«سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست/ تحفه روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت / کاین همه شور در جهان انداخت
(سعدی ، دیوان اشعار، غزلیات)»
آغاز اردیبهشت به نام نیک شاعر و سخنوری نامبردار شده است که سایهسار شعر و سخنش نه تنها شعر و ادب پارسی که بلندای ادبیات جهان را هم در نوردیده و به مدد مکتب رندی و لطیفه آرزومندی، نامش نه تنها افتخار ایرانزمین که فخر بشریت است.
نام سعدی و آثار گرانبهایش دیرزمانی است که حافظه تاریخی جهان را مزیّن ساخته و این افتخاری سترگ است که تا امروز و همیشه تاریخ، مایه مباهات همه پارسیزبانان خواهد بود. این حقیقتی است که زبان فارسی پس از فردوسی مدیون سعدی، شهریار ملک سخن است و ما ایرانیان بعد از گذشت هفت قرن هنوز با سعدی زندگی میکنیم و با زبان او سخن میگوییم. کلام سعدی با آن که مشحون از مضمونهای بلند معنوی و نکتههای ژرف اجتماعی است، از دیدگاه زیباییشناختی و هنری نیز نامبردار است و از همین رو این شاعر بزرگ به شایستگی در مقام استاد مسلّم سخن، بر ستیغ شعر فارسی ایستاده است.
سعدی را باید نماد خردورزی، کرامت و منزلت انسانی دانست. سعدی پرچمدار عدالت است و گلستان او بابی برای آیین کشورداری است. عدالتگستری، مددجویی از رأی خردمندان و اصحاب اندیشه، آزمودن صاحبمنصبان و دولتمردان قبل از گماشتن ایشان بر مناصب، تدبیر در مواجهه با دشمن و دوری گزیدن از مغرضان بخشی از آموزههای اوست. اندرزهایی که سعدی میدهد در پاسداشت فضایلی است که آدمی را از دیگر آفریدگان خداوند متمایز میسازد و برخورداری از آن فضایل است که او را به مقامی میرساند که فرشته را نیز به آن راه نیست.
سعدی هیچگاه از جاده شریعت و اسلام خارج نشده است. سخنانش مستند به آیات و روایات است و بهرهمندی او از احادیث در بوستان و گلستان، به اندازهای است که با در نظر گرفتن حجم این دو کتاب، به جز مثنوی مولانا دشوار است شاهکاری را یافت که به اندازه این دو اثر مشحون از مضامین و مبانی حدیث باشد.
روزگار ما همچنان به سعدی و جهانبینی، اندیشهها و آموزههای او نیازمند است. از سعدی نه تنها شیوه سخن گفتن که شیوه زندگی کردن را باید آموخت. از این رو، بزرگداشت شیخ اجل و برگزاری روز سعدی را نباید رخدادی صرفاً گاهشمارانه تلقی کرد، بلکه این نامگذاری و آیینهایی از این دست را باید دستمایه نگرشی تازه به زیستن قرارداد؛ زیستنِ سرشار از شور و معنا و انساندوستی و خداباوری.
بدون تردید، پیامهای انسان دوستانه و اخلاقمدار سعدی، میتواند در جهان خسته از خشونت و افراطیگرایی امروز، بیشتر مورد توجه جهانیان قرار گیرد؛ جهانی که عرصه «نبرد ارادهها» و «جنگ روایتها» است. زبان و سخنِ سعدی نسخهای حیاتبخش برای زمانه ماست. سعدی در مقابل ظلم بیدادگران میایستد و باورمند به خدمت خلق و حاکمیت مردم است. او و حافظ، هر دو دغدغه انسانِ آزاد دارند. هر دو از ستمی که بر انسانهای روزگارشان میرود در رنجاند؛ هر دو از دروغ و تزویر و ریا بیزارند و هر دو به تعالی انسان و آزاد بودن اندیشه انسانی تأکید میورزند.
روز بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیرازی را بر تمامی فارسیزبانان به ویژه دوستداران فرهنگ و ادبیات ایرانی تبریک میگوییم و تقارن روز اول اردیبهشت را با شبهای پربرکت قدر و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی(ع)، فرصتی بیهمتا میدانم برای تهذیب نفس و نیل به کمالات انسانی؛ خاصه از آن رو که حکمتهای علوی در سرودههای سعدی بیشمار است و این شهسوار بیبدیل عرصه نظم و نثر فارسی، متأثر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) بوده است. امید آنکه به شعر سعدی از وجه تعلیمی آن نیز بنگریم و میراث عظیم اجتماعی و اخلاقی او را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. پند سعدی را که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است ارج مینهیم و این بیت درخشان را نثار روح بلندش میکنیم:
«سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم/ دگری نمی شناسم تو ببر که آشنایی».