کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی، روایت جدیدی از ماجرای استعفای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه مطرح کرده است.
متن گفتگوی این نماینده نزدیک به علی لاریجانی را در ادامه میخوانید:
آقای جلالی، شما در متن داستان استعفای آقای ظریف حضور داشتید و موضوع را پیگیری کردید. روایت جنابعالی قاعدتا شنیدنی خواهد بود.
راستش آن شبی که خبر استعفای آقای ظریف منتشر شد، بنده منزل بودم که یکی از دوستان پیامی ارسال کرد که آقای ظریف استعفا داد. خب، در ابتدا باور نکردم. هرچند شنیده بودم که آقای ظریف در گذشته نیز چند نوبت نسبت به قطع همکاری با وزارت خارجه و دولت ابراز تمایل کرده بود. اما از باب اینکه بگویم در آن ساعات چه گذشت، عرض میکنم که طبیعتا در ابتدا تعجب کردم؛ لذا به ایشان پیامک زدم و پرسیدم که «آیا این خبر استعفا صحت دارد؛ امیدوارم شایعه باشد.» آقای ظریف هم در پاسخ، جهت اطلاع متن استعفای خود را برای بنده ارسال کرد. بنده دقیقا در ساعت ۲۳ و ۴۷ دقیقه پیامک زدم و آقای ظریف فکر میکنم تا چندساعتی پاسخ نداد و در نهایت ساعت ۵ و ۶ دقیقه صبح فردای آن روز، پاسخ داد و متن استعفایش را نیز ارسال کرد.
متن استعفا احیانا همان متنی است که بخشهایی از آن در فضای رسانهای نیز منتشر شد و به فاصله اندک ساختمان وزارت خارجه و محل دیدار با بشار اسد، رییسجمهوری سوریه اشاره داشت؟
بله فکر میکنم همان باشد که گفته بودند حدود ۵ دقیقه با محل مذاکره فاصله داشته و اگر به او اطلاع داده میشد، خود را میرساند. به هر حال، از همان زمانی که پیامک آقای ظریف را دریافت کردم، موضوع را جدیتر پیگیری کرده و برای آقای ظریف نوشتم که «میدانم مشکلاتی دارید. اما این اقدام در این شرایط به نفع کشور نیست.» آقای ظریف هم پاسخ داد که به این مساله واقف است، اما ماندنش هم با این شرایط صحیح نیست. در ادامه گفتم اگر ممکن باشد، ادامه گفتگو را تلفنی ادامه دهیم. اما آقای ظریف گفتند که معذورند و نمیتوانند پاسخ بدهند.
خلاصه از آنجا که ما هم در صحن علنی مجلس بودیم و درگیر مباحث مجلس، جسته گریخته صحبتهایی شد تا اینکه حدود عصر و آخرین ساعات کار مجلس در نوبت بعدازظهر، مجددا پیامکهایی برای آقای ظریف ارسال کردم و تاکید کردم که «به هر حال شرایط کشور دشوار است و شما هم بهتر از همه میدانید. حال آنکه این استعفا و رفتن شما از وزارت خارجه به کشور ضربه میزند.» در ادامه نیز کمی عاطفی وارد بحث شدم و گفتم که «کاش میشد که همدیگر را ببینیم. کاش قابل میدانستید...» که در نهایت حدود ساعت ۱۹ و ۱۵ دقیقه پاسخ دادند که «درخدمتم. یک آپارتمان معمولی دارم و ...» از آنجا که روز زن بود، گفتند که «نوهها و اعضای خانوادهها منزل تشریف دارند، اما اگر شما هم میخواهید تشریف بیاورید، بفرمایید.» بنده نیز گفتم که «وقتی جلسه علنی مجلس تمام شد، پیام میدهم که خدمت برسم.» خلاصه پس از جلسه علنی شبانگاه مجلس به منزل آقای ظریف رفتم.
یعنی شبِ سهشنبه، هفتم اسفند؟
بله. ایشان دوشنبهشب استعفا کرده بودند و فردای آن شب، وقتی بنده به منزل آقای ظریف رفتم، هنوز ۲۴ ساعت از اعلام خبر استعفا نگذشته بود. چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۱ ساعت بعد از استعفا بالاخره همدیگر را دیدیم.
و چه گفتید؟
ایشان ابتدا گلایهها و مسائلی که داشت را مطرح کرد و گفت که قبلا هم در نامههایی به مسوولان کشور گفته بودم که چه وضعیتی دارم. در ادامه نیز توضیح داد که کار وزارت امور خارجه با دیگر وزارتخانهها متفاوت است. چراکه وزارت خارجه که مثلا دارای پول چندانی نیست، جاده نمیسازد، برق نمیکشد و دنبال مسائل عمرانی و اجرایی اینچنینی نیست و تمام سرمایه وزارت خارجه، اعتبارش است. چرا که ما تنها حرف میزنیم و مذاکره میکنیم. بنابراین اگر این اعتبار از ما گرفته شود، طبعا نمیتوانیم در دنیا کاری انجام دهیم. خلاصه اینکه گلهمند بود که با این اتفاق، به اعتبار وزارت خارجه خدشه وارد شده است. اما از آنجا که پیش از حضور در منزل آقای ظریف، موضوع را از دفتر ریاستجمهوری نیز پیگیری کرده و از جزییات مطلع بودم، به ایشان گفتم که ماجرا از چه قرار بوده و دوستان علیالظاهر قصد و عمدی در این ماجرا نداشتهاند که ایشان همان پاسخ را دادند.
منظورتان این است که در عدم دعوت از آقای ظریف برای حضور در دیدار با بشار اسد، قصد و عمدی در کار نبوده است؟
بله. درواقع همان جزییاتی که آقای واعظی از دفتر ریاستجمهوری برای بنده نقل کرده بود، به آقای ظریف عرض کردم، اما ایشان هم گفتند که بالاخره این ملاقات حداقل یک ربع به طول انجامیده است. حتی اگر همان ابتدای ملاقات هم تماس میگرفتند، بنده نهایتا به انتهای جلسه میرسیدم و لااقل در عکسها حضور مییافتم تا این وضعیت به وجود نیاید؛ و پاسخ شما چه بود؟
بنده هم گفتم که به هر حال در چنین مواردی که یکباره مطلع میشوند، شاید در برخی هماهنگیها اختلال ایجاد شود و در آن واحد، به ذهن آدم نرسد که چگونه کار را پیش ببرد. بنابراین عرض کردم که در این شرایط شاید دوستان نتوانستند درست و سریع تصمیم بگیرند. به هر حال آقای ظریف مسائل دیگری را نیز مطرح کردند و درنهایت صحبت کردیم که در این وضعیت که دشمنان این مرز و بوم از استعفای شما سوءاستفاده میکنند، چه کار باید کرد.
شما هم مستحضر هستید که همان شب، بلافاصله پس از انتشار خبر استعفا، رسانههای خارجی تلاش گستردهای را آغاز کردند که از استعفای آقای ظریف، سوژهای علیه نظام و کشور و کلیه مسوولان بسازند. بنده به آقای ظریف عرض کردم که به هر حال در این شرایط کشور ضربه میخورد. یک ضربه ناشی از همین سوءاستفادههایی است که دشمنان ترتیب میدهند. از طرفی مردم در حال حاضر در شرایط سخت معیشتی قرار دارند و به هر تفسیر، به مسوولان امید بستهاند و تلقیشان، بهخصوص درمورد برخی مسوولان این است که افرادی توانمند هستند و اگر آنها هم از دولت جدا شوند، طبیعتا این فضای کمامیدی در مردم تشدید میشود و این کار درستی نیست که ایشان هم البته بسیار منطقی برخورد کرد.
چطور؟!
بنده به آقای ظریف عرض کردم که به هر حال ۲، ۳ راه بیشتر نداریم. یکی همین ادامه دادن و کش دادن قصه است که به نفع کشور نیست. راه دیگر اینکه شما موضوع را فراموش کنید و همین فردا صبح در محل کارتان حاضر شوید که طبیعتا این شیوه مناسب نیست. راه دیگر هم این است که راهی بینابین پیدا کنیم که هم شأن شما و وزارت خارجه حفظ شود و هم این ماجرا سریعتر حل شود. آقای ظریف هم بسیار منطقی برخورد کردند و گفتند که پیش از آنکه رسما استعفا را منتشر کند، مسائل را به دفتر ریاستجمهوری اطلاع داده و گفته بودم که میخواهم استعفا بدهم. امروز هم این حرفهای عاطفی و تلفن زدنها مشکل بنده و وزارت خارجه را حل نمیکند. راستش در همان زمان هم که بنده خدمت آقای ظریف بودم، برخی از مسوولان تماس میگرفتند، اما آقای ظریف پاسخ نمیداد تا اینکه نهایتا درپی مشورتهایی که با دیگر دوستان نیز داشتیم، ختم به این مساله شد که انشاءالله مقدماتی از ناحیه مسوولان انجام شود که بحمد الهی این اقدامات هم انجام شد تا اینکه در حدود ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه تا ۹ صبح فردا (چهارشنبه ۸ اسفندماه) بود که بالاخره مساله فیصله پیدا کرد.
در آن حدود ۳۰ ساعت البته فضای مثبتی در کشور ایجاد شد. بهنحوی که شاید بتوان گفت که تقریبا همه مسوولان، فعالان سیاسی و حتی اصحاب رسانه به نحوی حتی با سراسیمگی، دست به دست هم دادند که ظریف را قانع کنند که به کارش در وزارت خارجه بازگردد. در عین حال، اما یکی، دو نفر از سیاسیون که ظاهرا فکر میکردیم به آقای ظریف هم نزدیک هستند، مشی نسبتا عجیبی پیش گرفتند که مورد انتقاد ناظران هم قرار گرفت. سوال مشخصم فارغ از این حواشی و بحث اشخاص، این است که آیا در آن ساعات، بحثی از گزینههای جایگزین ظریف هم مطرح بود؟
ببینید، بحثهایی که برخی افراد درمورد جایگزینی دکتر ظریف مطرح کردند، در واقع گمانهزنی رسانهای افرادی بود که شاید نسبت به برخی چهرهها سمپات بودند. اولا استعفای آقای ظریف برای مجموعه نظام پذیرفتنی نبود چراکه کاری را که شروع کردهاند باید پیش ببرند و الان هم در شرایطی خاص قرار داریم و وقت استعفای ایشان نیست. هرکس که با الفبای سیاست و سیاست خارجه آشنا باشد، نهایتا به همین نتیجه میرسد که الان وقت استعفای ظریف نیست. در ثانی، اگر قرار باشد، روزی جایگزینی برای آقای ظریف مطرح شود، طبیعتا این رییسجمهور است که باید تصمیم بگیرد، نه اصحاب رسانه و سیاسیون و نمایندگان. البته نمایندگان طبیعتا پس از آنکه رییسجمهور گزینه مدنظر خود را معرفی میکند، میتوانند آری یا نه بگویند، اما تا پیش از انتخاب رییسجمهور، خیر. بنابراین فکر میکنم این فضا تاحدی بهدلیل شلوغکاریهای رسانهای بود. درحالی که همه در تبوتاب این بودند که زودتر بتوانند مساله را فیصله بدهند. اتفاقا در خود دولت هم همین وضع حاکم بود و آقای واعظی و مجموعه دوستانِ دفتر ریاستجمهوری مرتبا پیگیر این بودند که غائله را فیصله بدهند.
گفتید با آقای واعظی هم صحبت کرده بودید.
بله. وقتی با ایشان صحبت کردم که قرار است به منزل آقای ظریف بروم، تاکید بسیاری کردند که شدیدا موضوع را پیگیری کرده و مکرر تماس گرفته تا بتواند با آقای ظریف دیدار کند، اما ایشان پاسخی به تلفن نمیدهند و اتفاقا کمی هم تعجب کرده بود که بنده قرار است ایشان را ببینم. حرفم این است که همه به دنبال این بودند که سریعتر موضوع را ختم به خیر کنند چراکه به نفع کشور نبود و جمهوری اسلامی در وضعیت فعلی در شرایطی است که وزارت امور خارجه در خط مقدم جبهه است و نباید خط مقدم را تضعیف کرد. در واقع نباید خطشکن و خطشکنان را مورد خدشه قرار داد و تضعیف کرد.
منبع: روزنامه اعتماد
متن گفتگوی این نماینده نزدیک به علی لاریجانی را در ادامه میخوانید:
آقای جلالی، شما در متن داستان استعفای آقای ظریف حضور داشتید و موضوع را پیگیری کردید. روایت جنابعالی قاعدتا شنیدنی خواهد بود.
راستش آن شبی که خبر استعفای آقای ظریف منتشر شد، بنده منزل بودم که یکی از دوستان پیامی ارسال کرد که آقای ظریف استعفا داد. خب، در ابتدا باور نکردم. هرچند شنیده بودم که آقای ظریف در گذشته نیز چند نوبت نسبت به قطع همکاری با وزارت خارجه و دولت ابراز تمایل کرده بود. اما از باب اینکه بگویم در آن ساعات چه گذشت، عرض میکنم که طبیعتا در ابتدا تعجب کردم؛ لذا به ایشان پیامک زدم و پرسیدم که «آیا این خبر استعفا صحت دارد؛ امیدوارم شایعه باشد.» آقای ظریف هم در پاسخ، جهت اطلاع متن استعفای خود را برای بنده ارسال کرد. بنده دقیقا در ساعت ۲۳ و ۴۷ دقیقه پیامک زدم و آقای ظریف فکر میکنم تا چندساعتی پاسخ نداد و در نهایت ساعت ۵ و ۶ دقیقه صبح فردای آن روز، پاسخ داد و متن استعفایش را نیز ارسال کرد.
متن استعفا احیانا همان متنی است که بخشهایی از آن در فضای رسانهای نیز منتشر شد و به فاصله اندک ساختمان وزارت خارجه و محل دیدار با بشار اسد، رییسجمهوری سوریه اشاره داشت؟
بله فکر میکنم همان باشد که گفته بودند حدود ۵ دقیقه با محل مذاکره فاصله داشته و اگر به او اطلاع داده میشد، خود را میرساند. به هر حال، از همان زمانی که پیامک آقای ظریف را دریافت کردم، موضوع را جدیتر پیگیری کرده و برای آقای ظریف نوشتم که «میدانم مشکلاتی دارید. اما این اقدام در این شرایط به نفع کشور نیست.» آقای ظریف هم پاسخ داد که به این مساله واقف است، اما ماندنش هم با این شرایط صحیح نیست. در ادامه گفتم اگر ممکن باشد، ادامه گفتگو را تلفنی ادامه دهیم. اما آقای ظریف گفتند که معذورند و نمیتوانند پاسخ بدهند.
خلاصه از آنجا که ما هم در صحن علنی مجلس بودیم و درگیر مباحث مجلس، جسته گریخته صحبتهایی شد تا اینکه حدود عصر و آخرین ساعات کار مجلس در نوبت بعدازظهر، مجددا پیامکهایی برای آقای ظریف ارسال کردم و تاکید کردم که «به هر حال شرایط کشور دشوار است و شما هم بهتر از همه میدانید. حال آنکه این استعفا و رفتن شما از وزارت خارجه به کشور ضربه میزند.» در ادامه نیز کمی عاطفی وارد بحث شدم و گفتم که «کاش میشد که همدیگر را ببینیم. کاش قابل میدانستید...» که در نهایت حدود ساعت ۱۹ و ۱۵ دقیقه پاسخ دادند که «درخدمتم. یک آپارتمان معمولی دارم و ...» از آنجا که روز زن بود، گفتند که «نوهها و اعضای خانوادهها منزل تشریف دارند، اما اگر شما هم میخواهید تشریف بیاورید، بفرمایید.» بنده نیز گفتم که «وقتی جلسه علنی مجلس تمام شد، پیام میدهم که خدمت برسم.» خلاصه پس از جلسه علنی شبانگاه مجلس به منزل آقای ظریف رفتم.
یعنی شبِ سهشنبه، هفتم اسفند؟
بله. ایشان دوشنبهشب استعفا کرده بودند و فردای آن شب، وقتی بنده به منزل آقای ظریف رفتم، هنوز ۲۴ ساعت از اعلام خبر استعفا نگذشته بود. چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۱ ساعت بعد از استعفا بالاخره همدیگر را دیدیم.
و چه گفتید؟
ایشان ابتدا گلایهها و مسائلی که داشت را مطرح کرد و گفت که قبلا هم در نامههایی به مسوولان کشور گفته بودم که چه وضعیتی دارم. در ادامه نیز توضیح داد که کار وزارت امور خارجه با دیگر وزارتخانهها متفاوت است. چراکه وزارت خارجه که مثلا دارای پول چندانی نیست، جاده نمیسازد، برق نمیکشد و دنبال مسائل عمرانی و اجرایی اینچنینی نیست و تمام سرمایه وزارت خارجه، اعتبارش است. چرا که ما تنها حرف میزنیم و مذاکره میکنیم. بنابراین اگر این اعتبار از ما گرفته شود، طبعا نمیتوانیم در دنیا کاری انجام دهیم. خلاصه اینکه گلهمند بود که با این اتفاق، به اعتبار وزارت خارجه خدشه وارد شده است. اما از آنجا که پیش از حضور در منزل آقای ظریف، موضوع را از دفتر ریاستجمهوری نیز پیگیری کرده و از جزییات مطلع بودم، به ایشان گفتم که ماجرا از چه قرار بوده و دوستان علیالظاهر قصد و عمدی در این ماجرا نداشتهاند که ایشان همان پاسخ را دادند.
منظورتان این است که در عدم دعوت از آقای ظریف برای حضور در دیدار با بشار اسد، قصد و عمدی در کار نبوده است؟
بله. درواقع همان جزییاتی که آقای واعظی از دفتر ریاستجمهوری برای بنده نقل کرده بود، به آقای ظریف عرض کردم، اما ایشان هم گفتند که بالاخره این ملاقات حداقل یک ربع به طول انجامیده است. حتی اگر همان ابتدای ملاقات هم تماس میگرفتند، بنده نهایتا به انتهای جلسه میرسیدم و لااقل در عکسها حضور مییافتم تا این وضعیت به وجود نیاید؛ و پاسخ شما چه بود؟
بنده هم گفتم که به هر حال در چنین مواردی که یکباره مطلع میشوند، شاید در برخی هماهنگیها اختلال ایجاد شود و در آن واحد، به ذهن آدم نرسد که چگونه کار را پیش ببرد. بنابراین عرض کردم که در این شرایط شاید دوستان نتوانستند درست و سریع تصمیم بگیرند. به هر حال آقای ظریف مسائل دیگری را نیز مطرح کردند و درنهایت صحبت کردیم که در این وضعیت که دشمنان این مرز و بوم از استعفای شما سوءاستفاده میکنند، چه کار باید کرد.
شما هم مستحضر هستید که همان شب، بلافاصله پس از انتشار خبر استعفا، رسانههای خارجی تلاش گستردهای را آغاز کردند که از استعفای آقای ظریف، سوژهای علیه نظام و کشور و کلیه مسوولان بسازند. بنده به آقای ظریف عرض کردم که به هر حال در این شرایط کشور ضربه میخورد. یک ضربه ناشی از همین سوءاستفادههایی است که دشمنان ترتیب میدهند. از طرفی مردم در حال حاضر در شرایط سخت معیشتی قرار دارند و به هر تفسیر، به مسوولان امید بستهاند و تلقیشان، بهخصوص درمورد برخی مسوولان این است که افرادی توانمند هستند و اگر آنها هم از دولت جدا شوند، طبیعتا این فضای کمامیدی در مردم تشدید میشود و این کار درستی نیست که ایشان هم البته بسیار منطقی برخورد کرد.
چطور؟!
بنده به آقای ظریف عرض کردم که به هر حال ۲، ۳ راه بیشتر نداریم. یکی همین ادامه دادن و کش دادن قصه است که به نفع کشور نیست. راه دیگر اینکه شما موضوع را فراموش کنید و همین فردا صبح در محل کارتان حاضر شوید که طبیعتا این شیوه مناسب نیست. راه دیگر هم این است که راهی بینابین پیدا کنیم که هم شأن شما و وزارت خارجه حفظ شود و هم این ماجرا سریعتر حل شود. آقای ظریف هم بسیار منطقی برخورد کردند و گفتند که پیش از آنکه رسما استعفا را منتشر کند، مسائل را به دفتر ریاستجمهوری اطلاع داده و گفته بودم که میخواهم استعفا بدهم. امروز هم این حرفهای عاطفی و تلفن زدنها مشکل بنده و وزارت خارجه را حل نمیکند. راستش در همان زمان هم که بنده خدمت آقای ظریف بودم، برخی از مسوولان تماس میگرفتند، اما آقای ظریف پاسخ نمیداد تا اینکه نهایتا درپی مشورتهایی که با دیگر دوستان نیز داشتیم، ختم به این مساله شد که انشاءالله مقدماتی از ناحیه مسوولان انجام شود که بحمد الهی این اقدامات هم انجام شد تا اینکه در حدود ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه تا ۹ صبح فردا (چهارشنبه ۸ اسفندماه) بود که بالاخره مساله فیصله پیدا کرد.
در آن حدود ۳۰ ساعت البته فضای مثبتی در کشور ایجاد شد. بهنحوی که شاید بتوان گفت که تقریبا همه مسوولان، فعالان سیاسی و حتی اصحاب رسانه به نحوی حتی با سراسیمگی، دست به دست هم دادند که ظریف را قانع کنند که به کارش در وزارت خارجه بازگردد. در عین حال، اما یکی، دو نفر از سیاسیون که ظاهرا فکر میکردیم به آقای ظریف هم نزدیک هستند، مشی نسبتا عجیبی پیش گرفتند که مورد انتقاد ناظران هم قرار گرفت. سوال مشخصم فارغ از این حواشی و بحث اشخاص، این است که آیا در آن ساعات، بحثی از گزینههای جایگزین ظریف هم مطرح بود؟
ببینید، بحثهایی که برخی افراد درمورد جایگزینی دکتر ظریف مطرح کردند، در واقع گمانهزنی رسانهای افرادی بود که شاید نسبت به برخی چهرهها سمپات بودند. اولا استعفای آقای ظریف برای مجموعه نظام پذیرفتنی نبود چراکه کاری را که شروع کردهاند باید پیش ببرند و الان هم در شرایطی خاص قرار داریم و وقت استعفای ایشان نیست. هرکس که با الفبای سیاست و سیاست خارجه آشنا باشد، نهایتا به همین نتیجه میرسد که الان وقت استعفای ظریف نیست. در ثانی، اگر قرار باشد، روزی جایگزینی برای آقای ظریف مطرح شود، طبیعتا این رییسجمهور است که باید تصمیم بگیرد، نه اصحاب رسانه و سیاسیون و نمایندگان. البته نمایندگان طبیعتا پس از آنکه رییسجمهور گزینه مدنظر خود را معرفی میکند، میتوانند آری یا نه بگویند، اما تا پیش از انتخاب رییسجمهور، خیر. بنابراین فکر میکنم این فضا تاحدی بهدلیل شلوغکاریهای رسانهای بود. درحالی که همه در تبوتاب این بودند که زودتر بتوانند مساله را فیصله بدهند. اتفاقا در خود دولت هم همین وضع حاکم بود و آقای واعظی و مجموعه دوستانِ دفتر ریاستجمهوری مرتبا پیگیر این بودند که غائله را فیصله بدهند.
گفتید با آقای واعظی هم صحبت کرده بودید.
بله. وقتی با ایشان صحبت کردم که قرار است به منزل آقای ظریف بروم، تاکید بسیاری کردند که شدیدا موضوع را پیگیری کرده و مکرر تماس گرفته تا بتواند با آقای ظریف دیدار کند، اما ایشان پاسخی به تلفن نمیدهند و اتفاقا کمی هم تعجب کرده بود که بنده قرار است ایشان را ببینم. حرفم این است که همه به دنبال این بودند که سریعتر موضوع را ختم به خیر کنند چراکه به نفع کشور نبود و جمهوری اسلامی در وضعیت فعلی در شرایطی است که وزارت امور خارجه در خط مقدم جبهه است و نباید خط مقدم را تضعیف کرد. در واقع نباید خطشکن و خطشکنان را مورد خدشه قرار داد و تضعیف کرد.
منبع: روزنامه اعتماد