🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ
متولد 1996 در MIS ، خبرنگار و روزنامه نگار
شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال( کد شامد): 1-1-765329-64-0-1
در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند و روح ها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، و روح‌ ها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناک‌تر است.
نوشتن، یک عمل هنرى است ؛زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. این‏ها آن وظایف ماست

🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻

💮بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💮

اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْ‌سِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢٥٥﴾
لَا إِکْرَ‌اهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢٥٦﴾
اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾

🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹

بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات
logo-samandehi پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر سعید جلیلی

آیا توسعه‌ای که جامعه‌ی غرب ارائه کرده، مورد قبول اسلام است، یا باید تعریف دیگری از توسعه، به خصوص،توسعه‌ی اقتصادی، برای جامعه‌ی اسلامی در نظر بگیریم؟

توسعه به معنای جامع، به عنوان فرایند پیچیده‌ای که رشد کمّی و کیفی تولیدات و خدمات، همراه با بهبود سطح زندگی، تعدیل درآمد و زدودن فقر و محرومیّت و بی‌کاری، تأمین رفاه همگانی و رشد علمی را در یک جامعه مدّ نظر دارد، برای همه‌ی جوامع امری مطلوب است که برای رسیدن به آن، برنامه‌ریزی و تلاش می‌نمایند.

توسعه‌ی مورد نظر و تأیید اسلام، گرچه وجوه مشترکی با فرآیند توسعه در جهان غرب دارد، ولی از جهت انگیزه و هدف نهایی، بر یکدیگر منطبق نیستند؛ زیرا از نظر اسلام، توسعه‌ای ارزشمند است که در آن همه‌ی امکانات جامعه در جهت احیای ارزش‌های پذیرفته شده به کار گرفته شود؛ به طوری که افراد جامعه بتوانند با اراده و اختیار خود و بهره‌گیری از نیروهای درونی و امکانات موجود،‌ در جهت تکامل و اعتلای مادی و معنوی جامعه حرکت نمایند.

در حال حاضر، پدیده‌ی توسعه یافتگی در کشورهای پیش‌رفته گرچه پیامدهای مثبت و آثار ارزنده‌ای در جهت رفاه و آسایش انسان به ارمغان آورده است، ولی ملاحظه می‌گردد که در کشورهای مذکور، نرخ فساد، فحشا و جرایم، روز به روز در حال افزایش است، بیمارستان‌های زیادی از بیماران روانی پر شده‌اند؛ به طوری که اکنون در امریکا، پردرآمدترین پزشکان، متخصصین اعصاب و روان‌اند و داروهای مربوطه از پرمصرف‌ترین داروهاست و در برخی مناطق، دانش‌آموزان برای رفتن به مدرسه، امنیّت ندارند و پلیس باید از آنها مواظبت نماید.

بدیهی است در چنین وضعیّتی، هر چند شاخص‌های توسعه در حد بالا و ایده‌آلی باشد؛ ولی نمی‌توان ادعا کرد که توسعه به معنای جامع و واقعی، در این جوامع تحقق یافته و آنها در زندگی مادی خود، صددرصد خوش‌بخت و سعادتمند هستند؛ بنابراین، توسعه با مدل غربی را نمی‌توان بدون تأمل در نقاط ضعف و قوّت، شرایط متفاوت جوامع مختلف و امکانات موجود هر جامعه پذیرفت و به تقلید کورکورانه از آن پرداخت. با عنایت به جنبه‌های انسانی توسعه باید پیش‌رفت در زمینه‌ی مسائل اخلاقی و معنوی جامعه، که مؤثرترین عامل ایجاد آرامش روح و روان بشر است، مدّ نظر قرار گیرد؛ این مهم، تنها در سایه‌ی پای‌بندی به دین، و شناخت صحیح آن امکان‌پذیر است؛ یعنی دستورها و معارف دینی که بیانگر برنامه‌ی صحیح زندگی فردی و اجتماعی و تأمین کننده‌ی سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت انسان است، به طور جامع و صحیح شناخته و به کار بسته شود. البته اگر کسی مسئله‌ای انحرافی و خرافی را جزء دین بداند، ممکن است در این صورت تصور نماید که بین دین و توسعه، مغایرت و تعارض وجود دارد.

چند تعریف از توسعه:

فریدمن می‌گوید: توسعه، یک روند خلاّق و نوآور در جهت ایجاد تغییرات زیر بنایی، در سیستم اجتماعی است.[1]

مایکل تودارو می‌گوید: توسعه، جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی، باورهای عامه‌ی مردم و نهادهای ملّی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری‌ها و ریشه‎کن کردن فقر مطلق است.[2]

چارلز کیندل برگر می‌گوید: توسعه‌ی اقتصادی بر مبنای تولید بیش‌تر و پدید آمدن تحول در چگونگی تولید و بر تجدیدنظر در تخصیص منابع و نیروی کار به شعبه‌های مختلف تولید استوار است.[3]

تعریف دیگر: توسعه، فرایندی است که تولید با استفاده از ابزارهای پیش‌رفته‌ی جدید، از وضعیّت سنّتی به روش نوین، متحول گردیده، انسان‌ها تخصّص و مهارت لازم و فرهنگ مناسب با توسعه را کسب کرده و روند انباشت و به کارگیری سرمایه در جامعه، همراه با مدیریتی کارا و با ثبات تحقق یافته باشد.[4]

همان طور که ملاحظه می‌شود، اقتصاددانان، غالباً توسعه را بر اساس تأمین نیازهای مادی بشر تعریف کرده‌اند که به نظر می‌رسد این گونه تعاریف ناقص می‌باشد.

تعریف نهایی و مورد نظر، از توسعه:

توسعه، فرایندی است که زمینه‌ی شکوفایی استعدادهای گوناگون انسان را فراهم می‌سازد و در این فرایند، با استفاده‌ی بهینه از منابع مختلف بستر مناسبی برای رشد تولیدات ملی، هماهنگ با تأمین دیگر خواسته‌های اصیل انسان فراهم می‌آید و در نتیجه، افراد جامعه، در این فرایند، مسیر تکاملی شایسته‌ی خود را می‌پیمایند.

ویژگی‌های مورد نظر:

1. توسعه، فراهم کننده‌ی زمینه‌ی شکوفایی استعدادهای همه‌ی افراد جامعه می‌باشد و بدیهی است که چنین زمینه‎ای بدون برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد فرصت‎های برابر به وجود نمی‎آید؛

2. در این فرایند، تأمین خواسته‌های مادی و معنوی (جسمی و روحی) انسان و رشد و تعالی فرد و جامعه در کنار یکدیگر مطرح است؛

3. توسعه، فرایندی جهت‌دار است و هدف نهایی از آن، رسیدن انسان به کمال نهایی شایسته‌ی مقام اوست که در جهان‌بینی و فرهنگ اسلامی، کمال نهایی انسان، قرب الی الله به عنوان هستی‌بخش همه‌ی موجودات و سرچشمه‌ی تمام کمالات می‌باشد و با شکوفا شدن و به فعلیّت رسیدن کلیه‌ی استعدادهای درونی انسان، تحقق می‌یابد.

تعریف نهایی و مورد نظر از توسعه‌ی اقتصادی

توسعه‌ی اقتصادی به وضعیتی اطلاق می‌گردد که در آن انسان به گونه‌ای تربیت شود که با تسلّط بر تکنولوژی مدرن و استفاده‌ی بهینه از منابع، توان برنامه‌ریزی جامع، جهت تأمین رفاه جامعه را داشته و زمینه‌ی مناسب برای نیل به کمالات انسانی برای همگان فراهم باشد.

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

اسلام الگوی مستقلّ خودش را دارد. الگوی اسلامی برای نظام‌سازی و جامعه‌سازی به طور خلاصه یک الگویی است مرکّب از ایمان و علم و عدل؛ این سه عنصر اصلی است. ایمان به معنای ایمان توحیدیِ خالص که این ایمان توحیدیِ خالص، هم در ساخت شخصیّت انسانها تأثیر میگذارد، هم در ساخت جامعه و قواره‌ی عمومی جامعه اثر میگذارد، و هم در عمل شخصی امتداد دارد، هم در شکل اجتماعی. علم با گستره‌ی بی‌انتهای [آن] -هم علم الهی، هم علم طبیعی به آن [معنا] که غربی‌ها هنرشان را در آن نشان دادند، [یعنی] تسخیر طبیعت و تسلّط بر طبیعت و مانند اینها- جزو چیزهایی است که در اسلام ممدوح است. بعد انسان عروج میکند از این مرحله به مراحل بالاتر؛ علم به هویّت انسان، علم به عالَم ملکوت و علوم الهیِ برتر از این حرفها. این علم شامل همه‌ی این مسائل است. عدل هم به معنای وسیع عدل؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت قضائی، هم عدالت اجتماعی، [یعنی] عدالت به معنای واقعی کلمه. این، آن چیزی است که امام به ما یاد داده.

ما البتّه در هر سه بخش عقبیم. تحرّک ما تحرّک مناسب و شایسته‌ای نبوده امّا الگو این است که انسان این را در شعارها، در اظهارها، در جهت‌گیری‌ها، در حرکتهایی که در این ۴۱ سال در جمهوری اسلامی صورت گرفته، در شخصیّت‌سازی‌هایی که صورت گرفته، میتواند مشاهده بکند؛ نمونه‌هایش شهدای بزرگ ما هستند، نمونه‌اش شهید بهشتی است، نمونه‌اش شهید رجائی است، نمونه‌اش شهید باهنر است، نمونه‌اش شهید مطهّری و تا این آخر شهید قاسم سلیمانی است؛ الگوی اسلامی این است. شما با عملکرد خودتان میتوانید این الگو را در چشم مردم جهان شیرین کنید و تبلیغ کنید آن را، برجسته کنید یا خدای نکرده بعکس، آن را از چشمها بیندازید. بنابر‌این، خدمت در جمهوری اسلامی این [طور] است؛ فقط صرف این نیست که ما با خدمت خودمان یک کمکی به آحاد بشر یا به جمع معیّنی یا به کشور میکنیم؛ مهم این است که ما با این کار خودمان، با این عملکرد خودمان، با این خدمت خودمان، داریم در واقع چهره‌ی اسلام را و الگوی اسلامی را نشان میدهیم. و این الگو وجود دارد؛ چه مستکبرها بخواهند، چه نخواهند، این الگوی تازه سر برآورده در دنیا، و آنها هم از همین میترسند؛ دشمنی‌شان به خاطر این است که این الگو، الگویی است که اصول مسلّمِ آنها را قبول ندارد؛ مدیران و جهت‌دهان آنها مبتلا به کج‌رفتاری و کج‌اندیشی در عمده‌ی مسائل زندگی هستند و الگوی جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی، این را قبول ندارد و خطّ مستقیم را، خطّ حق را در مقابل باطل دنبال میکند؛ دشمنی‌های اینها به خاطر این است. کینه‌توزی‌ای که شما می‌بینید آمریکا و بعضی‌های دیگر با جمهوری اسلامی دارند، فقط به خاطر بودن زید و نبودن عمرو و فلان کار خاص و مانند اینها نیست؛ با اساس مخالفند. البتّه از لحاظ تاکتیکی کارهایی را دارند. این عمل کارگزار نظام بایستی این الگو را نشان بدهد.۱۳۹۹/۰۶/۰۲

 

بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت

_‌‌‌‌_______________________***________________

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

شما جوانها خودتان را در قبال مسئله‌ی پیشرفت کشور مسئول بدانید. برنامه‌ی پیشرفت، برنامه‌ی مشخّصی است،‌ برنامه‌ی فکرشده و سنجیده‌ای است. ملاحظه کردید، الگوی پیشرفت ایرانی ـ اسلامی که تا پنجاه سال میتواند قالب حرکت این کشور در جهات مختلف باشد، تبیین‌شده و تعیین‌شده و آماده‌شده است، در اختیار صاحب‌نظران است که آن را ورز بدهند و تکمیل کنند و کامل کنند. شما خودتان را جزئی از فعّالان این نقشه‌ی وسیع و همه‌جانبه بدانید و برای آن خودتان را آماده کنید. این آمادگی، یک روز با درس خواندن است، یک روز با تحقیق کردن است، یک روز با ساختن است، یک روز با کار و ابتکار است، یک روز با اتّخاذ مواضع درست سیاسی است، یک روز با حضور در میدان سیاست است؛ هر روزی، هر دوره‌ای از زندگی شما یکی از این اقتضائات را دارد. خودتان را در همه‌ی احوال موظّف بدانید که در قبال پیشرفت کشور، خودتان را سهیم و مسئول بدانید.

...

این را هم عرض بکنم، مدل توسعه‌ را ما از غرب نمیگیریم؛ اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم، نه آن‌چنان ‌که آنها اسم‌گذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربی‌ها خودشان به‌خاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کرده‌اند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کرده‌اند؛ زرق‌وبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم.۱۳۹۷/۰۸/۱۲

 

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

 

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

بحثی که امروز میخواهم برای شما جوانهای عزیز عرض کنم، در توضیح و تبیین مسئله‌ای است که روز اول مطرح کردم: مسئله‌ی پیشرفت. موضوع بسیار مهمی است که باید مطرح کنیم. البته با طرح این موضوعات، خودمان را قانع نمیکنیم که قضیه تمام شد؛ این یک شروع است. عرض کردیم که آن مفهومی که میتواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است. توضیحی هم بعداً عرض کردیم که پیشرفت، تداعی‌کننده‌ی حرکت است، راه است. چطور ما میگوئیم پیشرفت هدف است؟ عرض کردیم علت این است که پیشرفت هرگز متوقف نخواهد شد. بله، پیشرفت، حرکت است، راه است، صیرورت است؛ اما متوقف‌شدنی نیست و همین طور ادامه دارد؛ چون انسان ادامه دارد، چون استعدادهای بشری حد یقف ندارد. گفتیم پیشرفت دارای ابعادی است؛ و پیشرفت در مفهوم اسلامی، با پیشرفت یک بُعدی یا دو بُعدی در فرهنگ غربی متفاوت است؛ چند بُعدی است.

یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوه‌ی زیستن - اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است - این یک بُعد مهم است؛ این موضوع را میخواهیم امروز یک قدری بحث کنیم. ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئله‌ی اساسی و مهمی است. بحث کنیم درباره‌ی اینکه در زمینه‌ی سبک زندگی چه باید گفت، چه میتوان گفت. عرض کردیم؛ این سرآغاز و سرفصل یک بحث است.

ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.

آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینه‌ی سیاست، هم در زمینه‌ی مسائل علمی، هم در زمینه‌ی مسائل اجتماعی، هم در زمینه‌ی اختراعات - که شما حالا اینجا نمونه‌اش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علی‌رغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.

اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.

تمدن نوین اسلامی - آن چیزی که ما میخواهیم عرضه کنیم - در بخش اصلی، از این چیزها تشکیل میشود؛ اینها متن زندگی است؛ این همان چیزی است که در اصطلاح اسلامی به آن میگویند: عقل معاش. عقل معاش، فقط به معنای پول در آوردن و پول خرج کردن نیست، که چگونه پول در بیاوریم، چگونه پول خرج کنیم؛ نه، همه‌ی این عرصه‌ی وسیعی که گفته شد، جزو عقل معاش است. در کتب حدیثیِ اصیل و مهم ما ابوابی وجود دارد به نام «کتاب‌العشرة»؛ آن کتاب‌العشرة درباره‌ی همین چیزهاست. در خود قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که ناظر به این چیزهاست.

خب، میشود این بخش را به منزله‌ی بخش نرم‌افزاری تمدن به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهای سخت‌افزاری به حساب آورد. اگر ما در این بخشی که متن زندگی است، پیشرفت نکنیم، همه‌ی پیشرفتهائی که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد؛ همچنان که می‌بینید در دنیای غرب نتوانسته. در آنجا افسردگی هست، ناامیدی هست، از درون به هم ریختن هست، عدم امنیت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بی‌هدفی و پوچی هست؛ با اینکه ثروت هست، بمب اتم هست، پیشرفتهای گوناگون علمی هست، قدرت نظامی هم هست. اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگی را، این بخش اصلی تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیب‌شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟

بعد از آنکه علتها را پیدا کردیم، آن وقت بپردازیم به این که چگونه میتوانیم اینها را علاج کنیم. اینها به عهده‌ی کیست؟ به عهده‌ی نخبگان - نخبگان فکری، نخبگان سیاسی - به عهده‌ی شما، به عهده‌ی جوانها. اگر در محیط اجتماعی ما گفتمانی به وجود بیاید که ناظر به رفع آسیبها در این زمینه باشد، میتوان مطمئن بود با نشاطی که نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دارند، با استعدادی که وجود دارد، ما در این بخش پیشرفتهای خوبی خواهیم کرد؛ آن وقت درخشندگی ملت ایران در دنیا و گسترش اندیشه‌ی اسلامیِ ملت ایران و انقلاب اسلامی ایران در دنیا آسانتر خواهد شد. باید آسیب‌شناسی کنید و بعد علاج کنید.

نخبگان موظفند، حوزه موظف است، دانشگاه موظف است، رسانه‌ها موظفند، تریبون‌دارها موظفند؛ مدیران بسیاری از دستگاه‌ها، بخصوص دستگاه‌هائی که با فرهنگ و تربیت و تعلیم سروکار دارند، موظفند؛ کسانی که برای دانشگاه‌ها یا برای مدارس برنامه‌ریزی آموزشی میکنند، در این زمینه موظفند؛ کسانی که سرفصلهای آموزشی را برای کتابهای درسی تعیین میکنند، موظفند. اینها همه یک وظیفه‌ای است بر دوش همه. باید ما همگی به خودمان نهیب بزنیم. در این زمینه باید کار کنیم، حرکت کنیم.۱۳۹۱/۰۷/۲۳

 

بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی

 

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

ما اگر دنبال پیشرفت هستیم و پیشرفت علمی را شرط لازم پیشرفت عمومی کشور میدانیم، توجه داشته باشیم که مراد ما از پیشرفت، پیشرفت با الگوی غربی نیست. دستور کار قطعی نظام جمهوری اسلامی، دنبال کردن الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی است. ما پیشرفت را به شکلی که غرب دنبال کرد و پیش رفت، نمیخواهیم؛ پیشرفت غربی هیچ جاذبه‌ای برای انسان آگاهِ امروز ندارد. پیشرفت کشورهای پیشرفته‌ی غربی نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر کند، نتوانست اخلاق انسانی را مستقر کند. اولاً آن پیشرفت بر پایه‌ی ظلم و استعمار و غارت کشورهای دیگر بنا شد. شما ببینید همین حالا یکی از آقایان راجع به حمله‌ی پرتغال به ایران مطالبی گفتند. خب، فقط ایران نبود. در این منطقه‌ی شرق آسیا، جاهای مختلفی پرتغالی‌ها رفتند، هلندی‌ها رفتند. مگر هلند چه اندازه عرض و طول جغرافیائی و تاریخی و ارزش علمی دارد؟ یا پرتغال یا اسپانیا یا انگلیس همین جور؟ تمام این قاره‌ی عظیم آسیا را، قاره‌ی آفریقا را اینها در مشت گرفتند و فشردند؛ اینها مراکز ثروت بود. نگاه کنید به نوشته‌ی نهرو در «نگاهی به تاریخ جهان»؛ او تشریح میکند پیشرفتهای علمی و فنی موجود در هند را پیش از ورود انگلیسها. بنده تا قبل از اینکه این مطلب را از نگاه آدم مطلعی مثل نهرو - که آن روز این را نوشته بود - بخوانم، از چنین مسئله‌ای مطلع نبودم. یک کشوری در مسیر علمیِ معقول و صحیحی حرکت میکند، بعد می‌آیند به کمک علم و به کمک سلاح این کشور را تصرف میکنند، بی‌دریغ انسانها را میکُشند، منابع ثروت او را از بین میبرند و خودشان را بر او تحمیل میکنند. ثروت را از هند بیرون میکشند، میروند در کشور خودشان سرمایه‌گذاری میکنند، ذخیره درست میکنند. انگلیسها آمریکا را با پولی که از هند به دست آوردند، گرفتند. تا قبل از سالهای استقلال آمریکا که انگلیسها بر کشور آمریکا مسلط بودند، عمده‌ی درآمد تجار انگلیسی از تجارتی بود که از هند به سواحل آمریکا میکردند؛ که بعد با مقابله‌ی ساکنان آمریکا - البته نه ساکنان بومی، بلکه باز هم همان مهاجرین انگلیسی و اسپانیائی و دیگران - و جنگی که انجام گرفت و سپس استقلال آمریکا، دوران تسلط انگلیس تمام شد. به‌هرحال اینها پایه‌ی تمدن خودشان را با مکیدن خون ملتها شروع کردند؛ بعد هم با پیشرفتهای گوناگون، نه ظلم را در کشورهای خودشان برطرف کردند، نه تبعیض را برطرف کردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بی‌نیازی برسانند؛ می‌بینید امروز هم وضع اقتصاد در این کشورها چه جوری است، وضع اجتماعی چه جوری است، وضع اخلاقی چه جوری است؛ این انحطاط اخلاقی، این لجنزار اخلاق جنسی در غرب. پیشرفت تمدن غربی، یک چنین پیشرفتی است با این خصوصیات؛ این را ما به‌هیچ‌وجه نمی‌پسندیم. ما دنبال الگوی مطلوب و آرمانیِ خودمان هستیم، که یک الگوی اسلامی و ایرانی است؛ از هدایت اسلام سرچشمه میگیرد، از نیازها و سنتهای ایرانی بهره میبرد؛ یک الگوی مستقل. البته امروز محققین و صاحبنظران‌تلاشهای فراوانی هم دارند میکنند برای اینکه این الگو را تدوین کنند.۱۳۹۲/۰۵/۱۵

 

بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها

 

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

باید ما به دنبال این باشیم که فرهنگ زندگی را تبیین کنیم، تدوین کنیم و به شکل مطلوب اسلام تحقق ببخشیم. البته اسلام بُنمایه‌های یک چنین فرهنگی را برای ما معین کرده است. بُنمایه‌های این فرهنگ عبارت است از خردورزی، اخلاق، حقوق؛ اینها را اسلام در اختیار ما قرار داده است. اگر ما به این مقولات به طور جدی نپردازیم، پیشرفت اسلامی تحقق پیدا نخواهد کرد و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت. هرچه ما در صنعت پیش برویم، هرچه اختراعات و اکتشافات زیاد شود، اگر این بخش را ما درست نکنیم، پیشرفت اسلامی به معنای حقیقی کلمه نکرده‌ایم. باید دنبال این بخش، زیاد کار کنیم؛ زیاد تلاش کنیم.

دو سه نکته پیرامون ایجاد این وضعیت و الزاماتی که دنبال این فرهنگ رفتن برای ما ایجاد میکند، وجود دارد، که باید به اینها توجه کنیم. نکته‌ی اول این است که رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است: هدف زندگی چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین کنیم، برای خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعی، متناسب با خود، یک سبک زندگی به ما پیشنهاد میشود. یک نقطه‌ی اصلی وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفی را باید ترسیم کنیم - هدف زندگی را - به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت در این بخشها امکان‌پذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد. حالا آن چیزی که به آن ایمان داریم، میتواند لیبرالیسم باشد، میتواند کاپیتالیسم باشد، میتواند کمونیسم باشد، میتواند فاشیسم باشد، میتواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزی باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئله‌ی ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلی اعتقاد؛ یک چنین ایمانی باید وجود داشته باشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگی انتخاب خواهد شد.

در اینجا یک مغالطه‌ای وجود دارد، که من برای شما جوانها عرض بکنم: چند تا فیلسوف‌نمای غربی عنوان «ایدئولوژی‌زدائی» را مطرح کردند. می‌بینید گاهی در بعضی از این مقالات روشنفکری، عنوان «ایدئولوژی‌زدائی» مطرح میشود: آقا جامعه را با ایدئولوژی نمیشود اداره کرد. چند تا فیلسوف یا فیلسوف‌نمای غربی این را گفته‌اند؛ یک عده‌ای هم اینجا طوطی‌وار، بدون اینکه عمق این حرف را درک کنند، بدون اینکه ابعاد این حرف را بفهمند چیست، همان را تکرار کردند، باز هم تکرار میکنند. هیچ ملتی که داعیه‌ی تمدن‌سازی دارد، بدون ایدئولوژی نمیتواند حرکت کند و تا امروز حرکت نکرده است. هیچ ملتی بدون دارا بودن یک فکر و یک ایدئولوژی و یک مکتب نمیتواند تمدن‌سازی کند. همینهائی که امروز شما ملاحظه میکنید در دنیا تمدن مادی را به وجود آورده‌اند، اینها با ایدئولوژی وارد شدند؛ صریح هم گفتند؛ گفتند ما کمونیستیم، گفتند ما کاپیتالیستیم، گفتند ما به اقتصاد سرمایه‌داری اعتقاد داریم؛ مطرح کردند، به آن اعتقاد ورزیدند، دنبالش کار کردند؛ البته زحماتی هم متحمل شدند، هزینه‌ای هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتن یک مکتب، بدون داشتن یک فکر و یک ایمان، و بدون تلاش برای آن و پرداختن هزینه‌های آن، تمدن‌سازی امکان ندارد.

البته بعضی از کشورها مقلدند؛ از غرب، از سازندگان تمدن مادی یک چیزی را گرفته‌اند، زندگی خودشان را بر اساس آن شکل داده‌اند. بله، اینها ممکن است به یک پیشرفتهائی هم برسند، به یک پیشرفتهای صوری و سطحی هم میرسند، اما مقلدند؛ اینها تمدن‌ساز نیستند، اینها بی‌ریشه و آسیب‌پذیرند؛ اگر چنانچه یک طوفانی به وجود بیاید، اینها از بین خواهند رفت؛ چون ریشه‌دار نیستند. علاوه بر اینکه کار آنها تقلید است و تقلید پدرشان را در می‌آورد، برخی از منافع تمدن مادی غرب گیرشان می‌آید و بسیاری‌اش گیرشان نمی‌آید، اما همه‌ی زیانهای آنها گیرشان می‌آید.

من نمیخواهم از کشورها اسم بیاورم. بعضی از کشورها هستند که رشد اقتصادی آنها به عنوان یک الگو، در گفتار و نوشتار برخی از روشنفکران ما مطرح میشود. بله، ممکن است آنها به یک صنعتی هم دست پیدا کرده باشند، پیشرفتی هم در زمینه‌ی مادی یا در زمینه‌ی علم و صنعت کرده باشند، اما اولاً مقلدند؛ ذلت تقلید و فرودستی تقلید، روی پیشانی آنها حک شده؛ علاوه‌ی بر این، همه‌ی آسیبهای تمدن کنونی مادی غرب را آنها دارند، ولی اکثر منافعش را ندارند. امروز این تمدن مادی غرب دارد نشان میدهد مشکلاتی را که برای بشریت و برای پیروان خودش به وجود آورده.

پس بدون مکتب و بدون ایدئولوژی نمیتوان یک تمدن را به وجود آورد؛ احتیاج به ایمان است. این تمدن دارای علم خواهد بود، دارای صنعت هم خواهد بود، دارای پیشرفت هم خواهد بود؛ و این مکتب، هدایت کننده و اداره کننده‌ی همه‌ی اینها خواهد شد. آن که مکتب توحید را مبنای کار خودش قرار میدهد، آن جامعه‌ای که به دنبال توحید حرکت میکند، همه‌ی این خیراتی را که متوقف بر تمدن‌سازی است، به دست خواهد آورد؛ یک تمدن بزرگ و عمیق و ریشه‌دار خواهد ساخت و فکر و فرهنگِ خودش را در دنیا گسترش خواهد داد. بنابراین، این مطلب اول، که احتیاج به ایمان است. کشاندن جامعه به بی‌ایمانی، یکی از همان توطئه‌هائی است که دشمنان تمدن‌سازی اسلامی دنبال آن بوده‌اند و الان هم با شدت این را دارند دنبال میکنند.۱۳۹۱/۰۷/۲۳

 

بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی

 

 

 

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

مطلب دومی که در دیدار مردم بجنورد عرض کردیم و به اطلاع شما هم رسیده است، مسئله‌ی پیشرفت است. ما عرض کردیم که هدف، پیشرفت است. پیشرفت به معنای تحرک دائمی است. اگر دقت کنیم، پیشرفت، هم راه و مسیر است، هم هدف است. ما میگوئیم هدف، پیشرفت است؛ در حالی که پیشرفت یعنی حرکت به جلو. چطور حرکت به جلو میتواند هدف قرار بگیرد؟ توضیحش این است که پیشرفت انسان هرگز متوقف نمیشود. یعنی خدای متعال انسان را آنچنان آفریده است که حرکت او به جلو در میدانهای مختلف، هیچ وقت به حد یقف نمیرسد. به هر مرحله‌ای که شما برسید - چه در مراحل مادی و چه معنوی - مطمئناً توقف در آن مرحله، برای انسان علاقه‌مند به پیشرفت، معنا ندارد. بنابراین پیشرفت، هم راه است، هم هدف است. باید دائم به حرکت ادامه داد و پیش رفت.

ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگوئی در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آینده‌ی خودمان نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سالهای متمادی تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربی پیشرو است و باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزی تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه بعکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت بودیم، پیشرو در تمدن‌سازی بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد میگرفتند، می‌آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله‌ی پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم.

من چندی قبل به جوانهای دانشجو و نخبه این نکته را گفتم، باید همت شما این باشد که در دنیا به وضعی برسیم که اگر کسی بخواهد به تازه‌های علمی دست پیدا کند، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد. جوانان ما این آینده را به عنوان یک آینده‌ی حتمی و قطعی در نظر بگیرند، برای آن تلاش کنند، برای آن کار کنند. نخبگان ما، نخبگان سیاسی ما، نخبگان علمی و فرهنگی ما، با این نگاهِ به آینده حرکت کنند، برنامه‌ریزی کنند و به هیچ حدی قانع نباشند. این مقوله‌ی پیشرفت است.

خب، پیشرفت شاخصهائی دارد. یکی از شاخصهای پیشرفت یک ملت، عزت ملی و اعتمادبه‌نفس ملی است. ادعای من این است که با لحاظ این شاخص، ملت ما پیشرفت زیادی کرده است. امروز ملت ما دارای اعتمادبه‌نفس در عرصه‌ی سیاست بین‌المللی است. اینکه شما ملاحظه میکنید مسئولان کشور در مواجهه‌ی با قضایای جهانی، با اعتمادبه‌نفسِ کامل حرف میزنند، ناشی از این است که ملت ما احساس عزت و اعتمادبه‌نفس میکند. اسلام به ما این اعتمادبه‌نفس را داده است. هر مقداری که با اسلام و احکام قرآن و معارف قرآن آشناتر باشیم، این اعتمادبه‌نفس ملی بیشتر خواهد شد. مقوله‌ی عزت ملی و اعتمادبه‌نفس ملی، به طور کلی محسوس است. در عرصه‌های جهانی؛ چه در مسابقات علمیِ جهانی، چه در رقابتهای سیاسیِ جهانی، امروز ملت ایران حرف برای گفتن دارد. مسئولین کشور به اعتماد ایستادگی ملت، در عرصه‌های جهانی و صحنه‌های بین‌المللی می‌ایستند و کار خودشان را و حرف خودشان را پیش میبرند. این یک شاخص است.

یک شاخص دیگر برای پیشرفت، عدالت است. اگر کشوری در علم و فناوری و جلوه‌های گوناگون تمدن مادی پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعی در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست. امروز در بسیاری از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، شیوه‌های گوناگون زندگی پیشرفت کرده است، اما فاصله‌ی طبقاتی عمیق‌تر و شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحی و ظاهری و بادکنکی است. وقتی که در یک کشوری، جمعیت معدودی بیشترین بهره‌ی مادی را از آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابانها مردم از سرما و گرما میمیرند، عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملی در آن کشور است. در خبرهای جهانی میخوانیم که در فصل تابستان در شهرهای ایالتهای مختلف آمریکا، افرادی از گرما میمیرند! خب، چرا کسی از گرما بمیرد؟ این غیر از این است که سرپناه ندارند، خانه ندارند، جا ندارند؟ آمریکا همان کشوری است که ثروتمندترین آدمهای دنیا و گردن‌کلفت‌ترین شرکتها و کارتلها و تراستهای دنیا در آن کشور هستند؛ بیشترین سود تجارتهای سلاح در آن کشور است؛ اما در کشوری که آن ثروتهای افسانه‌ای وجود دارد، عده‌ای در تابستان از گرما، و در زمستان از سرما جان میدهند و میمیرند! این معنایش عدم وجود عدالت است. حالا در فیلمهای سینمائی و ادعاهای افسانه‌ای و داستانی، شکلهائی از عدالت را نمایش بدهند؛ خب، این با واقعیت فاصله‌اش بسیار زیاد است. در کشورهائی که با شیوه‌ی اقتصادیِ سرمایه‌داری اداره میشوند و نام لیبرالیسم - آزادگرائی - را روی خودشان گذاشته‌اند، یک چنین بدبختی‌هائی وجود دارد؛ در آنجا واقعیت زندگی این است.

ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، در درجه‌ی اول، یکی از شاخصهای مهم، عدالت است. ادعای بنده این است که ما در این زمینه پیشرفت کرده‌ایم؛ البته نه به قدری که میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه کنیم، پیشرفت کرده‌ایم؛ اگر خودمان را با بسیاری از کشورهای دیگر که با نظامهای گوناگون زندگی میکنند، مقایسه کنیم، بله پیشرفت کرده‌ایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه کنیم با آنچه که اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلی فاصله داریم و باید تلاش کنیم. این تلاش به عهده‌ی کیست؟ این تلاش به عهده‌ی مسئولان و مردم - با هم - است.

بله، ما از لحاظ توزیع منابع عمومی به همه‌ی مناطق کشور، پیشرفت کرده‌ایم. یک روزی بود که بیشترین منابع این کشور در مناطق مخصوصی که تعلق خاصی داشت به قدرتمندان آن روز و به دربار آن روز، صرف میشد؛ بسیاری از استانها و شهرها هم از منابع عمومی کشور هیچ حظ و بهره‌ای نداشتند. قبل از انقلاب، یکی از استانهای بزرگ این کشور - که البته نمیخواهم اسم بیاورم؛ قبلاً یک وقتی گفتم - پنج فرودگاه اختصاصی در پنج نقطه‌ی استان داشت، که متعلق بود به وابستگان به دربار شاه؛ اما یک فرودگاه عمومی در آن استان وجود نداشت! یعنی مردم برای استفاده‌ی از فرودگاه و هواپیما و رفت‌وآمد هوائی، هیچ امکانی نداشتند؛ در حالی که در همان استان، پنج فرودگاه برای اشخاص خاص وجود داشت؛ این بی‌عدالتی بود. امروز وقتی نگاه میکنیم، می‌بینیم از لحاظ خدمات، از لحاظ جاده‌سازی، از لحاظ ساختن بزرگراه‌ها و آزادراه‌ها و جاده‌های راحت، سرتاسر کشور برخوردارند. از لحاظ گسترش تحصیل علم، در سرتاسر کشور این امتیاز و این امکان وجود دارد. همان طور که اشاره کردم، مناطق متعددی از کشور در آن روز، حتّی شهرها، از لحاظ دبیرستان در مضیقه بودند. بنده در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم؛ اوضاع را آنجا میدیدم. از لحاظ دبیرستان، بسیاری از شهرهای آن استان در مضیقه بودند. یک مرکز نیم‌بندِ ضعیفِ درجه‌ی سوم چهارمِ دانشگاهی در کل آن استان وجود داشت. امروز شما وقتی در آن استان و بقیه‌ی استانها نگاه کنید، می‌بینید در همه‌ی شهرها دانشگاه وجود دارد؛ یعنی امکان تحصیل. خب، این عدالت است. این معنایش این است که امکان تحصیل علم توزیع شده است بین مناطق گوناگون کشور؛ امکانات مادی کشور، منابع مالی، علم توزیع شده است؛ این بسیار چیز خوبی است. در گذشته، نخبگان شهرهای دوردست و کسانی که دارای استعداد بودند، امکان بروز و ظهور نداشتند؛ امروز چرا، امکان بروز و ظهور دارند. در اسفراین و هر نقطه‌ی دیگری، وقتی انسان بااستعدادی حضور داشته باشد و بتواند نخبگیِ خودش را نشان دهد، دستگاه‌های گوناگون کشور از او استقبال میکنند، او را گرامی میدارند و از امکان او استفاده میکنند. در گذشته اینجور نبود. بنابراین نسبت به گذشته، مطمئناً این شاخص پیشرفت - که شاخص عدالت است - برجسته است؛ اما نسبت به آنچه که ما از اسلام فهمیدیم و شناختیم، نه، ما هنوز عقبیم؛ باید تلاش کنیم و کار کنیم.

آنچه که من میخواهم از مجموع این عرایض برای شما مردم عزیز، بخصوص جوانهای عزیز - از زن و مرد و دختران و پسران - نتیجه بگیرم، این است که کشور ما، ملت ما در یک عرصه‌ی رویاروئی بزرگی با موانع حضور دارد و در این عرصه‌ی رویاروئی، کشور احساس ضعف نمیکند. ما احساس ناتوانی نمیکنیم؛ احساس قدرت و توانائی میکنیم؛ میدانیم که با تلاش میتوان همه‌ی این موانع را از بین برد. برخی از موانع، موانع طبیعی است؛ با این موانع طبیعی به شکلی باید برخورد کرد و با آنها زورآزمائی کرد. بعضی از موانع، موانع تحمیلی است، موانع سیاسی است، مشکلاتی است که دشمنان پیشرفت این کشور در برابر راه این مردم به صورت مانع ایجاد میکنند؛ با اینها به شکل دیگری باید برخورد کرد.

در این عرصه‌ی رویاروئی و رزم انسانی و جنگ اراده‌ها، آنچه که میتواند تعیین‌کننده باشد، عبارت است از تصمیم و اراده و بصیرت و روشن‌بینی شما مردم عزیز. وحدت ملت ایران، اتحاد کلمه‌ی مسئولان کشور، همکاری دستگاه‌های مختلف، وظیفه‌شناسی و مسئولیت‌شناسی آحاد مردم میتواند ما را به پیشرفتهای بیشتری برساند؛ میتواند آن چهره‌ای را که متناسب با این کشور و این ملت عزیز و بااستعداد است، برای ما به وجود بیاورد.

دشمنان ما برنامه‌ریزی میکنند؛ به خیال خودشان میخواهند در مقابل این ملت بزرگ و بااراده، مانع و رادع درست کنند تا این پیشرفت اتفاق نیفتد؛ اما مطمئن باشند و بدانند همچنان که از روز اول انقلاب تا امروز تجربه کردیم، در آینده هم دشمنان ما در همه‌ی توطئه‌ها و مکرها و کیدهای خود شکست خواهند خورد. سیاستمدارهای مختلفی در کشورهای معارض ما آمدند و رفتند - در آمریکا، در انگلیس، در برخی کشورهای دیگر - هرکدام که آمدند، با یک دل پرکینه و پربغض نسبت به حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آمدند؛ طراحی کردند، برنامه‌ریزی کردند؛ هرچه در توان و تلاش داشتند، انجام دادند؛ به خیال اینکه جمهوری اسلامی و ملت ایران را به زانو دربیاورند. آنها رفتند، بعضی حتّی نامشان هم فراموش شد؛ اما ملت ایران با سرافرازی و سربلندی بحمدالله در صحنه حاضر است و با اراده‌ی قوی‌تر و تصمیم راسخ‌تر از روز اول، راه خود را ادامه میدهد. این نشان‌دهنده‌ی قوّت آینده‌ی نظام جمهوری اسلامی و این ملت بزرگی است که این نظام را خواسته‌اند و از آن پشتیبانی کرده‌اند.

البته ما باید مغرور نشویم. من در کنار ذکر این حماسه‌ها، این را هم باید عرض کنم که به خود مغرورشدن و غفلت‌کردن از کید و مکر دشمن، خطرات بزرگی دارد. نباید مغرور شد. بنده به مسئولین همیشه توصیه میکنم، میگویم قوی باشید، اما دشمن را هم ضعیف نینگارید. نباید از دشمن غفلت کرد. دشمن از راههای مختلف وارد میشود؛ یک روز صحبت تحریم است، یک روز صحبت تعرض نظامی است، یک روز صحبت جنگ نرم است، یک روز صحبت تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی است. دشمن از راههای مختلفی وارد میشود؛ باید هشیار بود.

این پیشرفتی که عرض کردیم، این آینده‌ی روشنی که ترسیم کردیم، این افق زیبا و شیوا و جذابی که در مقابل ماست، فقط در صورتی قابل تحقق است که ما هشیار باشیم، بیدار باشیم، متوجه باشیم، دچار غفلت نشویم، خیال نکنیم که حالا همه چیز روبه‌راه است؛ با خیال راحت فقط مشغول کارهای شخصی خودمان باشیم، از نگاه به آینده‌ی کشور غفلت کنیم.۱۳۹۱/۰۷/۲۲

 

بیانات در اجتماع مردم اسفراین‌

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Ali Bagherikakeshi

 

تلاش برای سوء قصد به مسجد جمکران

 

حدود ساعت ۴ بامداد یکم اسفند یک تریلر درب ۶ مسجد جمکران را شکست و وارد محدوده مسجد شد.

 

 این کشنده هوو بعد از تخریب این درب و ورود به محوطه، منحرف و متوقف شده.

 

راننده تریلر که در خودرو مقداری بنزین نیز به همراه داشت با ورود به موقع خدام و حراست مسجد دستگیر شد.

 

 زائران و مجاوران به خارج از صحن صاحب الزمان هدایت شدند و بلافاصله امنیت کامل در این صحن مسجد جمکران برقرار شد.

 

راننده هم اکنون در بازداشت پلیس است و بررسی اولیه نشان می‌دهد در هنگام حادثه دارای حالت طبیعی نبوده.

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

دریافت
عنوان: دفترچه نهمین دوره آزمون استخدامی فراگیر دستگاه های اجرائی و آموزش و پرورش ۱۴۰۰
حجم: 13.1 مگابایت
 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف گفت: انتشار مجدد فایل صوتی مربوط به این پرونده در راستای راهبرد ترمیم زخم‌های ناشی از پیامد‌های مجاهدت‌های سپاه و شهید سلیمانی بر پیکره استکبار است.

 

به گفته سخنگوی کل سپاه پاسداران، « از ۵ سال گذشته دستگاه‌های نظارتی سپاه برابر روش‌های جاری و مراقبت‌های مستمر خود به پدیده‌ای از سوء مدیریت و تخلف در یکی از شرکت‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه مظنون شده و پرونده پس از بررسی دقیق و حرفه‌ای به محاکم قضایی ارجاع و قوه قضائیه با همکاری سپاه، احکام متخلفان که هم اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می‌باشند را صادر کرد.»

 

فایل صوتی منتشرشده درباره جلسه فرمانده سابق کل سپاه پاسداران و معاون پیشین اقتصادی این نهاد است. این فایل پیرامون پرونده سوء مدیریت و تخلف یکی از شرکت‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه بوده که اخیراً توسط یکی از رسانه‌های بیگانه منتشر شده است.

 

سخنگوی سپاه می‌گوید: این موضوع در همان زمان از طریق رسانه ملی توسط سخنگوی محترم وقت قوه قضائیه به اطلاع افکار عمومی رسانده شد.

 

به گفته سردار شریف، «سردار حاج قاسم سلیمانی هیچ نقش و مسئولیتی در بنیاد تعاون سپاه نداشته است. این ماجرا بار دیگر نشان داد شهید والا مقام سردار حاج قاسم سلیمانی برای دشمن قابل تحمل نبوده و این نظریه که دشمن از شهید قاسم سلیمانی بیشتر از قاسم سلیمانی می‌ترسد نیز بعنوان حقیقتی انکارناپذیر، بیش از پیش اثبات شد.»

 

 

Ali Bagherikakeshi

روز پدرروز پدر

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

 

 

Ali Bagherikakeshi

 

Ali Bagherikakeshi

حلیمه سعیدی مادر شهید و بازیگر سریال‌های تلویزیون، امروز جمعه ۲۲ بهمن در منزل خود درگذشت.

 

جلال لشکری فرزند این بازیگر که نمی‌توانست به راحتی صحبت کند، به بیماری سرطان وی اشاره و درگذشت این بازیگر را تایید کرد.

 

حاجیه خانم مرحومه حلیمه سعیدی، مادر شهید «رضا لشکری» از شهدای دوران دفاع مقدس بود.

 

رضا لشکری متولد سال ۱۳۴۶ بود و در ۲۵ خرداد ۱۳۶۳ زمانی که در خط مقدم مشغول خنثی‌سازی مین بود، مجروح شد و در نهایت به شهادت رسید.

 

اولین حضور مرحومه سعیدی جلوی دوربین در فیلم «دکتر قریب» در نقش مادر علی بوده‌ است. پس از آن رضا عطاران بازیگر و کارگردان ایرانی به او پیشنهاد بازی داد و پس از گرفتن تست در برابر دوربین، مشغول به بازی در آثار طنز شد.

 

از معروف‌ترین کارهای هنری او مجموعه خوش نشین‌هاست. مرحومه سعیدی در سریال‌های «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» هم به ایفای نقش پرداخته است.

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

دهه فجر

Ali Bagherikakeshi

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

 

صحبت های مادر قاتل مونا حیدری درباره ماجرای سفر او به ترکیه و....

مادر قاتل مونا حیدری ، عروس ۱۷ ساله اهوازی که به دست همسرش سر بریده شد، در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس به بیان جزئیاتی از این حادثه ی هولناک پرداخته است.

 

دوستان غزل ترکیه رفتنش را خبر دادند

 

مادر سجاد حیدری، پسرعموی مونا (غزل) حیدری که با همدستی برادر خود سر او را برید و فاتحانه در شهر چرخاند، اینگونه داستان را شروع می‌کند: «حدود چهار ماه قبل غزل از منزل خارج شد. مثل همیشه که به خانواده ی پدرش و یا دوستانش سر می‌زد. هیچ کس به رفت و آمدش نه حساس بود و نه شک می‌کرد اما آن روز به خانه بازنگشت. نگران که شدیم سراغش را از خانواده‌اش گرفتیم. آنجا هم نرفته بود. از دوستان، آشنایان و هر کسی که احتمال می‌دادیم ممکن است غزل آنجا رفته باشد سراغ گرفتیم اما خبری از غزل نبود، تا اینکه بعد از یک هفته به دوستان خودش اطلاع داد که در ترکیه است.»

 

وی ادامه می‌دهد: «نمی‌دانم کِی و چطوری پای غزل به ترکیه رسیده است. تمام اطلاعاتی که از غزل دریافت می‌کردیم از طریق دوستانش است و هر بار که خبری می‌رسید پسرم می‌مرد و زنده می‌شد. خیلی تلاش کردیم کسی متوجه این قضیه نشود اما هر چه از نبودن غزل می‌گذشت اطرافیان بیشتر کنجکاو می‌شدند که عروس خانواده کجاست و چرا از او خبری نیست.»

 

مادر سجاد می‌گوید: «غزل در زمان آشنایی با یک مرد سوریه‌ای باردار بود و چند روز قبل از اینکه خانه را ترک کند بچه سقط شد. وقتی من و مادرش گفتیم چرا و چطور این بچه سقط شد، جواب داد دبه آب را بلند کردم و سقط شد.»

 

او در پاسخ به این سؤال که آیا غزل با شوهرش مشکلی داشت یا مثلاً به اجبار با هم ازدواج کرده بودند، می‌گوید: «اتفاقاً غزل و شوهرش خیلی همدیگر را دوست داشتند. نباید از حق بگذرم ارتباط غزل با ما هم خیلی خوب بود و با جاری اش مثل خواهر بودند و هیچ اجباری در ازدواجشان وجود نداشت. ما هم برایش کم نگذاشتیم. برای دو پسرم یک شب عروسی گرفتم. خانه ی ما هم بزرگ است؛ بالای خانه دو واحد ساختم یکی برای سجاد و دومی برای آن یکی پسرم.»

 

غزل با مرد غریبه عقد کرد

 

مادر سجاد درباره ی ماجرای ترکیه رفتن غزل می‌گوید: «طبق صحبت‌هایی که غزل برای دوستانش کرده و به ما منتقل می‌‌کنند، با شخصی از طریق اینستاگرام آشنا می‌شود که این شخص اهل سوریه است. این مرد به غزل ابراز علاقه ی زیادی می‌کند، این دختر را وابسته ی خود می‌کند تا آنجایی که غزل بابت این مرد زندگی خودش را رها کرد. به محض اینکه غزل به ترکیه می‌رود این مرد غزل را به عقد خودش در می‌آورد و زندگی جدیدی را شروع می‌کنند.

 

غزل که همه جوره به این مرد سوری اعتماد کرده بود کم کم شروع به ارسال عکس‌های خود با آن مرد می‌کند. دوستانش که ما را در جریان تمام جزییات می‌گذاشتند پسرم هر روز بیشتر از دیروز کنترل خود را از دست می‌داد و نمی‌توانست بر اعصاب خود مسلط شود، مخصوصاً که بازاری بود و اطرافیان چپ و راست غیرت و مردانگی وی را تحریک می‌کردند.»

 

غزل در کنار پدرش جواد (سمت راست) و عمویش امین معروف به ابوعطیه (سمت چپ) در ترکیه

 

طعنه اطرافیان پسرم را غیرتی کرد

 

وی ادامه می‌دهد: «در محله و خیابان کمترین بحثی که بین بچه‌ها اتفاق می‌افتاد مستقیم و غیر مستقیم با طعنه، آبروریزی غزل را به رخ ما می‌کشیدند و بابت این مسأله بحث و دعوا کرده بودیم این در حالی است که همسایه‌ها کاملاً از شرایطی که اتفاق افتاده اطلاع داشتند اما به جای دلداری احساسات پسرم را تحریک می‌کردند.»

 

خواهر سجاد صحبت‌های مادر را قطع می‌کند و می‌گوید: «به نظرم ۱۷ سال سنی نیست که کسی بتواند درست تصمیم بگیرد. غزل گول خورد و تحت تاثیر صحبت‌های مرد سوری قرار گرفت واگرنه چه کسی زندگی خودش را ول می‌کند و سراغ کسی دیگر می‌رود. تازه این مرد همه طلاهای غزل را برده بود.»

مادر سجاد در پاسخ به این سوال که غزل را با چه ترفندی به ایران برگرداندند، می‌گوید: «ما از طریق پلیس بین الملل اقدام کرده بودیم که فردی دختر ما را دزدیده و… . اما خودِ غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفته بود “بیایید من را به ایران بیاورید”، که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر اهواز رسیدند.

 

پسرم به مرد سوری (همسر جدید غزل) ویس تهدیدآمیز فرستاده بود و او در جواب عکس‌های عروسی را می‌فرستد و برای اینکه سجاد را عصبی کند گفته بود خودم به غزل گفتم بچه را سقط کند.

 

پسرم تهدید کرده بود غزل را می‌کشم برای همین پدر غزل و پدر سجاد در صدد مخفی کردن غزل تا تحویل آن به کلانتری بودند چرا که از تهدیدهای سجاد می‌ترسیدند و زمانی که غزل را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد دو چندان شد، برای همین روز یکشنبه غزل را سوار ماشین کردند تا ببرند و تحویل کلانتری بدهند اما از آنجایی که سجاد حرکات پدر و عمویش را زیر نظر داشت به اتفاق برادرش جلوی ماشین را می‌گیرند و غزل را از آن‌ها می‌گیرد که ظهر همان روز آن اتفاق افتاد و سجاد غزل را با قمه کشت.»

 

مادر سجاد در پاسخ به این سؤال که چرا پسرش بعد از آن اتفاق سر را در خیابان چرخانده بود، می گوید: «در هر محله‌ و خیابانی که به سجاد انگ بی‌غیرت زده بودند سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه بگوید من آدم بی‌غیرتی نیستم.»

 

غزل یک پسر دارد

 

وقتی از مادر سجاد سؤال می شود که آیا غزل یک فرزند پسر دارد، پسربچه ای را با دست نشان می دهد و این موضوع را تأیید می کند اما عروس دیگرش یعنی همسر برادر سجاد که در این قتل با او همدست بود هم در آنجا حضور داشت، می گوید: «این پسر من است و من آن را بزرگ کردم».

 

او در ادامه می‌گوید: «من بچه دار نشدم، برای همین پسر غزل که به دنیا آمد همه جوره تر و خشکش کردم. غزل هم کاری به کارم نداشت و بیشتر اوقات پسرش پیشم بود. این چند ماهی هم که مادرش نبود اصلاً دلتنگی نکرد و من از آن نگهداری کردم

 

 

Ali Bagherikakeshi

سردار حمیدی گفت: خیابان انقلاب از میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی، خیابان جناح از میدان صادقیه تا میدان آزادی، بزرگراه آیت الله سعیدی از میدان فتح تا میدان آزادی، مسجد امام حسین (ع) ـ میدان امام حسین (ع) ـ خیابان انقلاب ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی، مسجد جامع ابوذر ـ میدان ابوذر ـ خیابان ابوذر ـ خیابان شهید آیت الله سعیدی ـ میدان آزادی، مسجدامام هادی (ع) ـ خیابان شهید آقایی ـ میدان معلم ـ خیابان تختی ـ خیابان شهید آیت اله سعیدی ـ میدان آزادی از مسیر‌های مشخص شده برای راهپیمایی خودرویی هستند.

 

به گفته رییس پلیس راهور تهران، مسجد دارالسلام ـ میدان منیریه ـ خیابان شهید معیری ـ خیابان کارگر ـ میدان انقلاب ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی، مسجد الجواد (ع) ـ میدان هفتم تیر ـ خیابان شهید آیت الله دکتر مفتح ـ خیابان انقلاب ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی، مسجد حضرت امیر (ع) ـ خیابان کارگرشمالی ـ میدان انقلاب ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی، مسجد المهدی (عج) ـ خیابان ستارخان ـ خیابان شادمهر ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی، مسجد حضرت ابوالفضل (ع) ـ خیابان ستارخان ـ میدان توحید ـ خیابان توحید ـ خیابان آزادی ـ میدان آزادی ویژه موتورسیکلت هستند.

 

مسجد امام سجاد (ع) ـ خیابان آیت اله اشرفی اصفهانی ـ فلکه دوم صادقیه ـ خیابان محمد علی جناح ـ میدان آزادی، مسجد امام جعفر صادق (ع) ـ فلکه دوم صادقیه ـ خیابان محمد علی جناح ـ میدان آزادی، مسجد جامع رسول اکرم (ص)، تهرانسر، بلوار شاهد، بلوار تهرانسر، میدان کمال الملک، بزرگراه شهید لشگری، میدان بزرگ آزادی. مسجد نظام مافی، بلوار ایت الله کاشانی، فلکه دوم صادقیه، خیابان محمدعلی جناح و میدان بزرگ آزادی هم به صورت مشترک خودرویی و موتوری هستند.

 

پلیس می‌گوید در روز ٢٢  بهمن در مسیر غرب به شرق بزرگراه لشکری قبل از ورود به میدان آزادی محدودیت خودرویی برقرار بوده و صرفا موتورسیکلت سواران مجاز به ورود به رینگ داخلی میدان آزادی هستند و خودرو‌ها از مسیر کندرو و کنار گذر رینگ خارجی میدان آزادی وارد بزرگراه سعیدی خواهند شد. همچنین ضلع جنوبی رینگ خارجی میدان آزادی قبل از ورودی به رینگ داخلی جهت گردش به سمت زیر گذر شرقی مسدود خواهد شد.

 

رئیس ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی دیروز اعلام کرد راهپیمایی ٢٢ بهمن امسال در شهرهای قرمز کرونایی به صورت خودرویی و موتوری برگزار خواهد شد

 

 

Ali Bagherikakeshi

 

 

 

تاکید رهبر انقلاب بر مسئولیت همگان به خصوص جوانان و افراد موثر بر افکار و فضای عمومی در جهت حرکت و جهاد تببین بایسته ها و اولویت هایی را فرا روی رسانه به منزله سازمان دهنده حرکت تبیین و جهادگر تبیین قرار می دهد.

 

واقعیت آن است از حیث جنگ روایت ها و جنگ شناختی که اکنون در جهان بر پاست و رسانه ها را به عنوان ابزار و سازوکار اصلی نبرد میان ملت ها و دولت ها قرار داده است ، شناخت درست صحنه و تاثیر گذاری بر فضای افکار و احساس عمومی برای اینکه حقیقت وارونه نشود و باطل خود را به جای حقیقت بر افکار ‎؛ قلب ها سیطره ندهد؛ ضرورت حیاتی هر رسانه و انسان دارای احساس مسئولیت است . آن گونه که از بیانات رهبر معظم انقلاب بر می آید همگان؛ مخاطب و فعال عرصه جهاد تبیین هستند و البته جوانان و دانشجویان همچنان که مخاطب اصلی بیانیه گام دوم هم بودند بیشتر مورد تاکید رهبرانقلاب قرار گرفته اند. بر پایه مفهوم شناسی تبیین و مفهوم مخالف آن می توان گفت چه در شناساندن و معرفی حقایق و چه مقابله با تحریف ها و ابهام افکنی ها و نیز کتمان و پوشیدن حقایق انقلاب و نظام؛ رسانه ها در صدر مخاطبان جهاد تبیین هستند. در این نوشتار به طور مختصر به ابعاد جهاد تبیین پرداخته شده است.

 

محور‌های بیانات رهبرانقلاب در روز اربعین درباره حرکت جهادی تبیین

-  شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه میوه‌ی دل ملّت و امید آینده‌ی این کشورید، به مسئله‌ی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود.

- در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدف های بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوان ها، «حرکت تبیین» خنثی‌کننده‌ی این توطئه‌ی دشمن و این حرکت دشمن است.

- این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ می-توانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهام‌آفرینی‌ها را در این فضا با استفاده‌ی از این امکان منتشر کنید و می توانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید.

- اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوه‌ی اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضی‌ها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقاله‌ها و اینجا و آنجا انجام می دهند که با دشنام، با تهمت و فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه میشوند، باید بشدّت اجتناب کرد.

- امروز همه‌ی ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم؛ هر کدام به نحوی و با سهمی که در این راه داریم.

- بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و به‌کارگیری اخلاق منتشر کرد.

 

مفهوم شناسی تبیین

تبیین در لغتنامه دهخدا به معنای هویدا شدن ؛ پیدا شدن و آشکار شدن و نیز هویدا کردن، پید ا کردن، بیان کردن و آشکارا ساختن است. از این رو واژه تبیین در زبان فارسی معادل با موارد زیر می باشد:

• بیان کردن ؛ آشکارساختن؛ توضیح و تفسیرکردن؛ روشن گفتن و روشنگری است اظهار؛ بیان؛ تاویل؛ تعبیر؛ تعریف؛ توجیه.

• توصیف توضیح؛ وصف؛ بازگفت.

در تفسیر آیت الله مکارم شیرازی در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می خوانیم: «قَدْ بَیِّنَّا لَکُمُ اْلأَیاتِ انْ کُنْتُمْ تَعقِلُونَ»؛ (ما آیات [و راه هاى پیشگیرى از شرّ آنها]را براى شما بیان کردیم اگر بیندیشید).

 

«تبیین» از مادّه «بین» به معناى فاصله میان دو چیزى است. سپس به معناى جدایى و آشکار شدن آمده؛ چرا که فاصله افتادن میان دو چیز، این دو نتیجه را دارد، بعداً در هر کدام از این دو معنا به طور جداگانه به کار رفته، گاه به معناى جدایى و گاه به معناى ظهور و آشکار شدن است.

 

در صحاح اللغه آمده است که «بین» به دو معناى متضاد مى آید: گاه به معناى جدایى و گاه به معناى اتصال است. ولى به نظر مى رسد که معناى اصلى همان گونه که در دیگر کتاب های لغت آمده است به معناى جدایى و فراق است. منتها، چون جدایى از چیزى چه بسا باعث پیوستن به امرى دیگر مى شود به لازمه آن نیز اطلاق شده است.

 

به هر حال واژه «تبیین» در بسیارى از آیات قرآن به معناى ظهور و انکشاف و وضوح آمده است؛ لذا «بیّنه» به چیزى گفته مى شود که دلیل روشن و آشکارى است، خواه عقلى باشد یا محسوس. به همین دلیل به دو شاهد عادل که در امور قضایى شهادتشان مدرک است «بینه» اطلاق مى شود. به معجزات انبیاء نیز «بینه» گفته شده است، و «بیان» به معناى پرده بردارى از چیزى است، خواه به وسیله نطق بوده باشد یا نوشتن یا اشاره یا شاهد حال.

 

در فلسفه علم تبیین علمی به سه معنا آمده است از نظر برخی تبیین علمی یک پدیده عبارت است از بیان علت و سببیت آن پدیده و رویداد ، گروهـی دیگر بـه دلیـل و چرایی پدیده ها می پردازند. یعنی بیان و توضیح دلیل و هدف از یک امر که عموما به پدیده های انسانی معطوف است؛ یعنی تبیین آن پدیده انسانی ، و برخـی دیگـر بـه بیان معنا و مفهوم یک پدیده اطلاق تبیین می کنند. گـروه نخسـت معتقـد اسـت، وقتی موفق به توضیـح علمـی پدیـده ای می شـویم کـه علـت عینـی و بیرونی تحقـق آن را مشـخص کنیم. گروهدوم بـر ایـن نظـر اسـت کـه توضیـح علمـی امر اجتماعـی عبارت اسـت از تعیین دلیل معقولـی که فاعلان در پی آن بوده اند گروه سوم به دنبال فهم چارچوب هـای معنایـی و فرهنگـی عمـل انسان ها هستند و تبییـن از نظر آن‌ها چیـزی نیسـت جـز کشـف معنـای افعـال جمعـی در پرتـو فرهنـگ خـاص فاعلان.

 

*مفاهیم مخالف و متضاد تبیین

گاهی معنا و مفهوم یک واژه از راه شناسایی و معرفی مفاهیم متضاد و مخالف آن بهتر صورت می گیرد. می-توان گفت در نقطه مقابل تبیین می توان از واژگانی مانند ابهام افکنی ؛ تحریف ؛ کتمان حقیقت؛ تحریف و قلب واقعیت و نیز پنهان سازی و تاریک کردن و منحرف کردن حقیقت سخن گفت. واژگان آشنایی که در جنگ شناختی و نبرد روایت ها در رسانه ها بسیار پر کاربرد است.

 

*رویکرد‌های مختلف به جهاد تبیین

می توان بر پایه بیانات رهبر معظم انقلاب در جهاد تبیین حقایق دو رویکرد را از هم تفکیک کرد رویکرد ایجابی و کنشی و رویکرد واکنشی و پدافندی.

 

*رویکرد ایجابی و کنشی

رویکرد ایجابی و کنشی سعی در بسط و ترویج و نشر حقایق انقلاب و نظام اسلامی دارد و می کوشد با بهره گیری از ابزار‌های رسانه ای به تعبیر رهبر انقلاب با عقلانیت و منطق و سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و به‌کارگیری اخلاق، حقایق انقلاب و نظام و میهن اسلامی را منتشر کند. در این رویکرد ایجابی حقایق انقلاب با اقتضای شرایط و با بهره گیری از هنر و ظرفیت های کار رسانه ای به افکار عمومی داخل و خارج ارائه می شود. گستره و تاثیر گذاری نشر حقایق انقلاب و نظام اسلامی را آنجایی می توان در صحنه نظام بین الملل درک کرد که قدرت های سلطه گر و مدعیان آزادی بیان همواره برای رسیدن سیگنال ها و پیام های انقلاب اسلامی به خصوص از جانب رسانه های برون مرزی اختلال ایجاد کرده و از پخش این امواج از طریق ماهواره های مشرف بر فضای دیگر کشورها؛ جلوگیری می کنند یا دریافت آن‌ها را با اختلال روبرو می کنند. در عرصه داخلی نیز اگرچه رسانه ها برای بازتاب دادن حقایق انقلاب در تلاشند، اما هنوز پیام ها و حقایق بسیاری برای نسل جوان به قدر کافی شناسانده نشده است.

 

*رویکرد پدافندی و واکنشی

رویکرد پدافندی و واکنشی می کوشد به خنثی سازی حرکت دشمنان انقلاب اسلامی برای تحریف یا کتمان یا انحراف حقایق و کم ارزش کردن آن‌ها نزد افکار عمومی بپردازد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدف های بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به خصوص جوان ها، «حرکت تبیین» خنثی‌کننده‌ی این توطئه‌ی دشمن و این حرکت دشمن است.

 

*تبیین و دسته بندی حقایق

می توان گفت با همه تلاش و همت اصحاب رسانه و گویندگان و اهل تریبون و دارندگان ابزار موثر بر افکار عمومی هنوز برخی از حقایق و واقعیت ها آنگونه که باید تبیین و تشریح نمی شود. البته وضعیت اقتصادی و بلیه کرونا کشور را در وضعیت دشواری قرار داده است و میدان را برای اینکه بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی با بزرگنمایی مشکلات و کتمان دستاورد‌ها در مسیر بی اعتمادسازی باز کرده است. اما تشریح حد-اکثریِ حقایق و واقعیت های نادیده گرفته شده یا کوچک نمایی شده و مسیر رو به جلوی امید بخشی ها و آینده روشن نظام و انقلاب، رسانه و صاحبان تاثیر بر افکار عمومی را در این عرصه در عمل به مسئولیت خود کمک خواهد کرد. دسته بندی حقایق و واقعیت های نظام و انقلاب در نمودار زیرقابل معرفی است :

 

*دستاوردها:

می توان گفت مهمترین دستاورد‌های انقلاب و نظام اسلامی بر اساس تحلیل محتوای بیانات رهبر انقلاب به شرح زیر است. بسیاری از این دستاورد‌ها یا به صورت تجمیعی مورد بازخوانی و ترویج کافی بین نسل جوان قرار نگرفته یا به عمد از جانب معاندان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی یا کتمان شده است یا سعی در ارزش زدایی و بی اعتبار سازی آن‌ها داشته اند.

 

۱- آزادی و مردم سالاری:

۱-۱- ایجاد بستر مردم‌سالاری و استقرار مردم‌سالاری برخاسته از دین و معنویت

۱-۲- حکومت انتخابی و نظام مردمسالار:

۱-۲-۱- تبدیل نظام طاغوت‌سالار به نظام مردم‌سالار

۱-۲-۲- برگزاری انتخابات های مختلف

۱-۲-۳- نقش دادن به مردم در مدیریّت کشور و تعیین مدیران

۱-۲-۴- دست به دست شدن قدرت اجرایی در بهترین شکل

۱-۳- فضای آزاد و نقد و اصلاح

۱-۴- فضای تذکر و مخالفت و اعتراض

۱-۵- بیدار کردن مردم و آشنا کردن آن‌ها با حقوق و کرامتشان

۱-۶- آزاد کردن استعداد‌ها و بازکردن راه اندیشه

۱-۷- یکپارچه کردن ملت

 

۲- اقتدار و استکبارستیزی:

۲-۱- شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرت ها

۲-۲- پایین کشیده شدن پرچم تسلطِ ظالمانه و متکبرانه آمریکا از بام ایران

۲-۳- نجات یافتن کشور از سلطه قدرت هاى مستکبر جهانى

۲-۴- شکست نظام مارکسیستی

۲-۵- اقتدار علمی و دفاعی

۲-۶- دفاع مقدس و دلاوری های رزمندگان

۲-۷- برچیده شدن حکومت سلطنتیِ دو هزار و پانصد ساله

۲-۸- درهم شکستن خط کشی باطل سلطه گر و سلطه پذیر

 

۳- عزت و اعتماد به نفس ملی:

۳-۱- سربلندی ملت و خروج از فلاکت و توسری خوری

۳-۲- شکل گیری هویت ایرانی - اسلامی مردم

 

۴- استقلال کامل سیاسی

 

۵- فضای ایمانی و اسلامی:

۵-۱- قرارگرفتن جهت گیری های کشور به سمت اسلام و تحقق اسلام

۵-۲- ترویج معنویت به شکل جوهرى، اصولى و ریشه‌ای نه به شکل سر بار و تعارفى

۵-۳- گسترش روزافزون قرآن و مفاهیم آن در جامعه

۵-۴- گسترش مراسمی نظیر اعتکاف و تبدیل شدن نماز جمعه به سنتی پایدار

۵-۵- گسترش احساس مسئولیت ناشی از نگاه اسلامی به انسان

۵-۶- برافراشتن پرچم معنویت و اخلاق

 

۶- امیدواری:

۶-۱- تربیت نسل های سرشار از انگیزه

۶-۲- تزریق امید و نشاط در میان ملت

۶-۳- ایجاد انگیزه‌های جهادی میان جوانان

 

۷- پیشرفت های چشمگیر علمی:

۷-۱- درزمینه هسته‌ای

۷-۲- درزمینه سلّول‌های بنیادی

۷-۳- درزمینه نانو

۷-۴- درزمینه هوافضا

 

۸- تأثیر اساسی در منطقه:

۸-۱- شکست خوردن سیاست های بزرگ ترین قدرت های دنیا

 

۹- منطق قوی در مسائل جهانی و تبدیل شدن به کانون الهام‌بخش دنیای اسلام:

۹-۱- دفاع از عدالت و مظلومیت ملت ها

۹-۲- معرفی ارزش های اسلامی، توحید و احکام الهی

۹-۳- زنده کردن روحِ غرور اسلامی و روح افتخار به اسلام

 

۱۰- گسترش خدمات اجتماعی

 

۱۱- محیط انقلابی و بابصیرت:

۱۱-۱- آگاهی و بیداری و بصیرت مردم

۱۱-۲- گسترش فرهنگ جهاد و شهادت

 

۱۲- پیشرفت زنان در عرصه های عالی علمی و فرهنگی و ادبی

۱۳- پیشرفت در عرصه تربیت پزشکان متخصص

۱۴- ایجاد زیربنا‌های علمی و عملی و اجرایی و فکری

۱۵- آورده شدن معارف و هنر در متن جامعه

 

 

*عناصر و منابع قدرت

منابع قدرت در هر کشوری به دو دسته منابع طبیعی و انسانی و نیز قدرت ؛ سخت ؛ ‏ نیمه سخت و قدرت نرم قابل دسته بندی است. قدرت سخت برآمده از منابع نظامی معمولاً با حدی از قدرت نرم نیز همراه است. با این حال ناظران سیاسی مدت ها بر سر اهمیت بیش تر قدرت اقتصادی یا قدرت نظامی بحث کرده اند.

 

سنت مارکسیستی اقتصاد را ساختار بنیادین قدرت می شناسد و نهاد‌های سیاسی را روبنایی آن. لیبرال ها در قرن نوزدهم معتقد بودند که تنیدگی فزاینده تجارت و مراودات مالی در نهایت به تنگ تر شدن هر چه بیش تر میدان های جنگ منجر خواهد شد. به باور واقع باوران، اما واقعیت جلوس بریتانیا و آلمان در سال ۱۹۱۴ بر مسند شرکای تجاری نخست یکدیگر مانع شعله ور شدن آتشی نشد که تنیدگی اقتصاد جهانی را نیم قرنی واپس راند.

 

اگرچه ساز و برگ های نظامی تنها شاخص و مولفه قدرت کشور‌ها نیست و اتحاد شوروی با برخورداری از بزرگترین زراد خانه هسته ای جهان؛ از درون فروپاشید، اما همچنان مجموعه ای از منابع قدرتِ سخت؛ نیمه سخت و نرم؛ طبقه بندی اقتدار هوشمند کشور‌ها را شکل می دهد . هریک از مکاتب و نظریات بین‌الملل در پاسخ به این پرسش بنیادین که یک ملت چگونه می‌تواند قدرتمند باشد، مجموعه‌ای از شاخص‌ها را طرح کرده‌اند. در نظریات جدید، جمعیت، وسعت سرزمینی، دولت و حاکمیت را مهم‌ترین عناصر شکل‌گیری قدرت یک ملت معرفی می‌کنند. ملتی که جمعیت بیشتر، قلمرو بزرگ‌تر، دولت توانمندتر با حاکمیت ملی منسجم‌تر داشته باشد، از این منظر قدرتمندتر است. برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند معیار نهایی قدرت ملی، توانمندی نظامی است، زیرا کشور‌ها در محیطی به سر می‌برند که در آن امنیت آن‌ها مورد تهدید‌های داخلی و خارجی فراوان و همیشگی قرار دارد. از این‌رو مؤثر بودن سلاح‌های قهریه‌ی آنها، مقیاس نهایی قدرت کشور‌ها به‌شمار می‌رود. در کنار توانمندی نظامی، برخی نیز ریشه‌های قدرت ملی را در توانایی کشور‌ها در مسلط شدن بر بخش‌های مهم اقتصاد جهانی می‌دانند، ولی توانمندی نظامی همچنان مهم‌ترین تجلی قدرت باقی مانده است.

 

منابع اقتصادی زاینده هم رفتار قدرت نرم اند و هم سخت. یک مدل موفق اقتصادی نه فقط زاینده منابع بالقوه نظامی در راستای اعمال قدرت سخت است، بلکه توان ترغیب دیگران به تقلید و هم چشمی را نیز دارد. غنای قدرت نرم اتحادیه اروپایی در پایان جنگ سرد و قدرت چین در حال حاضر، ریشه در توفیق مدل اقتصادی آن‌ها دارد. به تعبیر رهبر انقلاب «علاج ملت ایران در کسب اقتدار است؛ این اقتدار فقط به معنای اقتدار نظامی نیست؛ باید اقتدار علمی، اقتدار اقتصادی‏، به دست آوردن قدرت اخلاقی و اجتماعی و بالاتر از همه‏ی این‌ها اقتدار معنوی و روحی- که از اتکال به خداوند متعال برای یک ملت حاصل می‏شود- هم کسب کنیم».

 

می‌توان عناصر قدرت ایران اسلامی را در دو دسته قدرت سخت و نرم دسته بندی کرد.

نگاهی به مسیر طی شده در چهل و دو سال گذشته از حیات جمهوری اسلامی ایران در عرصه نظامی و دفاعی گویای پیشرفت و ارتقای توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران د ر عرصه نظامی و تحقق عینی شعار "ما می توانیم است. "

ایران طی شش سال گذشته از جایگاه بیست و سوم دنیا در صنعت دفاعی به جایگاه چهاردهم دست یافته است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از سال ۸۶ تحت تحریم‌های تسلیحاتی قرار داشته و از اردیبهشت ۹۷ همزمان با خروج ترامپ از برجام، تقریبا تمام حوزه‌های موثر در صنعت دفاعی کشور تحریم شده است. ارتقای توان دفاعی کشور در شرایطی رشد چشمگیری را تجربه می کند که ایران به واسطه محدودیت منابع مالی، در مقایسه با برخی کشور‌های منطقه بودجه دفاعی کمتری هم داشته است. با این همه، اما بر اساس اعلام امیر سرتیپ «امیرحاتمی» وزیرسابق دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح، درباره تلاش های خستگی ناپذیر نیرو‌های مسلح برای شکستن این تحریم ها: «بیش از ۷۷۰ خانواده محصول دفاعی یعنی بالغ بر ۹۰ درصد نیاز‌های حوزه رزم نیرو‌های مسلح را تامین می‌کنیم.» کیفیت سلاح‌های تولید شده و به روز بودن آن‌ها معیار مهم دیگری در صنعت دفاعی است که به رغم تبلیغات منفی رسانه‌های خارجی در صدر برنامه های نیرو‌های مسلح قرار دارد.

 

*عناصر اقتدار نرم ایران اسلامی

قدرت نرم، قدرتِ جذب، کنترل و هدایت دیگران مبتنی بر رضایت است. در قدرت نرم جذابیت، رضایت، تشویق و ترغیب عامل شکل دهی به علایق، تمایلات و ترجیحات دیگران است. در این رابطه زور، اجبار و تهدید کاربردی ندارد. کشوری که از این توان تأثیرگذاری و هدایت دیگران برخوردار باشد، دارای قدرت نرم است. این قدرت به گونه ای ناملموس و نامحسوس، با استفاده از جاذبه های اعتقادی و فرهنگی، ارزش های سیاسی و اجتماعی جهانشمول، سیاست های مشروع و عامه پسند، هنجار‌ها و رفتار‌های معقول و انسانی، چهره ای موجه و تصویری مثبت از خود ارائه و موجب جذب دیگران و تغییر رفتار آنان می شود.

 

قدرت نرم هر کشور تا حد زیادی ریشه در سه منبع بنیادین دارد: فرهنگ (در نقاطی که برای دیگران نیز گیرا باشد)، ارزش های سیاسی (چنانچه خود در درون و بیرون به آن‌ها وفادار باشد.)، و سیاست خارجی (چنانچه دیگران آن را مشروع بدانند و مرجعیت اخلاقی آن را بپذیرند.)

 

در عرصه فرهنگ یا اجتماع، مقوله هایی، چون هنر، رسانه ها، دانش و ورزش مطرح می گردند. اما این حوزه حتی در برگیرنده مواردی، چون خصلت های پسندیده ملی که زبانزد جهان است، موقعیت فرهنگی ممتاز و تعداد محصولات فرهنگی یک کشور نیز می باشد. در حوزه اقتصاد مواردی، چون رشد اقتصادی، مبادله های ارزی، تجاری، میزان تولید سرانه کشورها، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، میزان رفاه، امید به زندگی و پایین بودن میزان بیکاری از اهمیت زیادی برخوردارند. حوزه سیاست در هر دو عرصه داخلی و بین المللی دارای اهمیت است. در عرصه داخلی، قدرت نرم حاصل از سیاست را می توان در افکار عمومی، رعایت حقوق بشر و میزان دخالت جامعه مدنی مورد ملاحظه قرار داد و در عرصه بین المللی، حجم و میزان تعامل با سازمان های بین المللی، ارتباطات دیپلماتیک مطلوب و گسترده، برگزاری و مشارکت در کنفرانس ها و نمایشگاه های بین المللی را مدنظر قرار داد. دیپلماسی عمومی نیز از مؤلفه های بسیار مهمی است که به نظر می رسد ترکیبی از سه عامل فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران ارزش های سیاسی است که هم د ر تدوین و هم به فعلیت درآوردن اقتدار کشور و سیاستگذاری در این مسیر موثر است.

 

یکی دیگر از منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران اعتقاد و باور‌های دینی است. باور‌ها را از آن رو می توان مهمترین منبع تولید قدرت برشمرد که دیگر منابع انسانی قدرت را فعلیت و تحرک و استحکامی ویژه می بخشد، فرهنگ را زنده و با نشاط و فراگیر و پر تحرک می سازند. افزون بر این، منابع طبیعی قدرت نیز زمانی قابل استفاده و کاربری جدی هستند که از پشتوانه باور‌ها برخوردار باشند؛ انسان هایی که به راه خود باور ندارند و مسیری را که در حیات جمعی طی می کنند با تمام وجود ارزشمند تلقی نمی نمایند، سیل امکانات تسلیحاتی و ترابری و تغذیه جبران ضعف باورمندی ایشان را نخواهد کرد. می توان گفت سیاست دفاعی مبتنی بر فرهنگ جهادی بیانگر سخت کوشی و پایداری در مبارزه با دشمن و حرکت به جلو و پیشتازی در تحقق اهداف نظام اسلامی است. ارزش های فرهنگی و جهادی موجب سیال بودن، جوشندگی، تحرک و پیشرفت می گردد. جوشش و تحرک و نشاط در ورود به میدان عمل و صحنه ی کار و ابتکار برای خدمت کردن بدون هیچ ترتیب آداب، از نقش هایی است که فرهنگ و به خصوص فرهنگ جهادی در همه ی صحنه ها و عرصه ها به دنبال دارد. "یکی از ویژگی های جنگ های آینده غیرخطی و نامنظم بودن جنگ هاست؛ بنابراین دفاع نیز باید غیرخطی و قابلیت محور باشد. فرهنگ، قابلیت ها و اراده ها را در میدان عمل افزایش می دهد. "

 

*توانمندی ها و ظرفیت ها و قابلیت ها

به تعبیر رهبرانقلاب اسلامی برخی مصادیق عینی "ما توانستیم"از این قراراست:

۱- پیشرفت های هسته‌ای

۲- پیشرفت درزمینه سلّول‌های بنیادی

۳- پیشرفت درزمینه نانو

۴- پیشرفت درزمینه هوافضا

۵- اقتدار دفاعی و موشکی

۶- گسترش جامعه دانشگاهی

۷- پیشرفت در سدسازی و نیروگاه سازی

۸- ساخت های صنعتی

۹- سازه های ساختمانی، عمران و مهندسی های گوناگون

۱۰- طراحی ماشین ها و هواپیما‌ها

البته نماد‌ها و جلوه های اقتدار و قابلیت های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ایران اسلامی به این امور محدود نیست. اما مسلما تبیین دقیق مصادیق و جزییات همین دستاورد‌ها هم در مسیر پویایی و مقاومت ملت در برابر تندباد دشمنی ها و خصومت های نظام سلطه موثراست.

*نتیجه گیری

کلید واژه جهاد تبیین در کلام رهبر انقلاب را می توان آغازگر تولید ادبیات تازه درباره دو جنبه شناساندن حقایق انقلاب و خنثی سازی تبلیغات مسموم رسانه های نظام سلطه دانست. مسلما نشان دادن همه ابعاد تبیین حقایق در نوشتار کوتاه حاضر، نشدنی و لازم است تا اصحاب رسانه با نشان دادن ابعاد و اولویت های رسانه ؛ برای فرهنگ سازی در این بحث پیشرانی کنند. راهکار‌های زیر در این جهت پیشنهاد می شود:

- اختصاص چند برنامه گفتگو محور با حضور نخبگان برای تشریح زوایا و ابعاد جهاد تبیین

- با توجه به آغاز مسئولیت جدید رئیس رسانه ملی بحث جهاد تبیین با الزاماتی که درحکم رهبر انقلاب آمده پیوند زده شود؛ دراین جهت تعبیر ایشان برای نقش آفرینی رسانه به منزله دانشگاه، آوردگاه و آسایشگاه و قرارگاه می تواند در ارتباط با واژه جهاد تبیین، بررسی و الزامات و بایسته های آن روشن شود.

- اختصاص به چند مقوله مصداقی از تبیین حقایق به جای تکرار صرف کلید واژه تبیین

- فرهنگ سازی رسانه برای حاکم کردن منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی و به‌کارگیری اخلاق در جهاد تبیین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Ali Bagherikakeshi

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای  با اشاره به شرایط کرونایی در کشور فرمودند: من مقیدم به شیوه‌نامه‌هایی که پزشکان اعلام می کنند. بنده تقید دارم، یعنی وظیفه می دانم برای خودم که آنها را عمل کنم و عمل می کنم.

 

 

 

رهبر انقلاب که در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سخن می گفتند تاکید کردند اصرار روی ماسک دارم و این نوبت سوم تزریق این واکسن را هم من انجام دادم.  توصیه می کنم به مردم عزیزمان که به هر حرف متخصصین و صاحب‌نظران این رشته توجه کنند و گوش کنند. آنچه که آن‌ها صلاح می‌دانند و لازم می‌دانند انجام بدهند.

 

ایشان افزودند: عامل ماندگاری، استمرار و اثرگذاری آن حرکت بزرگ و تاریخ‌ساز یک کار رسانه‌ای و روایت صحیح آن ماجرا براساس یک قاب هنرمندانه بود. امروز نیز مقابله با تهاجم دشمن برای تحریف واقعیت‌ها، دستاوردها، پیشرفت‌ها و اقدامات حماسه‌آمیز نظام اسلامی نیازمند یک حرکت دفاعی و تهاجم ترکیبی با محوریت فریضه فوری و قطعی جهاد تبیین است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس با اشاره به حرکت تاریخی نیروی هوایی در بیعت با امام (ره) خاطرنشان کردند: اگرچه نسل کنونی نیروی هوایی در آن روز حاضر نبوده، اما همه کسانی که در نیروی هوایی با احساس مسئولیت فعالیت می‌کنند، در افتخار و فضیلت آن روز شریک هستند، چرا که آن حرکت در واقع بیعت با آرمان‌ها و جهاد مقدسی بود که امام (ره) فرمانده مقتدر آن بودند، بنابراین آن حرکت معنوی ادامه دارد و همه کسانی که در مسیر آن آرمان‌ها قرار دارند، در آن حرکت سهیم هستند.

 

رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگی‌های مهم آن حرکت بسیار تأثیرگذار را «تشخیص نیاز لحظه» از جانب افسران و همافران نیروی هوایی و انجام آن اقدام هوشمندانه براساس بصیرت برشمردند و گفتند: این حرکت همچنین نشان داد محاسبات آمریکا و رژیم منحوس پهلوی، غلط بود و از جایی ضربه خوردند که تصورش را نمی‌کردند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان مهمترین نکته درس‌آموز آن رویداد تاریخی افزودند: اگر نیرو‌های جبهه حق و اسلام، در هر میدان جهادی اعم از جهاد‌های نظامی، علمی، تحقیقاتی و سایر عرصه‌ها، حضور فعال، مؤثر و امیدوارانه داشته باشند و از جلال و جبروت ظاهری طرف مقابل نهراسند، قطعاً محاسبات دشمن غلط از آب درخواهد آمد، زیرا این وعده تخلف‌ناپذیر الهی است.

ایشان خاطرنشان کردند: امروز نیز محاسبات امریکایی‌ها غلط از آب درآمده و در حال ضربه خوردن از جایی هستند که قبلاً تصورش را نمی‌کردند که آن هم از طرف رؤسای جمهور خودشان است یعنی رئیس‌جمهور قبلی و فعلی آمریکا با اقدامات خود عملاً دست به دست هم داده‌اند که باقیمانده آبروی امریکا را هم ببرند.

 

رهبر انقلاب اسلامی در بیان عمق داشتن حرکت آن روز نیروی هوایی به استمرار آن پس از انقلاب در عرصه‌های مختلف اشاره کردند و افزودند: تشکیل جهاد خودکفایی نیروی هوایی در همان روز‌های اول انقلاب، خنثی کردن توطئه‌ها و کودتا در برخی پایگاه‌ها و اقدامات برجسته نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس، همه نشانگر آن است که حرکت ۱۹ بهمن ۵۷ براساس عمق و روحیه بصیرت شکل گرفته بود و به همین علت در نیروی هوایی و ارتش شهیدان برجسته‌ای همچون صیاد شیرازی، بابایی، ستاری، کلاهدوز، فکوری و فلاحی چهره نمایاندند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از دلایل این عمق و بصیرت در نیروی هوایی را ارتباط نزدیک آن‌ها در دوران رژیم طاغوت با مستشاران امریکایی و مشاهده دیکتاتوری، تسلط و فساد اخلاقی آن‌ها ارزیابی و خاطرنشان کردند: حضور امریکایی‌ها در ارتش ایران داستان غم انگیزی است که احتمالاً نسل جوان از آن اطلاعی ندارد، اما یک نمونه آن، استفاده چند باره امریکا و انگلیس از ارتش ایران برای سرکوب ملت‌های مظلوم بود که این یکی از خیانت‌های رژیم پهلوی به ارتش و ملت ایران و همچنین جنایت در حق ملت‌های دیگر است.

 

رهبر انقلاب با تأکید بر اهمیت «جهاد تبیین»، عکس منتشر شده از بیعت همافران با امام خمینی (ره) را نمونه‌ای از اثر ماندگار کار تبیینی برشمردند و گفتند: عامل ماندگاری و اثرگذاری آن حادثه تاریخ‌ساز و تحول‌آفرین، همان قاب تصویر هنرمندانه‌ای بود که با امکانات رسانه‌ایِ محدود آن روز منتشر شد و این نشان‌دهنده اثر بی‌بدیل روایت‌گریِ درست از حوادث است.

 

ایشان با اشاره به گسترش انواع رسانه‌ها در بستر‌های مختلف، سیاست قطعی رسانه‌های معاند اسلام و ایران را تحریف واقعیت‌ها با بکار بستن دروغ‌های حرفه‌ای دانستند و افزودند: آن‌ها برای اجرای این سیاست، با بزک کردن چهره زشت و فاسد رژیم طاغوت و پوشاندن خیانت‌های آنها، حتی به دنبال تزیین و آرایش تصویر سراپا جنایت ساواک هستند و در مقابل، با مخدوش کردن چهره انقلاب و امام بزررگوار، پیشرفتها، حقایق و نقاط مثبت انقلاب را کاملاً کتمان، و نقاط ضعف را صد‌ها برابر بزرگ‌نمایی می‌کنند، بنابراین در مقابل این تهاجم رسانه‌ای، جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیکتاتوری رسانه‌ای را یکی از انواع دیکتاتوری قدرت‌های غربی با وجود ادعای آزادی بیان آن‌ها خواندند و با اشاره به مصادیقی از آن همچون حذف نام و عکس شهید سلیمانی در فضای مجازی خاطرنشان کردند: آن‌ها هر کلمه و تصویری را که با سیاست‌های غربی معارض باشد، ممنوع‌الانتشار می‌کنند و در مقابل از همین فضا برای تخریب اسلام و جمهوری اسلامی، استفاده حداکثری می‌کنند

ایشان در مقابل این واقعیت تلخ، وظیفه همگان بویژه مسئولان و متولیان رسانه ملی و صاحبان انواع رسانه‌ها را به میدان آمدن و روایت صحیح پیشرفت‌ها و خدمات بزرگ انقلاب دانستند و افزودند: کار‌های بزرگ و حماسه‌آمیزی در طول این چند دهه در عرصه‌های گوناگون همچون اقتصادی، اجتماعی، عمرانی، آموزشی، بهداشت و درمان، صنعتی، دینی و فرهنگی، دیپلماسی و سیاسی، دفاعی و امنیتی رقم خورده است، اما به علت کم‌کاری‌ها انعکاس و خبر چندانی از این اقدامات حیرت‌آور در مجموعه رسانه‌ای کشور وجود ندارد، در حالی‌که هر یک از آن‌ها سرفصلی برای جهاد تبیین است.

 

رهبر انقلاب گفتند: نباید گذاشت بعضی از مشکلات اقتصادی و معیشتی بر روی این پیشرفت‌ها و حماسه‌ها گرد و غبار بنشاند و آن‌ها را از چشم مردم دور کند و به فراموشی سپرده شود.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به «تهاجم ترکیبی» جبهه دشمن علیه ایران یعنی تهاجم اقتصادی، سیاسی، امنیتی، رسانه‌ای و دیپلماسی تأکید کردند: در مقابل این تهاجم ترکیبی و دسته‌جمعی، نمی‌توانیم همیشه در موضع دفاعی بمانیم و ما نیز باید در زمینه‌های مختلف از جمله رسانه‌ای، امنیتی و اقتصادی تهاجم ترکیبی کنیم که در این زمینه اهل فکر و اقدام بخصوص مسئولان، موظف به تلاش هستند.

 

ایشان در پایان سخنانشان، پیشرفت‌های روزافزون کشور بر خلاف اراده بدخواهان را نویدبخش فردایی بهتر برای ملت دانستند و گفتند: همچنان‌که جمهوری اسلامی در طول این ۴۳ سال با قدرت به پیش رفته و روز به روز مستحکم‌تر و ریشه‌دارتر شده است، این حرکت به توفیق الهی در آینده نیز بهتر از گذشته ادامه خواهد یافت و دشمن باز هم ناکام خواهد شد.

 

ایشان همچنین با اشاره به ایام پر برکت ماه رجب، آحاد مردم به‌ویژه جوانان را به بهره‌مندی از فیوضات الهی و معنوی این ماه توصیه کردند.

 

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرتیپ واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش گزارشی از فعالیت‌ها، پیشرفت‌ها و برنامه‌های این نیرو بیان کرد.

 

 

 

 

 

 

Ali Bagherikakeshi