صبح امروز تصویری در فضای رسانهای منتشر شد که نشان میداد به علیاصغر حدادیان معروف به سعید حدادیان که از مداحان سرشناس کشورمان است، درسی با عنوان تحلیل متون نظم پایداری در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ارائه شده است که حاشیههایی ایجاد کرد.
سعید حدادیان که او را به عنوان مداح اهل بیت(ع) میشناسند، سابقه سه دهه شاعری و فعالیت ادبی، نقد شعر، اداره جلسات ادبی دانشگاه تهران و برگزاری همایش ادبی سوختگان وصل (که تا امروز نوزدهمین دورهاش برگزار شده است)، آثاری چون «همیشه باران»، «شب یک، شاخه نبات» و ... را در کارنامه خود دارد و از جمله شاعرانی است که در سومین جشنواره بینالمللی شعر فجر برگزیده شد. به گفته یکی از شاعران آئینی کشورمان، سعید حدادیان در ماه گذشته نیز از رساله دکتری خود دفاع کرده است.
سعید حدادیان در گفتوگویی که سال ۹۵ با تبیان داشت در پاسخ به این پرسش که «ظاهراً در دانشگاه هم تدریس دارید، چه درسهایی را تدریس میکنید؟» گفت: «در دانشگاه تهران انقلاب اسلامی تدریس میکنم و در جاهای دیگر تاریخ اسلام «۱»، تفسیر «۱» و «۲».
در پاسخ به پرسش دیگری با عنوان «مواجهه دانشجویان با شما چگونه است؟» اظهار داشت: «آنها مرا دوست دارند، نه به عنوان مداح. وقتی وارد درس میشویم، میبینم دغدغه علمی دارند و در پاسخ به سؤالاتشان به بن بست نمیخورند و طرفشان هم ناآگاه نیست. عمدتاً میگویند ما از شما برداشت دیگری داشتیم.»
البته عبدالرضا سیف در گفتوگویی درباره تدریس سعید حدادیان در مقطع کارشناسی ارشد این دانشگاه گفت: «سعید حدادیان دارای مدرک دکتری بوده و چند سال است که به صورت حقالتدریس در دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران تدریس میکند.»
وی با اشاره به دروسی که توسط حدادیان تدریس میشود، افزود: «دروس ادبیات پایداری، آشنایی با دفاع مقدس و آشنایی با ادبیات انقلاب اسلامی از دروسی است که توسط وی در مقاطع ارشد و کارشناسی تدریس میشود.»
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران یادآور شد: «حاج سعید حدادیان از سال ۱۳۹۷ـ۱۳۹۶ به صورت حق التدریس در دانشکده ادبیات و دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران تدریس میکند و از گروه معارف هم اجازه تدریس دارد.»
محمود فضیلت استاد گروه زبان و ادبیات فارسی و معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی میگوید که اگر درسی با هر استادی ارائه میشود آن درس با مدرک تحصیلی استاد مرتبط است.
معاون وظیفه عمومی فرماندهی انتظامی هرمزگان، از معافیت خدمت سربازی یکی از فرزندان خانوادههای ساکن در برخی از جزایر مستقر در خلیجفارس خبر داد.
به گزارش خبر روز ؛ سرهنگ حسن دستوریزاده گفت: طبق اعلام معاونت نیروی انسانی فراجا و ابلاغیه ستادکل نیروهای مسلح، خانوادههایی که از تاریخ تصویب ۱۵ مردادماه ۱۴۰۲ به مدت ۱۲ سال در جزیرههای بوموسی، تنب کوچک و بزرگ، فارسی، لارک، سیری، فارور کوچک و بزرگ، لاوان و هندورابی مستقر در خلیجفارس با تایید مراجع مربوط سکونت داشته باشند، میتوانند از معافیت خدمت سربازی یکی از فرزندان پسر یا پدر خانواده بهرهمند شوند.
این مسئول انتظامی تصریح کرد: سکونت ۱۲ ساله در جزیره باید به تایید مراجع دولتی مستقر در جزایر و پس از آن هیات بدوی سازمان وظیفه عمومی برسد و چنانچه در خانوادهای بیش از یک فرزند پسر دارای شرایط معافیت باشد، انتخاب یکی از فرزندان برای استفاده از معافیت خدمت سربازی، توسط پدر صورت میپذیرد و در صورت فوت پدر، توسط سرپرست قانونی خانواده انتخاب و معرفی میشود.
سرهنگ دستوری زاده یادآورشد: غیبت سنواتی مانع از برخورداری معافیت یادشده نیست و چنانچه متقاضی این معافیت در حال سپری کردن دوران خدمت باشد یگان تا صدور مجوز از سوی سازمان وظیفه عمومی مجاز به ترخیص سرباز نیست و تا بررسی مدارک و مستندات و احراز شرایط سرباز، خدمت مانند سایر کارکنان وظیفه است.
معاون وظیفه عمومی فرماندهی انتظامی هرمزگان فرایند اجرای این ضابطه برای سربازان را جمع آوری مستندات مربوطه در خصوص سکونت سرباز در جزایر یادشده از طریق نهادهای دولتی، آموزش وپرورش، بخش انتظامی، بخشداری، شهرداری، ارائه مستندات به یگان خدمتی و صدور نامه به وظیفه عمومی، جهت پیگیری سرباز از آن طریق، بررسی موضوع در کمیسیون مربوطه توسط سازمان وظیفه عمومی، اعلام موضوع از سوی سازمان وظیفه عمومی به یگان(در صورت احراز شرایط) برای ترخیص وی، تسویه حساب و ترخیص سرباز از یگان و تنها ثبت احکام پایان خدمت در سامانه جامع نیروی انسانی فراجا و مراجعه سرباز به سازمان وظیفه عمومی برای درج حکم پایان خدمت در سامانه جامع وظیفه عمومی و صدور کارت پایان خدمت ذکر کرد.
نخستوزیر اسبق ایتالیا اظهار کرد، موشک جنگنده فرانسوی که قرار بود در راستای دسیسه ترور معمر قذافی به هواپیمای دیکتاتور سابق لیبی اصابت کند در سال ۱۹۸۰ به اشتباه هواپیمای مسافربری پرواز "۸۷۰ ایتاویا" ایتالیا را هدف گرفت و باعث "کشتار اوستیکا" شد.
به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، جولیانو آماتو، که دو دوره نخست وزیر ایتالیا بود، از امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه خواست صحبتهای او درباره علت سقوط هواپیمای مسافربری پرواز ۸۷۰ ایتاویا در ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰ را که باعث کشته شدن تمامی ۸۱ مسافر این پرواز داخلی ایتالیا شد، تایید یا رد کند.
آماتو در مصاحبه با نشریه لارپوبلیکا گفت، مطمئن است که نیروی هوایی فرانسه این هواپیمای مسافربری را زمانی که قرار بود یک هواپیمای ارتش لیبی را هدف بگیرد، به صورت تصادفی هدف قرار داده است.
آماتو در این مصاحبه اذعان کرد که سند و مدرک محکمی برای اثبات حرفش ندارد اما ادعا کرد که ایتالیا از قبل به قذافی درباره این دسیسه فرانسه اطلاع داده بود بنابراین دیکتاتور سابق لیبی که قرار بود از نشستی در یوگسلاوی به طرابلس برگردد، سوار هواپیمای ارتش لیبی نشد.
بعد از آنکه هواپیمای پرواز ۸۷۰ ایتاویا در ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰ در مسیر بولونیا به پالرمو در نزدیکی جزیره اوستیکا سقوط کرد، علت این سقوط یک راز حل نشده در ایتالیای دوران مدرن باقی ماند. در سالهای اخیر برخی گفتند که انفجار بمب کار گذشته شده در این هواپیمای مسافربری باعث سقوط آن شد در حالی که عدهای دیگر گفتهاند بررسی قطعات جمع آوری شده هواپیما از کف دریا نشان دهنده اصابت یک موشک به آن بوده است.
ردگیری آثار رادر هم از فعالیتهای هواپیماهایی در حوالی آن بخش از حریم هوایی که در آن این سقوط رقم خورد، حکایت داشتند.
یک تئوری دیگر درباره سقوط این هواپیمای مسافربری ادعا میکند که به صورت تصادفی حین تلاش ناتو برای ترور یک سیاستمدار لیبیایی "مهم" و در زمان یک جنگ هوایی بین هواپیماهای ارتشهای لیبی، فرانسه و آمریکا به صورت تصادفی سرنگون شده است.
آماتو در این مصاحبه گفت: "معتبرترین روایت، مسئول بودن نیروی هوایی فرانسه با همدستی آمریکا و کسانی که در یک جنگ هوایی در آسمان آن منطقه در عصر ۲۷ ژوئن شرکت میکردند، در سقوط این هواپیما است."
آماتو خاطرنشان کرد، ناتو برنامه ریخته بود تا با شبیه سازی یک رزمایش با شرکت تعداد زیادی هواپیما، موشکی را به سمت هواپیمایی که قرار بود قذافی در آن باشد شلیک و او را ترور کند.
بعد از این سقوط، مقامهای فرانسه، آمریکا و ناتو وجود هر گونه فعالیت نظامی در آسمانها در آن شب را رد کردند.
آماتو اظهار کرد، عصر آن روز موشکی از سوی جنگنده فرانسوی برخاسته از یک ناو هواپیمابر، احتمالا از ساحل جنوب کورسیکا، شلیک شد.
ماکرون که حالا ۴۵ سال دارد در زمان وقوع این سقوط کودکی خردسال بود.
آماتو به روزنامه لارپوبلیکا گفت: " ن از خودم سوال میکنم چرا رئیس جمهور جوانی مثل ماکرون در حالی که سنش به تراژدی اوستیکا قد نمیدهد، نمیخواهد این شرمساری که بر فرانسه سنگینی میکند را برطرف کند. او میتواند به دو شیوه این کار را انجام دهد، یا ابراز کند که این نظریه بی اساس است یا در صورتی که این نظریه تایید شد عمیقا از ایتالیا و خانوادههای قربانیان این حادثه به نمایندگی از دولت کشورش عذرخواهی کند."
آماتو که ۸۵ ساله است، گفت، در سال ۲۰۰۰ که نخست وزیر وقت ایتالیا بود نامهای برای بیل کلینتون و ژاک شیراک، روسای جمهوری وقت آمریکا و فرانسه نوشت و آنها را تحت فشار گذاشت تا درباره آنچه که اتفاق افتاده روشنگری کنند اما در پاسخ به درخواستش تنها سکوت دریافت کرد.
جورجیا ملونی، نخست وزیر کنونی ایتالیا گفت، آماتو باید چنانچه اسناد و مدارک محکمی در اثبات ادعایش دارد ارائه کند تا دولت او بتواند تحقیقات بیشتر را پیگیری کند. ملونی در بیانیهای که توسط دفترش منتشر شد گفت، صحبتهای آماتو "ارزش توجه" دارد اما متذکر شد که طبق گفته خود آماتو، ارزیابیهایش "حاصل استنتاج شخصی" هستند.
این نخستین بار نیست که یک نخست وزیر اسبق ایتالیا صحبت از دست داشتن فرانسه در این حادثه میکند. فرانچسکو کسیگا، رئیس جمهور اسبق ایتالیا که در سال زمان رخداد آن سقوط نخست وزیر بود، در مصاحبهای تلویزیونی در سال ۲۰۰۸ موشک شلیک شده از سوی جنگنده فرانسوی که قرار بوده یک هواپیمای نظامی لیبی را هدف بگیرد مقصر این سقوط خواند و فهمیده بود که شاخه نظامی سرویسهای مخفی ایتالیا به قذافی از قبل درباره وجود توطئهای برای ترورش اطلاع داده بودند.
چند هفته بعد از سقوط هواپیمای پرواز ۸۷۰ ایتاویا، لاشه یک جنگنده میگ لیبی و جسد متلاشی شده خلبانش در کوهستان دوردست کالابریا پیدا شد.
دو تا خاطره تعریف میکنم ، همین اول کاری میگم زائران اهل بیت مهمان اهل بیت هستند از کسی انتظار ندارند و همه مردم ایران مهمان نواز هستند و قصد مقایسه یا توهین ندارم شاید پیاده روی اربعین بیشتر جا افتاده بین مردم اما ..........
خاطره اول :
سال ۹۷ بود اگه اشتباه نکنم ساعت نزدیک ۸ شب بود کلاس آخر دانشگاه تمام شد داشتم میرفتم وسایلم وردارم برم خانه که از اونجا برم هیئت ، هفته آخر ماه صفر بود .
یه هویی دوستم دیدم و گفت ساکت ببند فردا باید بریم پیاده روی حرم آقا ، تعجب کردم آخه چند روز از اربعین گذشته بود . که دوستم گفت اولین کاروان پیاده روی دانشجویی کشور است به سمت حرم مطهر امام رضا (ع) ما هم روز بعد راه افتادیم رفتیم خراسان جنوبی و همه دانشجویان کل کشور جمع شدند هوا آنقدر سرد بود که خیلی ها از سرما عرق سوز میشدند برای همین بادگیر توزیع شد که به پیشنهاد دانشجویان عزیز عرب زبان خوزستان همه شب آخر دادیم بچه های کرمانشاه بردن برای کودکان زلزله زده آخه اون سال زلزله کرمانشاه آمده بود اونجا چیزهایی دیدیم که واقعا فهمیدم امام طلبیده .
پیاده شهر به شهر رفتیم تا به مشهد رسیدیم حال و هوایش مانند اربعین بود اما یک تفاوت یک موکب مردمی اینجا بود و موکب دیگر چندین کیلومتر بعد وقتی از یک موکب دار پرسیدم که چرا اینقدر فاصله موکب ها زیاده آن هم از روی کنجکاوی نه گلایه ،...... به راحتی گفت مگر دعوت تون کردیم که بیاید. اما در خود مشهد مقدس جای سوزان انداختن نبود روز قبل شهادت امام رضا (ع) رسیدیم مشهد مقدس تو خیابان راه نمی رفتی بلکه سیل جمعیت میرفتی جلو
_______________________
اما خاطره دوم :
سرباز وظیفه بودم برای ایام اربعین حسینی جهت تأمین امنیت به نوبت یک شهر هر مدت اعزام می شد مرز ، ما هم سرباز و توی شلوغی اسلحه چسبانده بودیم به خودمون و دست بر اسلحه مراقبت خشاب و اسلحه بودیم تا اولا اسلحه گم نشه دوما اتفاق افتاد اقدام کنیم . اینجا با خاطره اول فرق اساسی داشت اون جا فاصله بود بین جمعیت اما اینجا ازدحام و شلوغی زیاد بود .
قدم به قدم موکب مردمی بود ، عزیزان عرب زبان و جوان شجاع خرمشهر و آبادان و...... در حال خدمت رسانی به زائران بودند . اما اینجا یک ترس به جسم انسان وارد میشد که شیرین بود . لابد میپرسید چه ترس شیرینی ؟؟ تو این استرس حمل اسلحه تو این شلوغی که شهر غریب بودیم با وجود اینکه از محبت مردم بومی مثل خانه خودمون بود .هر لحظه یک نفر یه هویی مچ دست میگرفت و میکشید تو موکب که باید بیای پذیرایی بشید . حالا این رد میشدیم هنوز قدم بعدی نرفته موکب بعدی تکرار می شد . یادمه موکب آخر نقطه صفر مرزی بود که رسیدیم کم کم عادت کردم و استرس اولیه نداشتم و با زبان دست و پا شکسته که بلد بودم عربی تشکر میکردم . رسیدیم جایی که دیگه زائران وارد خاک عراق میشدند ، دور زدم به سمت ابتدا موکب ها یه دفعه قلبم ایستاد یه هویی احساس کردم یه دست جفت پام گرفته و نمیزاره راه برم دستم روی اسلحه بود که نگاه هم به جوان معلولی افتاد که بدون پای روی زمین بود به زبان شیرین عربی میگفت زائران اباعبدالله خوش آمدید بفرمایید موکب ....... کنارش موکب خانوادگی بود که نان محلی پخت میکردن و ماست ...... میدادن . ناخودآگاه خم شدم و بوسه ایی بر سرش زدم اشک از چشم هام جاری شد. اونجا یاد پیاده روی مشهد افتادم یکی میگفت مگه دعوت نامه فرستادیم ، و یکی با وجود محرومیت ، معلولیت و وضعیت اقتصادی منطقه حتی شده یک نان ، یک لیوان آب ، .... از زائران پذیرایی میکند .حتی بعضی روستاهای مرزی زائران را برای خواب و استراحت به خانه میبرند . مهمانی که حتی اسمش را نشنیده اما مهمان ارباب در خانه پذیرایی کنند شیرین است .
سال های بعد که برای کمک میرفتم شیرینی های زیادی را در این راه مشاهده کردم . جوانی که هیچ نداشت اما با اصرار زائران را برای خواب به خانه میبرند تا حداقل قدر استراحتگاه کوچک سهیم باشند . پیرمرد که هزینه تعمیر خانه اش را صرف پذیرایی از زائران میکرد . تو این راه یاد گرفتم هرچه با اخلاص انفاق کنید ، ارباب حساب می کند یه چیزی که با ذهن و فکر ریاضی قابل محاسبه نیست .
اعتراف مشمئزکننده محمد عمرانی به دورویی و ریاکاری و زندگی بزدلانه خود در ایران در مصاحبه با شبکه منوتو
"در خلوت خود شراب میخوردیم و بیرون از خانه میگفتیم اینها نجس است...!"
"به بچههام میگفتم بیرون از خانه کاری نکنید که لو برویم!"
امیرالمومنین(علیهالسلام):
بدترینِ خصلتها یکی دروغ و دیگری نفاق و دورویی است.
دادستان تهران از کشف اختلاس ۲۹ هزار میلیارد ریالی در یکی از بانکهای دولتی تهران خبرداد.
به گزارش خبر روز ؛ صالحی دادستان عمومی و انقلاب تهران با اشاره به روند طی شده در رسیدگی به پرونده کشف اختلاس ۲۹ هزار میلیارد ریالی در یکی از بانکهای دولتی تهران گفت: در جریان این پرونده، مدیر دایره صندوق بانک (با هویت معلوم) که در پی اخذ اقامت یکی از کشورهای اروپایی بود و در همین راستا به کرّات به خارج از کشور رفت و آمد داشته است، با همکاری فردی در خارج از شبکه بانکی (با هویت معلوم)، اقدام به طراحی برنامهای به منظور اختلاس بیش از ۲۹ هزار میلیارد ریال از منابع بانک کرده است تا با تبدیل آن به ۶۰ میلیون ارز دیجیتال خارجی از نوع تتر، این مبلغ را به کیف پول مجازی خود وارد کند و سپس به صورت غیرقانونی از یکی از مرزهای غربی خارج شود و به کشور اروپایی مدنظر خود برود.
وی افزود: متهم این پرونده طی چندین جلسه ملاقاتی که با نمایندگان فروشنده ارز دیجیتال داشته است، خود را نماینده بانک معرفی و عنوان کرده که خریداری ارزهای دیجیتال در راستای اجرای سیاستهای بانک مبنی بر سرمایهگذاری در حوزه رمزارز است؛ متهم این پرونده در بانک محل خدمت خود و در خارج از زمان پایاپای بانکی، اقدام به صدور و ثبت دو فقره چک رمزدار در سامانه صیادی در وجه فروشنده رمزارز (صراف با هویت مشخص) جمعا به مبلغ ۲۹ هزار میلیارد ریال با استفاده از مُهر اختصاصی رئیس شعبه و جعل امضای وی کرده به نحوی که امکان بررسی و شناسایی موضوع توسط سیستم بانکی تا اول وقت اداری روز بعد فراهم نباشد؛ این فرد بعد از این اقدام بلافاصله راهی مرزهای غربی کشور میشود و در همین اثناء، سامانه «سایما» در آخر وقت اداری، متوجه مغایرت ۲۹ هزار میلیارد ریالی حساب بانک شده و با گزارش موضوع به حراست بانک، از منظور شدن چکها در حساب فروشنده رمزارز ممانعت به عمل آورده و در ادامه با صدور دستورات قضایی، متهمان توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند و پرونده پس از تکمیل تحقیقات قضایی، با صدور کیفرخواست جهت رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
سوریه در هفتههای اخیر بار دیگر شاهد اعتراضات شده و نقاط تمرکز این اعتراضات بعضا مطابق با نقشه آغاز التهابات این کشور در سال 2011 است. این پدیده بهطور ویژهای به درعا مربوط میشود که مشهور است بحران سوریه از این استان شروع شد.
بحران کنونی هرچند بر مسائل اقتصادی تمرکز دارد اما در خلال اغتشاشات صورت گرفته، احتمالا دروزیها در استان سویدا و حتی اهالی درعا خواهان استقلال شوند.
استقلال جنوب و محاصره دولت سوریه
اعتراضات اخیر بعد از حجم سنگینی از گرانیهای دلار و اوضاع بد برق بهلحاظ ظاهری شکل گرفت، ولی بهلحاظ باطنی، اصل داستان چیز دیگری است. در شرق سوریه و شمالشرق سوریه، قسد با تسلط بر این مناطق تقریبا اعلام خودمختاری کرده و آمریکا نیز از آن حمایت میکند. چنین حمایتی را واشنگتن از دروزیها و درها نیز به عمل خواهد آورد.
در جبل دروز این مساله ابعاد تاریخی دارد. بعد از تقسیمبندی فرانسه، جبل دروز تقریبا یک اقلیم بود ولی بعدها در قالب دولت واحد سوریه کمرنگ شد. هماکنون بحثهایی در استان سویدا شکل گرفته است که باید از سوریه جدا شویم، هرچند آن را بهصورت رسمی اعلام نکردهاند.
احتمال دارد اگر تحولات تشدید شوند آنها تا کمتر از یکماه دیگر این کار را انجام دهند. بخشی از دروزیها بیانیه داده و گفتهاند ما گرسنه نیستیم و مشکل برق و دلار نداریم. خواسته ما این است که زندانیان سیاسی آزاد بشوند و دولت تغییر کند. اما مطمئنا در یکماه دیگر از این قضیه صحبت خواهند کرد که ما باید از سوریه جدا شویم.
استان درعا که در مجاورت استان دروزینشین سویدا قرار دارد، نقطه شروع اعتراضات در سال 2011 بود و از این نقطه سوریه به آتش کشیده شد. آخرین استانی نیز که یکسالونیم پیش با دولت مرکزی مصالحه کرده و سلاحش را تحویل داد همین استان بود. درعاییها از سمت رژیمصهیونیستی حمایت میشوند و هنوز هم مسلح هستند و تنها سلاحهای سنگینشان را تحویل دادند و به اصطلاح با دولت در مصالحهاند ولی بهشدت معارضند و تحتتاثیر و نفوذ اسرائیل هستند و قطع به یقین این دو استان با هم اعلام جدایی خواهند کرد. اگر این اعلام جدایی صورت بگیرد، سوریه به محاصره کامل درمیآید یعنی از جنوب، بسته میشود و آمریکاییها قطعا این منطقه را در اختیار میگیرند. در شرق نیز آمریکاییها بخشی را در اختیار گرفته و درصدد فشار به بوکمال هستند. البته بسته شدن بوکمال هم خط قرمز ایران است. در شمال نیز ترکیه حضور دارد. اگر اعتراضات جنوب به نتیجه برسد، دولت سوریه از سمت شرق، شمال و جنوب در حالت محاصره قرار میگیرد.
رابطه معکوس بهبود وضعیت سوریه با قیمت دلار
روند شدید کاهش ارزش پول سوریه از زمانی تشدید شد که تقریبا دو سه ماه قبل سوریه به اتحادیه عرب بازگشت. از آن زمان ارزش پول سوریه بهشدت پایین آمد. دلار در اوج جنگ در سوریه چندان تغییری نداشت اما با هر بار پیروزی سوریه، ارزش دلار بالاتر رفت. این روند ادامه داشت تا زمان اعمال تحریم سزار. پس از اعمال این تحریمها، یکی از برهههای زمانی افزایش شدید قیمت دلار روی داد. ترکید. دلیل اصلی آن هم این بود که پول بیشتر تجار سوری در بانکهای لبنانی قرار داشت. بانکهای لبنان گفتند، ما تعطیل کردیم چرا؟ چون میدانستند تاجر سوری مراجعه میکند و میخواهد دلارش را به هوای تحریم سزاری که اتفاق افتاد، بیرون بکشد. تحریم سزار تقریبا سه الی چهار سال است که علیه سوریه به اجرا در میآید و در این مدت پول سوریه 1000 درصد کاهش ارزش داشته است. در این میان البته چاپ پول زیاد نیز نقش داشته است.
تحرکات تروریستها
تحرکات تروریستها به پایان نرسیده و همچنان متداول است. بهطور مثال یکی از این اتفاقاتی که اخیرا افتاده یک بخشی از احرارالشام، در پایگاه تنف آموزش میبینند؛ منطقهای که آمریکا بهطور مستقیم در آن پایگاه ایجاد کرده و آن را منطقه ممنوعه برای نزدیک شدن دیگران معرفی کرده است. در همین منطقه داعش نیز هستههای خاموش دارد. گروههای قدیمی دیگری مانند احرارالشام، مثل ارتش آزاد، مثل جبهه النصره، مجددا درحال احیا و آموزش در این منطقه هستند. درعاویها یا کسانی که اصلشان به درعا میرسد نیز در این خصوص فعالند و از سمت رژیمصهیونیستی حمایت میشوند. در کنار حمایت از تروریستها در گوشههای کشور، گروههای جدیدالتاسیسی در مرکز کشور در شهرهایی مانند حمص، مترصد بهرهبرداری از فضای ایجاد شده هستند تا بتوانند اوضاع را بههم بریزند.
مواجهه دولت با معترضان
دولت کماکان نسبت به تحولات جدید موضعگیری نکرده است. یکبار دولت در این باره سابقه اشتباه دارد. در ابتدای بحران سوریه در سال 2011 دولت سوریه بهخوبی درحال تعامل با برخی مخالفان بود که عدهای از داخل حزب بعث، روش سرکوب شدید را در پیش گرفته و وضعیت را تشدید کردند. بهدلیل وجود چنین سابقهای تاکنون مسئولان در بدنه دولت موضعگیری نداشتهاند. اقداماتشان به شکل غیرمستقیم بوده، مانند آنکه مقداری قیمت دلار پایین آمده است. اعتراضات مقداری فروکش کرده اما همچنان ادامه دارد. بهلحاظ امنیتی نیز مقابلهای صورت نگرفته است. مخالفان خیلی راحت اعتراضشان را میکنند و میروند. در خبرهای غیررسمی خودشان، میگویند ارتش دارد مردم را میکشد، ولی اصلا چنین چیزی نیست. حتی خبرگزاریهای رسمی معارضان و شبکههای صهیونیستی نیز چنین خبرهایی را منتشر نکردهاند. با این حال برخی کانالهای خبری مخالفان سوریه تاکید دارند که پلیس درحال برخورد با معترضان است.
وضعیت ادلب
تقریبا چند روز قبل، ترکیه برای مناطقی از سوریه که تحت اشغال بود، استانداری ترکیهای انتخاب کرد؛ درحالیکه پیشتر مسئولان سوری منصوب میشدند. مناطق اشغال شده توسط ترکیه تقریبا 12 یا 13 منطقهاند. این مناطق در شمال حلب قرار دارند. با انتخاب استاندار ترک برای این نواحی، آنکارا رسما اعلام کرد که مناطق رسمی جزئی از استانهای ترکیه هستند. با این حال امکان انجام حرکتهای مسلحانه در ادلب علیه دولت مرکزی سوریه را بعید میدانم زیرا توانایی آن را ندارند. ترکیه نیز توان حمایت بیشتر از این منطقه را ندارد. گروههای مسلح مستقر در آن تبدیل به یک معضلی شدهاند که کسی آن را گردن نمیگیرد. تنها طرفی که میخواهد به آنها کمک کند، قطر است که دیگر راه ارتباطی ندارد. این مسلحان تا دیروز در دمشق بودند، میتوانستند به آنها سلاح برسانند. به گروههای مسلح در حمص میتوانستند از مسیر صحرای بزرگ این استان سلاح برسانند، اما از زمانی که تروریستها در ادلب متمرکز شدهاند دیگر سعودیها و قطریها نتوانستند از گروههای مرتبط با خود حمایت کنند. ترکیه تنها مسیر حمایتی از این گروهها بود و آنکارا نیز تا جایی که میتوانست از آنها استفاده میکرد، مثلا در افغانستان، آذربایجان و در مناطق دیگر استفاده کرد، ولی از یک جایی دیگر دید احتمال دارد تروریستها برایش تبدیل به معضلی بزرگ شوند از این رو تنها از آنها استفادههایی محدود میکند بدون آنکه حمایت قابلتوجهی انجام دهد.