفیف هایی برای خانواده های دارای فرزند اعمال کنند. برای نمونه خانواده های دارای ۳ فرزند زیر بیست سال، هزینه پایان کار و عوارض ساخت و ساز، کلیه هزینه های تخصیص شبکه و انشعابات و هزینههای خدمات نظام مهندسی را با ۵۰ درصد تخفیف پرداخت میکنند که دولت، تمام تخفیف های مربوط به پروانه ساختمانی را از محل منابع عمومی خود در بودجههای سالانه باید پیشبینی کند.
دانشجوهای متأهل چه تسهیلاتی دریافت میکنند؟
بخشی از قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، تسهیلاتی برای دانشجویان متأهل در نظر گرفته تا همه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دولتی برای احداث یا تکمیل، تأمین و تجهیز خوابگاههای متأهلان اقدام کنند. برای این بند از قانون، به دولت اجازه داده شده تا سالانه و بر اساس قانون بودجه، تا ۵ سال بیست هزار میلیارد ریال اوراق مالی-اسلامی منتشر کند.
البته دستگاه ها و نهادهایی مانند دانشگاه های غیردولتی، حوزههای علمیه و سازمان اوقاف و امور خیریه هم در این ماده برای تأمین خوابگاه متأهلان مأموریت هایی دارند.
صندوقهای رفاه دانشجویی و مراکز مدیریت حوزه های علمیه با اجرایی شدن این قانون برای دانشجویان طلاب متأهل بدون مسکن با شرط ارائه اجاره نامه دارای شناسه رهگیری از مشاوران املاک، باید به صورت مشروط ودیعه مسکن(قرض الحسنه ضمن اجاره) پرداخت کنند.
از اعطای وام تا ورود فرزندان به بورس
نهمین ماده این قانون بانک مرکزی را مکلف کرده تا از طریق بانکها و مؤسسات اعتباری، تسهیلات مسکن را که از آنها نام برده است، با هدف تشویق به فرزندآوری ارائه کند.
در ماده دهم، بانک مرکزی باید برای متولدان سال ۱۴۰۰ به بعد، از طریق همین بانک ها و موسسات اعتباری و از محل پسانداز و جاری قرض الحسنه نظام بانکی و حذف تسهیلات قرضالحسنه ازدواج متقاضیان بالای ۵۰ سال سن، تسهیلات قرضالحسنه تولد فرزند را پرداخت کند.
تسهیلات تولد فرزند نخست ۱۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۲۰ میلیون تومان، فرزند سوم ۳۰ میلیون تومان، فرزند چهارم ۴۰ میلیون تومان و برای فرزند پنجم و بالاتر از ۵۰ میلیون تومان است که این تسهیلات بدون الزام به سپرده گذاری مشمولان با شش ماه دوره تنفس است.
دوره بازپرداخت تسهیلات یاد شده سه تا هفت سال و با اخذ یک ضامن معتبر و سفته تعیین میشود و متقاضیان حداکثر تا دو سال پس از تولد فرزندشان، میتوانند درخواست دریافت وام را ثبت کنند. البته قانون یادآور شده که برای دوقلوها و چندقلوها به ازای هر فرزند یک وام می گیرد.
ماده یازدهم پای بورس را هم وسط کشیده و دولت را موظف کرده تا برای هر فرزند از ابتدای سال ۱۴۰۰، ده میلیون تومان تا سقف سالانه هزار میلیارد تومان برای خرید واحدهای صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس، به نام فرزند با یک سازوکار اختصاص دهد. همچنین هر سال به میزان نرخ تورم سالانه که مرکز آمار ایران اعلام می کند، به مبلغ بیان شده، اضافه خواهد شد.
مادران با تولد فرزند دوم صاحب خودرو میشوند
شرکت های خودروساز داخلی هم در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت موظف شدند که یک خودروی ایرانی به قیمت کارخانه تحویل دهند. این خودرو به انتخاب و به نام مادر است و پس از تولد فرزند دوم به بعد در هر نوبت ثبت نام برای یک بار تحویل داده می شود.
در هر نوبت ثبتنام ۵۰ درصد خودرو ها مشمول این ماده خواهند شد و اگر تعداد متقاضیان بیش از ۵۰ درصد باشد، مادرانی که تا دو سال قبل از آن خودرو دریافت نکرده باشند، اولویت پیدا می کنند.
از ۳ برابر شدن یارانه تا جذب نیروهای متأهل در دستگاهها
سیزدهمین ماده، سازمان هدفمندی یارانهها را مکلف کرده تا از محل درآمدهای ناشی از حذف یارانه سه دهک بالای درآمدی، یارانه فرزندان خانواده های دهک های اول تا چهارم دارای حداقل سه فرزند را که شاغل نباشند، به صورت مشروط و بر اساس قانون برنامه ششم توسعه تا ۳ برابر افزایش دهند.
دستگاه های نام برده شده در قانون برای به کارگیری، جذب و استخدام نیروی جدید به ازای تأهل و داشتن هر فرزند، باید یک تا حداکثر ۵ سال به سقف محدوده سنی اضافه کنند. از سوی دیگر، به ازای تأهل و هر فرزند، دو درصد و مجموعاً حداکثر تا ۱۰ درصد به امتیاز هر فرد اضافه خواهد شد.
تسهیلات مرخصی زایمان در قانون جوانی جمعیت
دستگاه های مذکور همچنین اجازه تعدیل یا اعلام عدم نیاز مستخدمین دارای حداقل فرزند مادران باردار و دارای فرزند شیرخوار را به جز در موارد نخواهند داشت.
ماده ۱۷ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت شرایط مرخصی زایمان را تشریح کرده است؛ مدت مرخصی زایمان با پرداخت تمام حقوق و فوق العاده های مرتبط به ۹ ماه افزایش مییابد و در صورت درخواست مادر، تا دو ماه از این مرخصی در ماه های پایانی بارداری قابل استفاده خواهد بود که این مرخصی، برای تولد دوقلوها و چند قلوها ۱۲ ماهه است.
این قانون در مادههای بعد خود به تسهیلات و مسائلی چون «غربالگری، افزایش ظرفیت پذیرش دستیار در رشته تخصصی ناباروری، ارائه درمانهای همزمان طب سنتی ایران به زوجین نابارور، شرایط اعطای مجوز مراکز فعال انتخاب همسر، شرایط تکریم مادران شاغل و باردار، تسهیلات خدمات حملونقل و هزینه استفاده از خدمات مراکز فرهنگی، ورزشی، تفریحی شهرداریها، وظایف دستگاهها برای تبلیغ فرزندآوری و...» پرداخته است
استاد محمد على کریم خانى ذاکر و مداح اهل بیت و خواننده قطعه ماندگار«آمدم ای شاه پناهم بده»امروز در هفتاد و دو سالگی بر اثر ایست قلبى درگذشت.
این ذاکر و مداح اهل بیت (ع) در عمر پر برکت خود علاوه بر خواندن قطعه ماندگار«آمدم ای شاه پناهم بده» سالها مناجات خوانی در برنامه زنده سحرهای ماه مبارک رمضان سیما و رادیو ایران را برعهده داشت.
وی همچنین توفیق مناجات خوانی درحرم مطهر حضرت رضا علیه السلام را نیز داشته است.
پیکر این محب اهل بیت (علیهم السلام) فردا سه شنبه ساعت ١٦ در زادگاهش تاکستان شهر نرجه میدان ولیعصر (عج) تشییع و به خاک سپرده مى شود.
«انگار دنیا زیر و رو شد»؛ این جمله مشترک دهها بازماندهای بود که بعدازظهر پنجشنبه 14آذر 1353سقف سالن انتظار فرودگاه بینالمللی مهرآباد تهران بر سرشان آوار شد؛ یکی از تلخترین فاجعههایی که تهران و ایران به خود دید.
خبرنگار روزنامه اطلاعات که یکی از نخستین کسانی بود که بعد از شنیدن حادثه خود را به فرودگاه تهران رساند، گزارش خود از این اتفاق هولناک را با این جملات شروع کرد؛ «کوهی از آهن که اینک - در پی ریزش سقف- زیر دانههای برف، بوی مرگ گرفته است، بهخوبی نشان میدهد که فاجعه چقدر دردناک و ناگهانی رخ داده است.»
ساعت 2و 50دقیقه بعدازظهر پنجشنبه 14آذر 1353 کسانی که در فرودگاه مهرآباد تهران منتظر پرواز یا کسی بودند با صدای مهیبی از جا پریدند؛ غیر از آن افرادی که زیر آوار ماندند. لحظهای بعد از آن صدا، سکوتی عجیب و مرگبار فضا را دربرگرفت تا فاجعه رخ نشان دهد. بخشی از سقف سالن اصلی ورودی فرودگاه بر سر کارکنان، مسافران و همراهانشان آوار شده بود؛ آواری که ده ها نفر را به کام مرگ فرستاد و صد ها نفر دیگر را روانه بیمارستان کرد.
ماجرا از برف سنگینی که از 2روز پیش میل باریدن گرفته بود شروع شد. برف آن سال در نیمه آذر تهران را غافلگیر کرد. روز قبل از حادثه روزنامهها نوشتند که این موج سرما از سیبری به ایران آمده و باعث بارش برف شدید در پاییز شده است. اما کسی نمیدانست که این برف با خود فاجعهای همراه خواهد داشت. تهران مثل همیشه از برف غافلگیر شده و ترافیک شهر قفل شده بود. اما بارش شدید برف باعث تعطیلی فرودگاه تازهتاسیس مهرآباد نشد. برف سنگین، سقف فرودگاه را سنگین کرد و همین باعث ریزش آن شد. آنطور که خبرنگار روزنامه اطلاعات نوشته، قبل از فاجعه کسی متوجه نشد که بخشی از سقف فروریخته است و این بیتوجهی موجب شد تا در نهایت سقف یکباره فروریزد و بر سر مردم آوار شود. به نوشته خبرنگار روزنامه اطلاعات؛ «آوار مرگ ناگهانی فرود آمده بود، چنان ناگهانی که کمتر کسی توانست از دایره هجوم آن فرار کند. قریب 1500متر از سقف اصلی فرودگاه از 2متر پس از در ورودی تا آن قسمت از سقف که به دیوار انتهایی رستوران فرودگاه میرسید فروریخته بود و همه کسانی را که در این محدوده بودند از مسافرین و مستقبلین تا کارکنان فرودگاه، زیر تلی از سنگ و خاک و آهن ماندند.»
شراره لزگی دختر شش سالهای که در این فاجعه مصدوم شد را به بیمارستان شهیاد (شهریار فعلی، در خیابان آزادی نبش کارون) بردند. به گزارش روزنامه اطلاعات او در زمان فروریختن آوار داشت عروسکهای اسباببازیفروشی فرودگاه را تماشا میکرد؛ «من بودم و بابام، با یکی از خانومهای فامیل. ما اومدیم مهرآباد. اون خانوم میخواست برود آبادان. ما اومده بودیم اونو راه بندازیم. بابام ماشین آبی رنگشو که من خیلی دوستش دارم و جمعهها باهاش میریم گردش آورده بود. اما من یه دفعه دیدم آسمون داره پایین میآد. آسمون اومد پایین و ریخت روی سر ما. من و بابام و اون خانومه و چند خانوم و آقای دیگه که اونجا بودن، همهمون شروع کردیم به فرار کردن. اما آسمون ریخت روی ما. آنقدر سنگین بود که نگو...» شراره نجات پیدا کرد اما دنبال پدرش میگشت که قبل از فروریختن آوار به او قول داده بود برایش شیرینی بخرد؛ شیرینیای که هیچ وقت به او نرسید چون پدر او، اسدالله لزگی یکی از قربانیان این حادثه بود.
مهدی جمالزاده، مأمور گمرک فرودگاه یکی دیگر از بازماندگان این حادثه بود؛ «همهجا پر از برف بود. برنامه پروازها به تأخیر افتاده بود، گروهی از مسافران و بدرقهکنندگان آنها، خسته و منتظر توی سالن اصلی فرودگاه نشسته بودند. ساعت 2بعدازظهر عدهای به رستوران رفته بودند و عدهای در سالن نشسته بودند و کارکنان فرودگاه هم کارهای خود را میکردند.» جمالزاده که آن لحظه نزدیک در ورودی داشته با یکی از همکارانش حرف میزده، اول صدای بلندگو اطلاعات را میشنود که آقای اخوان فریاد میزده: «سقف فرودگاه در حال فروریختن است، مردم از سالن فرار کنید». اما او موفق به فرار نمیشود و آوار روی سرش میریزد.
2نفر از مجروحان این حادثه یعنی علی نیکبین، رئیس باشگاه افسران و جلیل توحیدی از استادان زبانشناس و پژوهشگران ادبیات نیز در روزهای بعدی در بیمارستان جان باختند. توحیدی که متولد اقلید فارس بود رتبه یک کنکور اعزام را داشت و پس از پایان تحصیلاتش در انگلستان و آلمان به ایران بازگشته بود تا در دانشگاه تهران مشغول بهکار شود. پایاننامه توحیدی پژوهشی در صوتشناسی فارسی جدید یکی از آثار قابل توجه بود و باعث شد به ایران دعوت شود تا استاد دانشگاه تهران شود. او نیز که به گفته دوستانش علاقه زیادی به ایران داشت، بازگشته بود. او همان شب از آلمان رسیده بود و قصد داشت قبل از آغاز بهکار سری به اقلید بزند. برای همین همه شب در فرودگاه منتظر پرواز شیراز مانده بود. نکته دردناک درباره توحیدی این بود که در این حادثه فقط پایش شکسته بود ولی از آنجاکه در آن زمان هنوز اورژانس تهران کامل راهاندازی نشده بود مجروحان را با تاکسی به بیمارستان رساندند. جابهجایی غیراصولی باعث شد تا پای توحیدی آمبولی کرده و در اثر سکته قلبی در بیمارستان پارس فوت کند. این حادثه باعث شد تا مسئولان بهداشتی کشور به فکر راهاندازی سیستم فعال و 24ساعته اورژانس بیفتند؛ اورژانسی با الگو گرفتن از سیستم SOS آمریکا با شماره ابتدایی 123- بعدها 115- با ماشینهای مجهز راهاندازی شد؛ سیستمی که بعدها، جانهای بسیاری را نجات داد.
روزنامهها بعدتر علت این حادثه را نشستن برف سنگین اعلام کردند که باعث ریزش سقف شده بود، آن هم درست در زمانی که ستون نگهدارنده سقف سالن را بهدلیل انجام پارهای از عملیات عمرانی بهصورت موقت برداشته بودند. به گفته علی ملک از کارکنان شرکت آیبک -Ibac- (مجری بهروزرسانی سیستم ناوبری برج مراقبت فرودگاه) که ساعتی قبل از حادثه در سالن حضور داشته، او ابتدا منشی دفتر اطلاعات و سپس مدیر سالن را در جریان خطری میگذارد که بر اثر برداشتن ستون و ریزش سنگین برف در حال شکلگیری بود، اما مدیر سالن با ذکر این موضوع که این عملیات کاملاً کنترل شده و مهندسی است ترتیب اثری به این هشدار بهنگام نمیدهد.
براساس گزارش روزنامهها سقف سالن فرودگاه پیش از آن 5بار تجدید آسفالت شده بود. این آسفالتکاریها بدون برداشتن آسفالت قبلی انجام شده و قطر آن به 75سانتیمتر رسیده بود که فشار مضاعفی را روی تیرآهنهای ساختمان میگذاشت که بررسیها نشان میداد بهصورت اصولی جوشکاری نشدهاند. طبق گزارشهای بعدی، بستهای فلزی هم زنگ زده بوده و 16ستون اصلی نگهدارنده سقف ساختمان نقطه اتکایی نداشتند. در نهایت در این حادثه پیمانکار و ریاست وقت فرودگاه، یعنی ابوالحسن ابتهاج در دادگاه محکوم شدند؛ محکومیتی که پرونده ابتهاج را سنگینتر کرد. پروازهای خارجی فرودگاه مهرآباد همان روز و پروازهای داخلی چند هفته بعد از این فاجعه دوباره برقرار شدند و این اتفاق نیز به فراموشی سپرده شد.
فیلم سینمایی " یتیم خانه ایران " و کتاب " قحطی بزرگ " هردو برای اولین بار در صد ساله گذشته به واقعه عجیب قحطی ایران در جنگ جهانی اول پرداخته اند. ابتدا باید دید چرا ماجرایی تا این حد شگفت آور، طی قرن گذشته، توجه هیچ محقق و تاریخ نگار ایرانی یا... .
فیلم سینمایی " یتیم خانه ایران " و کتاب " قحطی بزرگ " هردو برای اولین بار در صد ساله گذشته به واقعه عجیب قحطی ایران در جنگ جهانی اول پرداخته اند. ابتدا باید دید چرا ماجرایی تا این حد شگفت آور، طی قرن گذشته، توجه هیچ محقق و تاریخ نگار ایرانی یا خارجی را به خود جلب نکرده تا حدی که برخی آن را چیزی شبیه افسانه و ساخته ذهن و تخیل افراد دانسته، به سادگی از آن عبور کرده اند. واقعا قحطی بزرگ ایران افسانه است یا حقیقت؟ برای یافتن پاسخ صحیح، علاوه بر تحقیق علمی در منابع معتبر، توجه به توضیحات ذیل نیز راهگشاست؛
محمد قلی مجد پژوهشگر برجسته ایرانی مقیم آمریکا و استاد تاریخ دانشگاه پنسیلوانیا در سالهای اخیر با استفاده از اسناد آرشیو ملی آمریکا، آثار متعددی در باره تاریخ معاصر ایران تألیف و توجه پژوهشگران را به حقایق جدیدی که تاکنون پنهان بوده جلب کرده است. او دیدگاههای خود درباره یکی از آثار خویش تحت عنوان «قحطی بزرگ» و اطلاعات و آمار ارائه شده در این کتاب را طی مصاحبه ای با مؤسسه مطالعات و پژوهش های
سیاسی بیان کرده است. او می گوید من هنگام خواندن خاطرات پدرم که در زمان اشغال روسها در سال 1320 فرماندار رشت بوده فکر کردم بروم اسناد وزارت خارجه آمریکا در مورد اشغال ایران را هم نگاه کنم و این در سال 1999 بود. به آرشیو ملی آمریکا رفتم وپس از ارائه معرفی نامه از سوی دانشگاه، تقاضا کردم این اسناد را برای من بیاورند، تعداد جعبه ای
که در مورد ایران وجود داشت چیزی در حدود پنجاه جعبه بود و من اولین جعبه را که باز کردم دیدم چه گزارش های بکری در مورد ایران هست. پنجاه جعبه و هرکدام شامل گزارش های درجه یک و جالب که در مورد ایران آن زمان نوشته شده بود. این سرآغاز کار من بود در آرشیو ملی آمریکا. متوجه شدم که مقدار زیادی اطلاعات و گزارش ها در مورد ایران موجود است که تا کنون هیچ کس از آن اطلاع نداشته است. در مطالعه اسناد، برگشتم به سال 1910 و همین طور پیش رفتم تا رسیدم به 1925، در این سال گزارشی دیدم از کاردار سفارت آمریکا در تهران در مورد اوضاع غلات و مواد غذایی در ایران. در آن گزارش آمده بود که در ایران در زمان جنگ جهانی اول قحطی پیش آمد و یک سوم جمعیت از بین رفت. این موضوع برای من خیلی مهم بود که در مملکت قحطی بشود و یک سوم جمعیت از بین برود و کسی چیزی راجع به آن نداند. این موضوع را موضوع تحقیق خود قرار دادم و رسیدم به اسناد جنگ جهانی اول که دیدم بله، چه اسناد بکر و جامعی در این مورد در آرشیو ملی آمریکا وجود دارد. جمع آوری و تنظیم و دسته بندی آن اسناد، شد کتاب «قحطی بزرگ». در جنگ جهانی اول، ایران بی طرفی خودش را اعلام کرد ولی متاسفانه مورد تجاوز و تهاجم نیروهای انگلیسی از جنوب و شرق و نیروهای روسی از شمال واقع شد. در عمل، ایران تبدیل شد به یک صحنه نبرد بین ارتشهای دول بیگانه و مقدار زیادی خرابی و تلفات در ایران به وجود آمد و کشور دچارهرج و مرج شد. قدرت دولت مرکزی تقریباً صفر شد. در زمان جنگ جهانی اول از سال 1917 به بعد، یعنی بعد از انقلاب کبیر روسیه، ارتش اشغالگر روسیه از ایران خارج شد و بعد از آن انگلیس که در جنوب و شرق کشور بود، آمد و تمام ایران را به اشغال نظامی خود در آورد. ارتش انگلیس اقدام به خرید مقدار عظیمی از غلات در غرب و شرق و شمال ایران کرد، برای مصرف نیروهایشان در ایران و فرستادن آن به بین النهرین برای استفاده نیروهای نظامی که آنجا داشتند. نکته بسیار عجیب این است که در تمام این مدت که آثار کمبود و گران شدن غلات به تدریج شدت می یافت انگلیسی ها از خرید و ورود غلات به وسیله تجار ایرانی از عراق، هندوستان و حتی از ایالات متحده جلوگیری می کردند. بهانه آنها این بود که می گفتند کشتی ها و حمل و نقل دریایی باید به طور کامل در خدمت جنگ قرار داشته باشد. به فاصله کمی در سال 1296 شمسی که مطابق 1917 میلادی است در ایران کمبود غلات تبدیل به یک قحطی بسیار عظیم شد که در سالهای 1296،1297و1298 در حدود سه سال ادامه داشت.
در این قحطی چیزی در حدود 8 تا 10 میلیون ایرانی یعنی 40 تا 50 درصد جمعیت این مملکت قربانی شد. در مورد ارزیابی جمعیت ایران قبل و بعد از قحطی که مسئله اصلی این تحقیق است اسناد مختلفی وجود دارد، در سال 1900 وزارت خارجه آمریکا از وزیر مختار در ایران تقاضا کرد که در مورد جمعیت ایران گزارشی بدهد. وزیر مختار جواب داد که تا به حال در ایران سرشماری مطمئنی انجام نشده است ولی به عقیده ایرانیانِ تحصیلکرده و مطلع، و اروپایی هایی که سالهای سال در ایران مقیم بوده اند، جمعیت ایران 12 میلیون نفر است. این اولین گزارش سفارت آمریکا در ایران در مورد جمعیت ایران است. 10 سال بعد یعنی در سال 1910 دوباره سفارت آمریکا گزارش داد جمعیت ایران 15 میلیون و جمعیت تهران بر اساس مصرف روزانه نان 400 هزار نفر اعلام شده است.
وقتی در سال 1910 جمعیت 15 میلیون بوده است به طور طبیعی با توجه به روند رشد جمعیت می بایستی در سال 1920 یعنی ده سال بعد که دو سال بعد از جنگ است، جمعیت چیزی در حدود 18- 20 میلیون باشد، ولی عملا در سال 1920 جمعیت ایران را فقط 10 میلیون گزارش کرده اند. این 8 تا 10 میلیون چه شده اند؟ بعضی ها می گویند این 8 تا 10 میلیون مهاجرت کرده اند، ولی در جنگ جهانی اول امکان مهاجرت به جاهای دیگر نبوده چون وسایل حمل و نقل موتوری همه در اختیار جنگ بوده و حتی چهارپایان را هم برای حمل و نقل جنگ در اختیار گرفته بودند. علاوه بر این جایی برای مهاجرت وجود نداشته، زیرا همه سرزمین های همسایه ایران تحت نفوذ روس یا انگلیس و درگیر جنگ و کمبود مواد غذایی بوده است. هیچ سند معتبر و گزارش رسمی هم تاکنون در مورد چنین مهاجرت گسترده ای ارائه نشده است. بنابراین می توان گفت موضوع مهاجرت چند میلیون نفر، یک تخیل است. و در مجموع، این نتیجه حاصل می شود که حدود 8 تا 10 میلیون ایرانی در قحطی جنگ جهانی اول از بین رفته اند. یعنی چیزی در حدود 40 تا 50 درصد جمعیت. مثلا ً گزارش هایمتعددی هست که اجساد در خیابانها روی هم افتاده بوده و گاری ها اجساد را جمع می کرده اند. جمعیت تهران در سال 1917 براساس گزارش انتخابات مجلس شورای ملی، و نسبتی که بین تعداد رأی دهنده با کل جمعیت وجود دارد، 500 هزار نفر به بالا تخمین زده شده که این عدد در گزارش های وزارت خارجه هم منعکس شده است. در سال 1920 جمعیت تهران فقط 200 هزار نفر گزارش شده است، یعنی 60 درصد کم شده، که این علامت یک قحطی بزرگ و نمایانگر فاجعه بزرگ انسانی است که در ایران اتفاق افتاده است و این اعداد در گزارشهای سفارتهای آمریکا و انگلیس هم وجود دارد.
پروفسور مجد می گوید در این کتاب، من فقط اسناد را ارائه کرده و چیزی از خودم نیاورده ام. در مورد اسناد آرشیو ملی آمریکا می گوید این اسناد در سال 1958 یعنی چهل سال بعد از اتمام جنگ جهانی اول، باز شدند و در دسترس پژوهشگران قرار گرفتند. ولی تا سال 2001 یعنی در حدود 45 سال بعد از آن، که من متوجه این اسناد شدم و شروع به بازرسی آنها کردم هیچ کس کوچکترین توجهی به این اسناد نکرده بود. بخصوص اسنادی که مربوط به قحطی ایران در سال 1917 تا 1919 بودند. در کتاب قحطی بزرگ اگرچه از دسترسی به منابع آرشیو ملی و وزارت خارجه انگلستان محروم بودم و در آن مقطع، هنوز قانون آزاد شدن اطلاعات تاریخی در انگلستان وجود نداشت ولی از خاطرات برخی افسران انگلیسی که در زمان جنگ جهانی اول در ایران خدمت کرده و خاطرات خود را منتشر کرده اند استفاده کرده ام. مثلا ً یک شخصی به نام سرگرد دانهو که افسر اطلاعاتی ارتش بریتانیا بوده است در غرب ایران و یا سرلشکر داسترویل که رئیس قوای اشغالی انگلیس بوده است در کتاب خاطرات خود از این قحطی اطلاعاتی ارائه کرده اند. گزارش هایی هم از روزنامه های انگلیسی و ایرانی که در آن زمان منتشر می شده، آورده ام. در مورد نتایجی که انگلستان از این قحطی گرفت، باید گفت علاوه بر تأمین مواد غذایی نظامیان خود در منطقه در طول جنگ، اهداف سیاسی پنهانی هم مد نظر بوده است. قطعا برای آنها کنترل یک مملکت 10 میلیونی ساده تر از کنترل یک مملکت 20 میلیونی بوده است. بعد از جنگ جهانی اول واقعا جامعه ایران متلاشی شد. چندین میلیون نفر از بین رفتند. به عنوان نمونه همین موضوع قالیبافی را ببینید، صنعت قالیبافی که صنعت بزرگ کشور بود، بعد از جنگ جهانی اول تقریبا دیگر وجود نداشت. گزارش کنسول آمریکا در آخر جنگ جهانی اول می گوید قالیبافی دیگر غیر ممکن شده چون بیشتر قالیبافهای ماهر از بین رفته اند.
خب، این خودش نشان می دهد در جامعه چه اتفاقی افتاده است، یعنی جامعه منحل شده است. طبعاً کنترل این جامعه خیلی ساده تر از کنترل جامعه ای است که انقلاب مشروطیت را تجربه کرده و دم از استقلال می زند. در سال 1921 که کودتا شد، ده هزار قزاق تحت کنترل
رضا خان با اشاره انگلستان آمدند تهران را گرفتند، تمام ادارات دولتی را گرفتند و احمد شاه را وادار کردند که سید ضیاء را نخست وزیر کند و رضا خان بشود وزیر جنگ و تمام کنترل مملکت را به دست گرفتند و از آن پس رضاخان روز به روز قوی تر شد تا در سال 1925 شد شاه و سلسله قاجار منقرض شد. و در ایران هیچ مقاومت مؤثری در مقابل این حرکت ضد مشروطه دیده نشد. علت اصلی موفقیت کودتا این بود که قبلا با قحطی مصنوعی، جامعه را متلاشی کرده بودند. در برخی از کتاب ها اشاره شده که بسیاری از این تلفات به علت بیماری های واگیر بوده نه قحطی، ولی باید توجه داشت که بیماریهایی مانند تیفوئید، حصبه و امراض دیگر که در آن زمان در ایران شیوع پیدا کرد، همه نتیجه قحطی بودند، اینها امراضی هستند که با وقوع قحطی زیاد شده و اپیدمی می شوند. آنچه حیرت انگیز است این که خبری به این اهمیت یعنی نابودی نصف جمعیت این کشور و فروپاشی ساختار اجتماعی ایران در زمانی که کاملا تحت کنترل و اشغال نظامی انگلستان بوده، به مدت صد سال سانسور شده، پنهان مانده و حتی روشنفکران و محققان تاریخ هم به ریشه یابی و تبیین آن نپرداخته اند. جای شگفتی است که حتی در کتابهای درسی دبیرستان و دانشگاه هم که به وسیله اساتید تاریخ نوشته شده، توضیحی در مورد آن نیست.
انتشار کتاب آقای مجد در سال 2004 و ترجمه آن در سال 2008 و تولید فیلم سینمائی یتیم خانه ایران، اولین آثار تحقیقی پژوهشی در مورد قحطی بزرگ ایران در جنگ جهانی اول است و اگرچه هنوز جای تحقیقات گسترده تر و آثار هنری بیشتر وجود دارد اما این کتاب به وضوح نشان می دهد که ملت ما در این صد سال اخیر، از مدعیان حقوق بشر چه مصیبت هایی دیده است، مصیبت هایی به مراتب بزرگتر از آنچه در حمله مغول های وحشی دید. مردم ما از زبان پدر بزرگها و مادر بزرگهای خود که در کودکی از قحطی جنگ اول جان سالم به در برده بودند خاطراتی تلخ را شنیده بودند ولی هیچ کس از گستردگی قحطی اطلاع درستی نداشت و همه گمان می کردند این قحطی در اثر خشکسالی بوده و حالا برای اولین بار تصاویر روشن و تکان دهنده قحطی و علل آن در یک کتاب پژوهشی در خارج کشور و در یک فیلم سینمایی مستندگونه و پژوهشی در داخل کشور، در معرض دید مردم قرار گرفته و حقایقی که تاکنون در اسناد تاریخی پنهان بود و برخی بر پنهان بودن آن اصرار داشتند، آشکار شده است. در جنگ جهانی دوم هم که بیست سال بعد از جنگ اول اتفاق افتاد و سالخوردگان ما آن را به یاد دارند دوباره همین ماجرای قحطی مصنوعی با همین شیوه خرید غلات کشور به وسیله انگلستان، در ایران تکرار شد. این بار هم ایران در جنگ بی طرف بود. شدت این قحطی به اندازه قحطی جنگ اول نبود اما بازهم حدود پنج میلیون نفر از مردم کشور ما قربانی منافع انگلستان شدند. درست به تعداد افرادی که ادعا می شود در هولوکاست قربانی شدند و هفتاد سال است با تبلیغ آن، از جهان غرامت می گیرند. ولی در مورد این پنج میلیون نفر و حتی آن ده میلیون نفر، هیچ احساساتی جریحه دار نشده، هیچ حرفی به میان نیامده و هیچ شمعی روشن نشده است. جای تأمل است که در هر دو قحطی بزرگ پس از آنکه نیروهای اشغالگر انگلیس، ایران را ترک کرده اند، به تدریج قحطی برطرف شده و زندگی مردم و غلات و مواد غذایی، به وضعیت عادی باز گشته است. جای تعجب است که در همه مجامع جهانی و حقوق بشری و حتی در بین طرفداران حقوق بشر در داخل کشور، در مورد این دو فاجعه بزرگ انسانی و این دو نسل کشی عمدی که در ایران واقع شده، سکوت حاکم است! کتاب " قحطی بزرگ " تألیف آقای محمد قلی مجد و فیلم " یتیم خانه ایران " ساخته آقای ابوالقاسم طالبی این افتخار را دارند که سکوت صد ساله را در مورد این فاجعه بزرگ شکسته اند تا راه بر دیگر محققان، روشنفکران، تاریخ نگاران و هنرمندان دلسوز کشورمان هموار گردد و ان شاء الله در کتاب های درسی این غفلت صد ساله جبران شود. امید است در تقویم ملی کشورمان روزی را برای بزرگداشت ده میلیون قربانی قحطی مصنوعی نامگذاری و بنای یادبودی برایشان برپاکنند و وزارت امور خارجه هم در مجامع و محاکم جهانی شکایت ملت ایران را با جدیت مطرح کند.
فیلم یتیم خانه ایران به کارگردانی ابوالقاسم طالبی در سال 1393 ساخته شده است. این فیلم و در ژانر خانوادگی اجتماعی میباشد. در این فیلم علیرام نورایی، جعفر دهقان، قطب الدین صادقی، فرخ نعمتی، برایان طرفه، آهو خردمند، بهار محمدپور و علی شادمان به هنرمندی پرداختهاند.
خلاصه داستان فیلم یتیم خانه ایران
یتیم خانه ایران، داستان سال های 1295 تا1300 را روایت می کند.سال های حکومت احمد شاه قاجار، در کوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران به دست روس و انگلیس که به دلیل قحطی و خشکسالی تعداد زیادی از مردم ایران جان باختند
دیدن فیلم یتیم خانه ایران به دوستان پیشنهاد میکنم ،قابل توجه دوستان غرب زده که تمام علاج مشکلات را در رابطه با کدخدا و روباه پیر می بینند