⚫ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ ⚫

در روز پنجم محرم چه گذشت

عبیدالله عده‌ای را مأموریت داد تا در مسیر به سوی کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری امام حسین(علیه السلام) از کوفه خارج می‌شوند، جلوگیری کنند، چون گروهی از مردم می‌دانستند جنگ با امام حسین(علیه السلام) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می‌کردند.1

در این روز عبیدالله بن زیاد مردی را به ‏دنبال شبث بن ربعی2 فرستاد تا وی را به کربلا گسیل کند.

شبث بن ربعی در آن روز خود را به بیماری زده بود و قصد داشت که ‏ابن زیاد او را از رفتن به کربلا معاف کند ولی عبیدالله بن زیاد برای او پیغام فرستاد که ‏مبادا از کسانی باشی که خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنان رسند گویند از ‏ایمان آورندگان هستیم و هنگامی که به نزد یاران خود که همان شیطانند، روند اظهار دارند ما با ‏شماییم و مؤمنین را به سخره می‌گیریم و به او خاطرنشان ساخت که اگر بر فرمان ما ‏گردن می‌نهی و در اطاعت مایی، در نزد ما باید حاضر شوی.‏

شبث شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند به خوبی تشخیص دهد. ابن ‏زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به کربلا روی، پس شبث قبول کرد ‏و عبیدالله او را به همراه هزار سوار به سوی کربلا گسیل داشت.‏

پس عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحربن قیص با پانصد سوار ماموریت داد که بر ‏جسر(پل) صداه ایستاده و از حرکت کسانی که به عزم یاری امام حسین (ع) از کوفه خارج ‏می‌شوند جلوگیری کند.

فردی به نام عامربن ابی سلامه که عازم پیوستن به ‏امام (ع) بود از برابر زحربن قیس و سپاهیانش گذشت، زحربن قیس به او گفت: من از تصمیم ‏تو آگاهم که می‌خواهی حسین را یاری کنی بازگرد!

ولی عامربن ابی سلامه به زحربن ‏قیس و سپاهش حمله‌ور شد و از میان سپاهیان گذشت و کسی جرأت نکرد تا او را دنبال ‏کند. عامر خود را به کربلا رساند و به امام حسین (ع) ملحق شد تا به درجه رفیع شهادت ‏نائل آمد او از اصحاب امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) بود که چندین جنگ در رکاب آن ‏حضرت شمشیر زده است.3

از سخنان امام حسین(علیه السلام) با لشکر دشمن در این روز:

هیهات ما به ذلت تن نخواهیم داد، خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت را نپسندیدند، دامن‌های پاکی که ما را پروریده و سرهای پر شور و مردان غیرتمند هرگز طاعت فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.4

************
1 - کتاب مدینه تا کربلا، همراه سیدالشهدا.
2 - شبث، از مخالفان عثمان و فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بود. او در مسیر حرکت به سوی نهروان، به خوارج پیوست اما با سخنان امام برگشت و فرماندهی قسمتی از سپاه امام را در جنگ نهروان به دست گرفت. او از کسانی بود که علیه حجر بن عدی شهادت داد.
در واقعه کربلا، از کسانی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست تا به کوفه بیاید. اما با تسلط ابن زیاد بر کوفه تغییر موضع داد و در پراکنده کردن اهالی کوفه، از اطراف مسلم بن عقیل نقش بسزایی داشت. در روز عاشورا با آنکه فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را برعهده داشت. اما سعی می‌کرد تا خود را کمتر نشان دهد.
او در قیام مختار و شورش اشراف کوفه به مقابله با مختار پرداخت و در تحریک مصعب بن زبیر و قتل مختار نیز نقش داشت. شبث در حدود 70 هجری قمری درگذشت.
3- کتاب "قصه کربلا".
4 - ر . ک به شماره 1


نوشته شده توسط alibagherikahkesh.blog.ir
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
⚫ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ ⚫

نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ
متولد 1996 در MIS ، خبرنگار و روزنامه نگار
شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال( کد شامد): 1-1-765329-64-0-1
در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند و روح ها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، و روح‌ ها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناک‌تر است.
نوشتن، یک عمل هنرى است ؛زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. این‏ها آن وظایف ماست

🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻

💮بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💮

اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْ‌سِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢٥٥﴾
لَا إِکْرَ‌اهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢٥٦﴾
اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾

🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان
آخرین مطالب
آخرین نظرات
عبیدالله عده‌ای را مأموریت داد تا در مسیر به سوی کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری امام حسین(علیه السلام) از کوفه خارج می‌شوند، جلوگیری کنند، چون گروهی از مردم می‌دانستند جنگ با امام حسین(علیه السلام) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می‌کردند.1

در این روز عبیدالله بن زیاد مردی را به ‏دنبال شبث بن ربعی2 فرستاد تا وی را به کربلا گسیل کند.

شبث بن ربعی در آن روز خود را به بیماری زده بود و قصد داشت که ‏ابن زیاد او را از رفتن به کربلا معاف کند ولی عبیدالله بن زیاد برای او پیغام فرستاد که ‏مبادا از کسانی باشی که خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنان رسند گویند از ‏ایمان آورندگان هستیم و هنگامی که به نزد یاران خود که همان شیطانند، روند اظهار دارند ما با ‏شماییم و مؤمنین را به سخره می‌گیریم و به او خاطرنشان ساخت که اگر بر فرمان ما ‏گردن می‌نهی و در اطاعت مایی، در نزد ما باید حاضر شوی.‏

شبث شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند به خوبی تشخیص دهد. ابن ‏زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به کربلا روی، پس شبث قبول کرد ‏و عبیدالله او را به همراه هزار سوار به سوی کربلا گسیل داشت.‏

پس عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحربن قیص با پانصد سوار ماموریت داد که بر ‏جسر(پل) صداه ایستاده و از حرکت کسانی که به عزم یاری امام حسین (ع) از کوفه خارج ‏می‌شوند جلوگیری کند.

فردی به نام عامربن ابی سلامه که عازم پیوستن به ‏امام (ع) بود از برابر زحربن قیس و سپاهیانش گذشت، زحربن قیس به او گفت: من از تصمیم ‏تو آگاهم که می‌خواهی حسین را یاری کنی بازگرد!

ولی عامربن ابی سلامه به زحربن ‏قیس و سپاهش حمله‌ور شد و از میان سپاهیان گذشت و کسی جرأت نکرد تا او را دنبال ‏کند. عامر خود را به کربلا رساند و به امام حسین (ع) ملحق شد تا به درجه رفیع شهادت ‏نائل آمد او از اصحاب امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) بود که چندین جنگ در رکاب آن ‏حضرت شمشیر زده است.3

از سخنان امام حسین(علیه السلام) با لشکر دشمن در این روز:

هیهات ما به ذلت تن نخواهیم داد، خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت را نپسندیدند، دامن‌های پاکی که ما را پروریده و سرهای پر شور و مردان غیرتمند هرگز طاعت فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.4

************
1 - کتاب مدینه تا کربلا، همراه سیدالشهدا.
2 - شبث، از مخالفان عثمان و فرماندهان سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بود. او در مسیر حرکت به سوی نهروان، به خوارج پیوست اما با سخنان امام برگشت و فرماندهی قسمتی از سپاه امام را در جنگ نهروان به دست گرفت. او از کسانی بود که علیه حجر بن عدی شهادت داد.
در واقعه کربلا، از کسانی بود که به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست تا به کوفه بیاید. اما با تسلط ابن زیاد بر کوفه تغییر موضع داد و در پراکنده کردن اهالی کوفه، از اطراف مسلم بن عقیل نقش بسزایی داشت. در روز عاشورا با آنکه فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را برعهده داشت. اما سعی می‌کرد تا خود را کمتر نشان دهد.
او در قیام مختار و شورش اشراف کوفه به مقابله با مختار پرداخت و در تحریک مصعب بن زبیر و قتل مختار نیز نقش داشت. شبث در حدود 70 هجری قمری درگذشت.
3- کتاب "قصه کربلا".
4 - ر . ک به شماره 1
alibagherikahkesh.blog.ir

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی