🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

🌐 پایگاه خبری بوعلی 🌐

نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ
متولد 1996 در MIS ، خبرنگار و روزنامه نگار
شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال( کد شامد): 1-1-765329-64-0-1
در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند و روح ها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، و روح‌ ها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناک‌تر است.
نوشتن، یک عمل هنرى است ؛زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. این‏ها آن وظایف ماست

🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻🌹🌹🌻

💮بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💮

اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْ‌سِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢٥٥﴾
لَا إِکْرَ‌اهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢٥٦﴾
اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾

🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹🌻🌻🌹

بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات
logo-samandehi پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر سعید جلیلی

دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.

 

خدایا، مرا در این ماه دلبسته اولیائت و دشمن دشمنانت قرار ده و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، ای نگهدارنده ی دل های پیامبران.

 

 

Ali Bagherikakeshi

رهبر انقلاب عصر امروز (سه‌شنبه) در دیدار صدها نفر از دانشجویان و اعضای تشکل‌های دانشجویی، دانشگاه را جزو اساسی ترین مسائل انقلاب خواندند و با تبیین نتایج و دستاوردهای چالش مهم و مستمرِ «نگاه انقلابی و نگاه جریان ضدانقلابی و واپس‌گرا به دانشگاه» گفتند: جمهوری اسلامی به دانشگاه امروز خود افتخار می‌کند و جوان دانشجو، امروز باید با تفکر و اندیشه ورزی، عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و پرهیز از هرگونه انفعال و ناامیدی، آرمانهای انقلاب و کار جدی و واقعی را از مسئولان کشور مطالبه کند.

 

رهبر انقلاب همچنین با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس تأکید کردند: با توجه به فداکاری‌های بزرگ مردم فلسطین و اوج‌گیری رذالت و جنایت صهیونیست‌ها، روز قدس امسال با سالهای قبل متفاوت است و باید با ابراز همدلی و همبستگی با مردم مظلوم و در عین حال مقتدر فلسطین، قدرت و روحیه آنها را افزایش داد.

 

ایشان در آغاز سخنانشان با ابراز خرسندی از سخنان صادقانه و صریح نمایندگان تشکل‌های دانشجویی افزودند: اینگونه سخنان، مفید و لذت‌بخش است البته بسیاری از این مسائل پاسخ دارد اما مشکل این است که گفت‌و شنودی میان دانشجویان و مسئولان وجود ندارد که ضروری است مسئولان، وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف با حضور در دانشگاهها به مطالبات و دغدغه‌ها پاسخ دهند و اگر هم در مسئله‌ای پاسخی نداشتند از پیشنهادها و سخنان دانشجویان برای حل آن مسائل بهره بگیرند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سخنی از امیرمؤمنان در نهج البلاغه، موعظه را احیاگر دل خواندند و در مقام بیان یک موعظه، با استناد به آیه‌ای از سوره مریم گفتند: روز قیامت، روز حسرت است؛ به‌گونه‌ای زندگی کنیم که در آن روز سخت، از انجام دادن یا انجام ندادن یک کار، و گفتن یا نگفتن حرفی، حسرت نخوریم چرا که جبرانش ممکن نیست.

 

 رهبر انقلاب در بحث اصلی خود، مسئله دانشگاه را مسئله‌ای اساسی و چالشی دانستند و گفتند: از همان اول، دو نگاه کاملاً متضاد یعنی «نگاه انقلاب به رهبری امام خمینی» و «نگاه جریان واپس‌گرا و ضدانقلابی» در مسئله دانشگاه به رویارویی پرداختند.

 

ایشان افزودند: نگاه انقلابی، دانشگاه را جایی برای نخبه‌پروری، حل مسائل و پیشرفت کشور می‌دانست اما نگاه دوم، دانشگاه را مکانی برای پرورش مهره‌های مورد نظر غرب می‌دید.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین ابعاد دیگر چالش انقلاب و ضدانقلاب درباره دانشگاه افزودند: انقلاب به دانشگاه به عنوان مرکز تولید علم و رشد علمی و در نتیجه تأمین‌کننده اقتدار ملی نگاه می‌کرد اما جریان واپس‌گرای ضدانقلابی، دانشگاهها را مرکز آموختن پس‌مانده‌های کم‌ارزش دانش غربی می‌خواست تا با تربیت استاد و دانشمندِ مصرف کننده و مدیریت جامعه به‌دست این افراد، جامعه‌ای مصرفی برای غرب ایجاد کند.

 

ایشان تدیّن و در مقابل آن دین‌زدایی از دانشگاه را بُعد سوم چالش جدی نگاه انقلاب و جریان ضدانقلاب به دانشگاه برشمردند و افزودند: البته به دلایل مختلف، آنها قادر به دین‌زدایی کامل از دانشگاهها نشدند و بسیاری از سرداران و شهیدان دفاع مقدس و شهیدان هسته‌ای، دانش‌آموختگان قبل از انقلاب بودند.

 

رهبر انقلاب، «هویت بخشی به دانشگاه» را کار بزرگ انقلاب خواندند و افزودند: انقلاب به ملت «هویت، آرمان، شخصیت، استقلال و افق دید» بخشید و به تبع آن، دانشگاه نیز از این خصوصیات برخوردار شد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، رهایی از احساس حقارت و ضعف، و ایستادگی در مقابل مستکبران غربی و شرقی را از نتایج احساس هویت و شخصیت‌یابی دانشگاه دانستند و افزودند: جوانان دانشجو، آن روزها شیرینی احساس استقلال و ایستادگی در مقابل زورگویان را با همه وجود درک می‌کردند.

 

ایشان حرکت انقلاب در قبال دانشگاه را صحیح، مستحکم و تحسین‌برانگیز خواندند و با اشاره به موفقیت‌های بزرگ این حرکت، افزودند: بعدها نیز انجمن‌های اسلامی دانشگاهها و سپس بسیج دانشجویی و بسیج اساتید به عنوان پرچم‌های انقلاب در دانشگاهها برافراشته شدند و مباحث عمیق فکری و نظری در دانشگاهها شکل گرفت.

 

رهبر انقلاب در جمع‌بندی بخش اول سخنان‌شان گفتند: جمهوری اسلامی می‌تواند به دانشگاه خود افتخار کند اما در عین حال می‌تواند دغدغه دانشگاه را نیز داشته باشد.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: وضعیت امروز دانشگاهها، از لحاظ کمیّت و تعداد دانشجو، تعداد اساتید، حرکت و پیشرفت چشمگیر علمی، تربیت نخبگان برجسته، حضور دانش‌آموختگان دانشگاهها در عرصه‌های مختلف مدیریتی، و از لحاظ حضور دین در دانشگاهها با اول انقلاب غیرقابل مقایسه است و جمهوری اسلامی می‌تواند حقاً به دانشگاه خود افتخار کند.

 

ایشان با طرح این سؤال که چرا باید در شرایط کنونی نسبت به دانشگاه دغدغه داشت، افزودند: آن جریان وابسته و واپس‌گرای ضدانقلاب که به ریشه‌های خارجی مرتبط بود، هنوز فعال است و با حمایت و هدایت سیاست‌های نو استعماری برای دانشگاهها برنامه‌ریزی می‌کند، بنابراین باید دغدغه داشت.

 

رهبر انقلاب یکی دیگر از نکات غیرقابل مقایسه دانشگاههای امروز با اول انقلاب را میزان تأثیرگذاری بر مسائل کشور دانستند و افزودند: عرصه وسیعی که امروزه دانشگاهها دارند، تأثیرگذاری آنها بر مسائل کشور را به مراتب گسترده‌تر کرده و همین موضوع یکی دیگر از دلایل لزوم دغدغه‌مندی در مورد دانشگاهها است بنابراین باید در خصوص دانشگاهها، در دو حوزه دغدغه جدی داشت: ۱- هویت زدایی ۲- آرمان زدایی.

 

ایشان افزودند: هویت‌زدایی همان ایدئولوژی‌زدایی است که ایدئولوژی نیز تفکر و ارزشها و هویت یک ملت است.

 

رهبر انقلاب گفتند: امریکایی‌ها دائماً بر ارزش‌های امریکایی یعنی همان ایدئولوژی خودشان تأکید دارند؛ چگونه کسانی که از ایدئولوژی‌زدایی سخن می‌گویند، حاضر نیستند این موضوع یعنی پایبندی به ایدئولوژی را از امریکایی‌ها یاد بگیرند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: هویت‌زدایی یعنی تحقیر مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملی کشور، تحقیر گذشته کشور و انقلاب، کوچک‌نمایی کارهای بزرگ و بزرگ‌نمایی برخی عیوب.

 

ایشان هدف از هویت‌زدایی را جایگزینیِ منظومه فکری غرب به جای هویت ملی و دینی برشمردند و با اشاره به سند ۲۰۳۰ بعنوان یکی از مظاهر سلطه نو استعمار غرب افزودند: بر اساس منظومه فکری غرب، باید میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور کمرنگ یا محو شود، خیل عظیم جوانان آماده صعود به قله‌های شرف و عزت ملی مأیوس و ناامید شوند و احساس بن‌بست به نسل جوان تزریق شود بنابراین باید دغدغه داشت و شجاعانه و با بیان خوب و منطق قوی در مقابل این جریان ایستاد.

 

رهبر انقلاب، دومین دغدغه مهم را آرمان‌زدایی دانستند و گفتند: یکی از مصادیق آرمان‌زدایی، بی تفاوت کردن نسل جوان و دانشگاهی به «فقر و فساد و تبعیض» به عنوان سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: از جمله مصادیق آرمان‌زدایی، بی‌تفاوت کردن جوانان به سلطه فرهنگی غرب و کم انگیزه کردن آنان به شاخص‌های انقلاب اسلامی است.

 

ایشان ایستادگی در برابر ظلم و زیربار زور نرفتن را از شاخص‌های انقلاب اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: این شاخص‌ها، دنیا را به لرزه درآورد و ملتها را متوجه ایران اسلامی کرد و به دلیل همین شاخص‌ها، در سالهای گذشته هر رئیس جمهوری و با هر گرایش سیاسی که بر سر کار بوده هنگامی که در سفرهای خارجی در میان ملتها حضور پیدا کرده، مردم برای آنها ابراز احساسات کردند و برخلاف پرچم امریکا که آن را می سوزانند، پرچم جمهوری اسلامی را می‌گشایند و باز می‌کنند.

 

رهبر انقلاب اسلامی، «بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجر» و «موضوع فلسطین» را از دیگر شاخص‌های انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: هویت‌زدایی و آرمان‌زدایی دو دغدغه اصلی است که باید در قبال آنها هوشیار بود اما اینکه چه کسانی به دنبال هویت‌زدایی، آرمان‌زدایی و استقلال‌زدایی هستند و تا چه حد موفق بوده یا نبوده اند، وظیفه دانشگاهیان و صاحبنظران است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان اهمیت بسیار بیشتر این دغدغه‌ها نسبت به گذشته افزودند: امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم دو قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک قطبی در حال شکل گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیف‌تر شده است.

 

ایشان افزودند: قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیق‌تر و در چارچوب شکل‌گیری نظم جدید جهانی دید که احتمالاً فرآیندهای پیچیده و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیده‌ای وظیفه همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت افزاری و نرم افزاری در این نظم جدید به‌منظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: برای انجام چنین وظیفه بزرگی بیشترین مسئولیت برعهده دانشجویان و دانشگاهیان است و بر همین اساس اکنون دغدغه نسبت به دانشگاهها از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود.

 

رهبر انقلاب در پایان این بخش از سخنان خود، اندیشه پردازان، صاحبنظران و نظریه پردازان را به برگزاری جلسات و بحث و بررسی درباره این موضوعات فراخواندند.

 

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان‌شان چند توصیه کاربردی خطاب به دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی بیان کردند.

 

توصیه اول ایشان «پرهیز کامل از انفعال و ناامیدی» بود که در این زمینه گفتند: شما باید کانون تزریق امید به بخش‌های دیگر باشید زیرا همچنانکه کشور در بخش‌های مختلف همچون علم و فناوری و سلامت در این سالها پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشته است در سایر بخش‌ها نیز همه نابسامانی‌ها قابل رفع است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نا امیدی جوانان و دانشجویان را موجب تأثیر منفی بر سایر موتورهای پیشرفت کشور دانستند و خاطرنشان کردند: در دوران دفاع مقدس و در حالی‌که عده‌ای اصرار داشتند که نمی‌شود در مقابل تجاوز دشمن ایستادگی کرد، جوانان هم‌سن و سال شما با همت خود کشور را نجات دادند و با آزاد کردن خرمشهر دنیا را متحیر کردند.

 

ایشان افزودند: البته بعضی از افراد نسل‌های گذشته، با دچار شدن به خطا و ناامیدی، از میدان خارج و یا با دیگران همصدا شدند، بنابراین مراقب باشید که هیچ‌گاه به قله و آرمانها پشت نکنید.

 

توصیه بعدی رهبر انقلاب «پرداختن به اندیشه‌ورزی و تقویت تفکر» بود.

 

ایشان محصول «علمِ بدون تفکر» را پدیده‌های خسارت‌بار بشری همچون سلاح‌های کشتار جمعی خواندند و گفتند: تفکر صحیح به استاد و راهنما نیاز دارد که به‌عنوان نمونه مرحوم آیت‌الله مصباح در مسائل فکری، یک استاد و راهنمای مرجع بود.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه بعدی، دانشجویان را به «عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و مماس شدن با آنها» فراخواندند و افزودند: وقتی با تمرکز بر روی یکی دو مسئله، درباره آنها فکر و تحقیق کنید، نتایج این تحقیقات عمیق، برای دستگاههای مربوط قابل استفاده خواهد بود.

 

ایشان شعار امسال یعنی دانش‌بنیانی تولید را از جمله مسائل قابل تمرکز برای تشکل‌های دانشجویی برشمردند و گفتند: با تمرکز بر روی این مسئله درباره آن گفتمان‌سازی، و علیه مؤلفه‌های مخلّ دانش‌بنیانی مانند خام‌فروشی اسف‌بار و رایج در کشور یا واردات مصرفی و غیر لازم یا قاچاق، جریان‌سازی کنید.

 

رهبر انقلاب در ادامه طبیعت دانشجو را مطالبه‌گری دانستند و تأکید کردند: از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید.

 

ایشان با تأکید بر اینکه مطالبه‌گری باید با ادبیات منطقی، هوشمندانه و جدا بدور از دعوا و تند و تیزی باشد، گفتند: مطالبه‌گری مستدل مانع از این می‌شود که بعضی‌ها در شرایطی که تشکیلات مدیریتی کشور، انقلابی است درباره اهمیت نقش دانشجویان تشکیک کنند، چرا که نقش شما در این دوره بیشتر است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه افزودند: پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازشگری و مجیزگویی نیست و من هرگز از اینگونه توصیه‌ها به جوانان و دانشجویان نکرده و نخواهم کرد بلکه مقصود از این توصیه، پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است.

 

ایشان، عرصه مطالبه‌گری دانشجویان را عرصه متنوعی از مسائل عدالت اقتصادی، فرهنگ و سبک زندگی خواندند و در بیان یکی دیگر از الزامات مطالبه‌گری صحیح گفتند: مبانی اعتقادی و ایمانی خود را با مطالعه و حضور در مجالس عالمان دین و اخلاق، مستحکم کنید.

 

رهبر انقلاب، نتیجه مطالبه‌گری صحیح را تفکیک ضروریِ آرمانها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران دانستند و در بیان توصیه‌ای دیگر، گفتند: مطالبه‌گری شما به‌گونه‌ای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راه‌حل‌ها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید.

 

«توسعه فعالیت‌های بین‌المللی دانشجویی» نکته دیگری بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر آن افزودند: گروههای جوان و دانشجوییِ زیادی در اروپا و آمریکا و همچنین در کشورهای اسلامی علیه سیاستهای استکباری فعال هستند که ارتباط سالم با آنها هم به این فعالیتهای ضد استکباری توان بیشتری می‌دهد هم با معرفی جمهوری اسلامی به آنها، یک سپر دفاعی برای کشور در مقابل امپراتوری خبری مستکبران ایجاد می‌کند. البته تقویت ارتباط با دانشجویان کشورهای همسایه یعنی افغانستان، پاکستان و عراق مورد تأکید بیشتری است.

 

توصیه آخر رهبر انقلاب خطاب به جوانانی بود که در دوره جدید در رده‌های مدیریتی قوای سه‌گانه مشغول به کار شده‌اند.

 

ایشان با تأکید بر اینکه کار جمهوری اسلامی بدون نیروی جوان مؤمن و پر انگیزه پیش نخواهد رفت، افزودند: توصیه من به جوانان عزیز این است که اولاً مسئولیت کنونی را پله‌ای برای مسئولیت بالاتر قرار ندهند و در هر جا که هستند با تمرکز بر مسائل آن حوزه برای خدا کار کنند، ثانیاً هدف خود را حل مسائل کشور در بخشی که به آنها واگذار شده، قرار دهند.

 

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان‌شان، با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس، روز قدس امسال را متفاوت از سالهای قبل دانستند و گفتند: مردم و جوانان فلسطینی فداکاری‌های بزرگی از خود نشان می‌دهند و رژیم صهیونیستی نهایت رذالت و جنایت را به‌کار بسته است و هر غلطی که می‌تواند انجام می‌دهد و آمریکا و اروپا نیز از او حمایت می‌کنند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ملت فلسطین را در عین مظلومیت، مقتدر خواندند و با اشاره به مجاهدت و ایستادگی جوانان فلسطینی که نمی‌گذارند قضیه فلسطین به فراموشی سپرده شود افزودند: روز قدس فرصت مناسبی برای اعلام همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به آنها است.

 

ایشان با انتقاد شدید از عملکرد دولت‌های اسلامی در قبال موضوع فلسطین خاطر نشان کردند: متأسفانه دولت‌های اسلامی بسیار بد عمل می‌کنند و حتی حاضر به سخن گفتن در موضوع فلسطین نیستند و برخی از آنها تصور می‌کنند، راه کمک به فلسطین، برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها است، در حالی‌که این، اشتباه بزرگ است.

 

رهبر انقلاب با اشاره به ارتکاب این اشتباه بزرگ از جانب حکومت مصر در چهل سال قبل و برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها، افزودند: مگر برقراری ارتباط مصر با رژیم صهیونیستی باعث کاهش جنایات صهیونیست‌ها بر ضد ملت فلسطین و کاهش هتک حرمت مسجدالاقصی شد که اکنون برخی دولت‌های اسلامی می‌خواهند همان اشتباه انورسادات را تکرار کنند؟

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه برقراری ارتباط برای رژیم صهیونیستی نیز فایده‌ای نخواهد داشت، گفتند: امیدواریم با لطف خداوند عاقبت کار در فلسطین به نیکی و خوشی به سرانجام برسد و تسلط فلسطینی‌ها بر سرزمین خود و مسجدالاقصی به‌زودی محقق شود.

 

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکل‌های بزرگ دانشجویی کشور به بیان دیدگاههای خود پرداختند.

 

آقایان محسن نراقی به نمایندگی از بسیج دانشجویی، محمدحسین کاظمی از جامعه اسلامی دانشجویان، محمد اسکندری از جنبش عدالتخواه دانشجویی، علی بزرگ‌خو از دفتر تحکیم وحدت، امیرحسین پناهی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و همچنین خانم زهراسادات رضوی علوی مجری مراسم به نمایندگی از دختران دانشجو این محورها را بیان کردند:

 

- ضرورت ایجاد تحول در نظام حکمرانی با تکیه بر ظرفیت‌های موجود

 

- به‌روزرسانی نرم‌افزار اداره کشور با تحول در ساختارهای کهنه و ایجاد سازوکارهای جدید

 

- تحقق حکمرانی عادلانه- صادقانه و شجاعانه

 

- لزوم پرهیز از مدرک‌گرایی و حرکت به سمت علمِ کاربردی در دانشگاه‌ها

 

- ضرورت تمرکز نهاد علم بر مسائل مبتلابه نظام

 

- لزوم ایجاد بسترهای لازم برای پویایی مباحث فکری و تبادل نظر در دانشگاه‌ها و حوزههای علمیه

 

- تأکید بر صیانت از اصل تفکیک قوا و شئون قانون اساسی

 

- لزوم حفظ استقلال نهاد قانون‌گذاری از نهادهای سیاست‌گذار

 

- ضرورت به ثمر رساندن نهضت شفافیت

 

- تأکید بر مطالبه مسئولیت‌شناسی از کارگزاران، عناصر سیاسی و عناصر فکری نظام و پاسخگویی به افکار عمومی

 

- لزوم وفای به عهد انتخاباتی مسئولان

 

- ضرورت مواجهه درست و اقناعی با مسائل جوانان، بویژه زنان

 

- و طرح نکاتی درباره ملاحظات مطالبه‌گری، عدالتخواهی و حدود آن.

 

 

Ali Bagherikakeshi

دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.

 

خدایا، در این ماه آنچه تو را خشنود می کند از تو درخواست می کنم و از آنچه تو را بیازارد به تو پناه می آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان

 

 

Ali Bagherikakeshi

دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.

 

خدایا، در این ماه از گناهانم شست وشویم ده و از عیب ها پاکم کن و دلم را به پرهیزکاری دل ها آزمایش کن، ای نادیده گیرنده لغزش های اهل گناه.

 

 

Ali Bagherikakeshi

محمود کریمی، شب ۲۱ ماه رمضان در حرم امام رضا(ع) برای ناشنوایان مداحی کرد؛ اتفاقی که بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشت.

 

متفاوت‌ترین مداحی محمود کریمی در شب‌های قدر، شب ۲۱ ماه رمضان در حرم امام رضا(ع) اولین مراسم مخصوص ناشنواها برگزار شد که بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشت.

 

یکی از ناشنوایان درباره این مراسم به فارس گفت: «ما برای اولین بار است که شب قدر به حرم می‌آییم. سال‌های قبل نمی‌آمدیم چون مراسم احیا برایمان قابل استفاده نبود. هیچ کس نبود محتوای سخنرانی و مراسم قرآن به سر گرفتن را با زبان اشاره برایمان ترجمه کند اما امسال با این مراسم، توانستیم در حرم امام رضا(ع) از شب‌های قدر استفاده کنیم.» کاربری نوشت: «من ناشنوا نیستم ولی ویدئوی این مراسم رو که دیدم با این که همه مراسم شبیه مراسم ما بود ولی آن‌قدر خالصانه خدا را صدا می‌زدند و فوق‌العاده بود که نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم.» کاربر دیگری نوشت: «خدا به محمود کریمی خیر بدهد که امسال آمد و با زبان اشاره برای این مردم روضه خوند.»

 

 

Ali Bagherikakeshi

واقعه طبس؛ شکست پنجه عقاب در برابر اراده الهی 

 

صحرای طبس یادآور شکست خفت‌بار متجاوزان در عملیات «پنجه عقاب» و تبلور قدرت امداد الهی است؛ واقعه عبرت‌آموز در تاریخ معاصر که ناکامی آمریکا در دستیابی به توطئه‌های شوم خود و حقانیت ایران اسلامی را به جهانیان نشان داد. 

 

روز پنجم اردیبهشت در تقویم ایرانیان مصادف است با سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس که سال ۱۳۵۹ هجری شمسی اوایل پیروزی انقلاب اسلامی روی داد و باعث تحقیر و رسوایی بزرگ آمریکا در جهان شد.

 

آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه تلاش خود را به کار بست تا این انقلاب مردمی و نوپا را شکست دهد اما موفق نشد و زمانی که قشرهای مختلف مردم ایران از اقدامات جاسوسی آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران آگاهی یافتند، ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند و اعضای آن را گروگان گرفتند. این اقدام از سوی امام خمینی (ره) مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند.

 

ادامه ماجرای گروگان‌گیری و شکست طرح‌های آمریکا برای آزادسازی جاسوسان خود موجب اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا و بحران درخصوص چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی شد و در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژینسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی بود.

 

از این رو دولت «جیمی کارتر» رییس جمهوری وقت آمریکا همه تلاش خود را برای آزادی کارکنان سفارت خود به کار بست و سرانجام گروه ۱۳۲ نفره از نیروهای ویژه ارتش این کشور با عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگان‌ها تشکیل شد تا هم عملیات آزادسازی انجام و هم به ایرانی‌ها ضربه‌ای وارد شود.

 

براساس اسناد موجود ۶ فروند هواپیمای نظامی سی - ۱۳۰ و هشت فروند بالگرد نظامی مجهز آمریکا در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» شب پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی) از نقاط کور راداری وارد ایران شدند اما همان ابتدا یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی و مجبور به فرود شد. سرنشینان آن به بالگرد دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی و با توجه به وقوع توفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.

 

۶ فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ و ۶ فروند بالگرد در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند تا از این مکان بیابانی عملیات خود را آغاز کنند اما در حال سوخت‌گیری بالگردها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن آن، همه برنامه‌های آمریکایی‌ها به هم ریخت زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به ۶ بالگرد نیاز داشتند.

 

این اتفاقات به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقب‌نشینی را صادر کرد اما نظامیان آمریکایی در توفان شن گرفتار شده بودند. هواپیماها و بالگردها در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند و یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند.

 

نیروی مهاجم در خیالش عقابی بود که هیچ شکارچی یارای شکارش را نداشت غافل از اینکه صحرای طبس دامگاهی شد و شن‌ها با اراده الهی سربازان و گلوله‌هایی شدند که یکی از شکست‌های مفتضحانه را برای نظامیان آمریکایی رقم زدند.

 

هشت تن از آمریکایی‌ها در این حادثه کشته شدند و بقیه نیروها با هواپیماهای باقیمانده در اوج پریشانی از خاک ایران فرار کردند؛ نیروهایی که طبق خلاصه طرح واحد عملیاتی سرهنگ «چارلز آلوین بکویث» قرار بود پس از طبس با تجمع در فرودگاه «پشت بادام» و با ۶ فروند بالگرد عازم نقاط کوهستانی اطراف تهران شوند و روز بعد با اتوبوس‌هایی که از پیش برای آنان آماده کرده بودند در ورزشگاه مجاور سفارت مستقر و سپس در یک یورش برق آسا وارد سفارت شوند و با رهایی جاسوسان و به گروگان گرفتن عده‌ای از دانشجویان ایرانی با همان بالگردها به محل اولیه خود بازگشته و با هواپیماها به پایگاه اصلی خود برگردند.

 

واقعه بزرگ پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ که از آن به عنوان امداد الهی یاد می‌شود، آن قدر مهم و سرنوشت‌ساز بود که حتی مشهورترین چهره‌های سیاسی را در آمریکا وادار به پذیرفتن شکست کرد.

 

برای نمونه «زبیگنیف برژینسکی» مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر احساس ناامیدی ملی در آمریکا را از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس دانست و گفت: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت».

 

«ویلیام سولیوان» سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد کرد و گفت: «روش سست و بی‌قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد».

 

«همیلتون جردن» معاون رییس جمهوری وقت آمریکا در کتاب خود به نام «بحران» در این زمینه نوشت: تصمیم به انجام یک عملیات نجات قدرتمندانه در قلب ایران زمانی از سوی «جیمی کارتر» اتخاذ شد که همه تحریم‌های اقتصادی و فشارهای سیاسی تا آن زمان بی‌نتیجه مانده بود.

 

واقعه طبس به باور صاحبنظران و شخصیت‌های مختلف دارای ابعاد گوناگون است که به عنوان یک واقعه تاریخی ماندگار نزد جهانیان باید از ابعاد مختلف به‌ویژه جنبه معنوی آن بررسی شود.

 

امام خمینی (ره) پس از این واقعه فرمودند: «نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می‏‌خواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند، شن‌ها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».

 

ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض می‌کنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید».

 

طی سالیان گذشته درخصوص چند و چون این ماجرا و واقعه بزرگ بسیار نوشته و گفته شده است و این بار پای صحبت‌های فردی نشستیم که به عنوان شاهد عینی یک روز پس از حادثه در صحرای طبس حاضر شد.

 

رازهای شکست پنجه عقاب

 

امام جمعه موقت طبس یکی از شاهدان عینی این واقعه است که یک روز بعد (ششم اردیبهشت ۱۳۵۹) به همراه ۲ نفر از همکارانش از طرف کمیته انقلاب اسلامی برای محافظت به محل حادثه رفت.

 

حجت الاسلام محمدجواد زنجانی طبسی اظهار داشت: وقتی به آنجا رسیدیم، هنوز آتش و دود از هواپیماها و هلی‌کویترهای سوخته شده بلند بود.

 

وی افزود: آنچه در این حادثه از امکاناتی که آمریکایی‌ها به آنجا آورده بودند، مشاهده کردم، اعم از هلیکوپتر و اسلحه‌ها مشخص بود که این امکانات فقط برای نجات گروگان‌ها نبوده بلکه هدف اولشان گرفتن مراکز مهم تهران برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود و یکی از اهدافشان آزادی گروگان‌ها بوده است.

 

این روایتگر و شاهد عینی واقعه طبس گفت: آمریکایی‌ها به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی به صحرای طبس آمدند اما با آن همه تمرینات و تجهیزات پیشرفته‌شان کاری از پیش نبردند چون خداوند پشتیبان این انقلاب بوده لذا با هشت کشته و خسارت مالی و حیثیتی زیاد صحرای طبس را رها کردند.

 

وی اضافه کرد: کماندوهای آمریکایی پس از استقرار نهایی در صحرای طبس به گونه‌ای که نیروهای ایرانی متوجه حضور آنها نشوند در حال برنامه‌ریزی برای اجرای نقشه خود بودند که نیمه‌های شب متوجه عبور یک اتوبوس و کامیون از این مسیر شدند و گمان کردند که نیروهای ایرانی متوجه حضور آنها در منطقه شده و قصد درگیری و مقابله دارند.

 

حجت الاسلام زنجانی طبسی گفت: کماندوهای آمریکایی جلو رفتند و اتوبوسی که از یزد به مشهد مقدس در حرکت بود را متوقف کردند و داخل اتوبوس رفتند.

 

وی با بیان اینکه یک افسر ایرانی به عنوان مترجم همراه نظامیان آمریکایی بوده است گفت: نیروهای آمریکایی مسافران را از اتوبوس پیاده کرده و با دستوری که از مقاماتشان گرفته بودند، قصد جابه‌جایی مسافران ایرانی را با هواپیما به کشوری دیگر داشتند.

 

امام جمعه موقت طبس افزود: در همان لحظاتی که کماندوها در حال جمع‌کردن مسافران ایرانی برای سوار کردن به هواپیما بودند، توفان شن آغاز شد و یک بالگرد در حال سوخت‌گیری از هواپیما به دلیل برخورد با هواپیما دچار انفجار شد و در آتش سوخت.

 

وی گفت: در این شرایط نظامیان آمریکایی از انتقال مسافران اتوبوس ایرانی منصرف شدند و همه را دوباره سوار اتوبوس کردند اما این بار همه لاستیک‌های اتوبوس را با گلوله ترکاندند که اتوبوس توانایی حرکت و اطلاع دادن به نیروهای ایرانی از این حادثه را نداشته باشد.

 

وی افزود: نیروهای آمریکایی قبل از حضور در طبس در مورد شرایط منطقه و اینکه طی آن چند روزی که در صحرای طبس خواهند بود از هواشناسی اطلاعات گرفته بودند که توفان نیست و با اطمینان کامل در منطقه مستقر شدند اما ناباورانه با وقوع توفان شن تمام برنامه‌ها و نقشه‌های خود را بر باد رفته دیدند.

 

حجت‌ الاسلام زنجانی طبسی با اشاره به بیانات امام خمینی (ره) درخصوص واقعه طبس گفت: طبق بیانات امام راحل شن‌ها مامور خدا شدند و در آن نیمه شب که مردم ایران در خواب بودند و کسی از حضور نیروهای آمریکایی در منطقه خبر نداشت خدا به واسطه شن‌های صحرای طبس، نقشه و جنایت آمریکا را نقش بر آب کرد.

 

وی افزود: عامل دیگری که موجب شد آمریکایی‌ها فرار کنند، ترس نیروهای آمریکایی بود هم کماندوها، خلبان و فرماندهان آنها بسیار ترسیده بودند و در مجموع محاسباتشان اشتباه از کار درآمده بود.

 

امام جمعه موقت طبس تصریح کرد: آمریکایی‌ها باید درس بگیرند نه تنها از واقعه طبس بلکه از وقایع دیگری هم که در مسائل کشورمان دخالت کردند و نتیجه عکس گرفتند.

 

وی گفت: آمریکایی‌ها همه این توطئه‌ها را انجام می‌دهند که اگر به سرنگونی جمهوری اسلامی منجر نشود، موجب تضعیف آن شود اما با هوشیاری ملت ایران روز به روز ایران اسلامی با اراده الهی قدرتمند می‌شود.

 

وی افزود: به قول خودشان آنان تحریم‌های شکننده‌ را که در طول تاریخ برای هیچ ملتی اعمال نشده، علیه ملت ایران اعمال کردند ولی بدانند که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مدبرانه، قاطعانه و هوشمندانه این انقلاب را رهبری می‌کند تا این کشتی را سالم به مقصد برساند.

 

"محمد منتظر قائم" تنها شهید واقعه طبس

 

شهید "محمد منتظر قائم" نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد روز پنجم اردیبهشت‌ سال ۱۳۵۹ وقتی از فرود چند بالگرد آمریکایی در کویر طبس مطلع می‌شود، بلافاصله در محل حادثه حضور پیدا می‌کند تا موضوع را از نزدیک بررسی کند.

 

همزمان با حضور محمد منتظر قائم و همراهانش در صحرای طبس این مکان مورد حمله هوایی قرار گرفت و بعدها مشخص شد که بالگردها حاوی اسناد مهمی بوده‌اند.

 

این شهید بزرگوار سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در شهر تاریخی فردوس در شمال خراسان جنوبی به دنیا آمد و در کودکی به یزد رفت و به ادامه تحصیل پرداخت.

 

محمد منتظر قائم همزمان با تظاهرات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در صف مبارزان با حکومت شاه درآمد، پس از پایان خدمت سربازی در شرکت توانیر مشغول به کار شد و همزمان برای استقرار حکومت اسلامی با تشکیل گروهی به مبارزه پرداخت.

 

او سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران یزد انتخاب و مسوول تشکیل سپاه استان شد.

 

پیکر پاک این شهید شاخص کشور در آرامستان خلدبرین یزد دفن است.

 

واقعه طبس نماد امداد و نصرت غیبی

 

استاندار خراسان جنوبی هم از واقعه طبس به عنوان یکی از مهمترین امدادها و نصرت غیبی در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن نظام اسلامی در برابر نظام سلطه یاد کرد و گفت: تبیین صحیح شکست مفتضحانه آمریکا در صحرای طبس نقش بازدارندگی ایمنی و دفاعی دارد.

 

حمید ملانوری افزود: صحرای طبس درس عبرتی برای جهانیان شد و امروز که نظام جمهوری اسلامی در صحنه‌های مختلف در مواجهه با نیرنگ‌های سرسخت دشمنان قرار گرفته است، صحرای طبس جنبه بازدارندگی دارد.

 

وی اظهار داشت: این سند تاریخی انقلاب به معنای واقعی به عنوان یک سلاح دفاعی برای نظام و کشور کارایی دارد و باعث شده که در مقابل توطئه‌های دشمن روز به روز مقاوم‌تر شویم.

 

استاندار خراسان جنوبی گفت: نسل‌های آینده کسانی هستند که در جریان وقایع بزرگی همچون صحرای طبس نخواهند بود و از آنجایی که این اتفاق در محدوده جغرافیایی خراسان جنوبی اتفاق افتاده به عنوان یک سرمایه بزرگ باید تمام ابعادش تبیین و ماندگار شود زیرا اقدامات ما میراثی است که به نسل‌های بعدی سپرده خواهد شد.

 

وی افزود: متاسفانه در سال‌های گذشته وقت کافی برای تبیین و ایجاد زیرساخت‌های لازم در محل شکست آمریکایی‌ها صورت نگرفته است که باید توجه بیشتری به این موضوع مهم شود.

 

ملانوری گفت: با توجه به اینکه اعتبار لازم برای ساخت «موزه بین‌المللی استکبارستیزی صحرای طبس» از سوی دولت تخصیص یافته است دست اندرکاران هرچه سریعتر نسبت به آغاز عملیات اجرایی پروژه اقدام کنند.

 

نظامیان آمریکایی با هواپیماها و بالگردهای خود در محلی فرود آمدند که امروز با نام "موزه بین‌المللی استکبارستیزی صحرای طبس" شناخته می‌شود و نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در پیام خود به مناسبت سالروز واقعه طبس تصریح کرد: آنچه می‌تواند ابعاد واقعه صحرای طبس را بیش از گذشته به نمایش بگذارد، ایجاد مرکز آموزشی، سیاسی، فرهنگی و تحقیقاتی در قالب «موزه بین‌المللی استکبارستیزی صحرای طبس» است که براساس گزارش‌های دریافتی در جهت آغاز این پروژه اقدامات شایسته‌ای تاکنون شکل گرفته و می‌طلبد دست اندرکاران امر این مسئله را با سرعت بیشتری دنبال کنند.

 

حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی اظهار داشت: در آستانه فرارسیدن یوم الله پنجم اردیبهشت ماه سالروز شکست مفتضحانه آمریکای جنایتکار در صحرای طبس قرار داریم، مسئله‌ای که در آن روز رقم خورد را، قشر جوان و دیگران در مطالبی که در قالب یادداشت‌ها، مصاحبه‌ها و همچنین تحقیقاتی که در طول این سال‌ها انجام گرفته و انتشار یافته، دنبال کنند.

 

امام جمعه بیرجند گفت: در سال جاری که متاسفانه به خاطر شرایط شیوع ویروس کرونا و ضرورت رعایت پروتکل‌های بهداشتی امکان برگزاری اجتماع با حضور آحاد جامعه و در سطح گسترده فراهم نیست، از متولیان عرصه صدا و سیما، هنر، رسانه و فعالان مجازی خواهانم تصویر بیش از چهل سال شکست و ذلت آمریکا و هم‌پیمانان جنایتکار او را در بسترهای مختلف رسانه‌ای به نمایش بگذارند.

 

آغاز ساخت موزه استکبارستیزی از سوم خرداد

 

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی درباره روند ساخت موزه صحرای طبس گفت: ۲۳ اسفند ۸۸ ساخت موزه بین‌المللی استکبارستیزی در صحرای طبس به تصویب مقام معظم رهبری رسید و در این موزه تلاش شده از دستاوردهای همه نهضت‌های آزادی‌بخش و فرهنگ مقاومت و ادبیات پایداری سایر ملل برای توسعه فرهنگ ایثار و شهادت و استقامت در برابر استکبار جهانی استفاده شود.

 

سرهنگ غلامرضا فلاحی واقعه پنجم اردیبهشت ۵۹ در طبس را از وقایع عبرت آموز تاریخ عنوان کرد و گفت: واقعه شکست آمریکا در صحرای طبس نماد امداد غیبی الهی و تایید خداوند نسبت به جمهوری اسلامی است.

 

وی بیان کرد: برای موزه بین‌المللی استکبارستیزی طبس ۲ هزار و ۵۰۰ مربع زمین در نظر گرفته و ساخت این موزه فازبندی شده است که در سه تا چهار فاز اجرایی خواهد شد.

 

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی گفت: سوم خرداد امسال همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر عملیات اجرایی فاز نخست موزه بین‌المللی استکبارستیزی طبس آغاز خواهد شد.

 

وی افزود: در مجموع تاکنون ۱۵ میلیارد تومان برای اجرای این پروژه پیش‌بینی شده و از این مبلغ پنج میلیارد تومان در لایحه بودجه سال ۹۹ بوده که تاکنون ۵۰ درصد این اعتبار اختصاص یافته و ۱۰ میلیارد تومان در بودجه سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شده است.

 

فلاحی عنوان کرد: پیمانکار طرح مشخص و نقشه‌های کار هم طراحی شده است که فاز یک آن شامل کتابخانه، مرکز اسناد و سالن نمایشگاه از سوم خرداد آغاز خواهد شد.

 

وی با اشاره به اینکه تاکنون در این مکان مسجد شکر و سرویس بهداشتی ساخته شده که اقدامات لازم و اولیه بوده است گفت: در گذشته نگاه استانی به ساخت موزه وجود داشت اما الان نگاه به پروژه ملی شده و روند ساخت این پروژه را بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با همکاری موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مدیریت می‌کند.

 

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی افزود: در حال حاضر به احداث موزه صحرای طبس نگاه ملی و فراملی شده است و فضایی ایجاد خواهد شد که گردشگران سراسر دنیا از این موزه استکبارستیزی و عبرت دیدن خواهند داشت که نیاز است در خور این حادثه عظیم به آن پرداخته شود.

 

وی گفت: براساس برنامه‌ زمان‌بندی تا سال ۱۴۰۴ باید تمامی موزه‌های دفاع مقدس کشور از جمله موزه استکبارستیزی طبس به اتمام برسد و تکمیل این طرح بستگی به میزان اعتبار اختصاص یافته دارد.

 

فلاحی بیان کرد: همچنین پیمانی با آستان قدس رضوی در راستای تکمیل فضای مسجد شکر، ایجاد پروژه‌های میان راهی شامل مغازه و محل استراحت مسافران بسته شده که همزمان با آغاز اجرای موزه پای کار خواهند آمد.

 

صحرای طبس در فاصله ۱۳۰ کیلومتری محور طبس به یزد قرار دارد و هر سال به همین مناسبت مراسمی با حضور مردم و مسوولان در شهرستان طبس برگزار و یاد شهید "محمد منتظر قائم" نخستین فرمانده سپاه استان یزد که در این محل به شهادت رسید، نیز گرامی داشته می‌شود.

 

براساس تصمیمات اتخاذ شده مراسم گرامیداشت واقعه صحرای طبس امسال به جهت محدودیت‌های ماه رمضان و شیوع کرونا، به صورت محوری با مرکزیت بیرجند و در حسینیه جماران برگزار می‌شود و همزمان گروهی نیز برای تولید برنامه‌های متناسب و پخش از شبکه‌های سراسری در محل واقعه مستقر شدند

 

 

Ali Bagherikakeshi

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.

 

خدایا بگشا به رویم در این ماه درهای فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن برای موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهای بهشت ای اجابت کننده خواسته ها ودعاهای بیچارگان.

 

خدایا، در این ماه درهای فضلت را به روی من بگشا و برکاتت را بر من نازل فرما و به موجبات خشنودی ات توفیقم ده و در میان بهشت جایم ده، ای اجابت کننده خواسته ها ودعاهای درماندگان.

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.

 

خدایا، در این ماه برای من به سوی خشنودی ات دلیلی قرار ده و برای شیطان راهی به سوی من قرار مده و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، ای برآورنده حاجات خواهندگان.

 

 

 

 

Ali Bagherikakeshi

 

 

Ali Bagherikakeshi

دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.

 

خدایا، در این ماه درهای بهشت هایت را به رویم بگشا و درهای آتش دوزخ را به روزیم ببند و به تلاوت قرآن توفیقم ده، ای نازل کننده آرامش در دلهای مؤمنان.

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi

بسمه تعالی

 

ملت قهرمان ایران، آرامش و آسایش امروز خود را بدون تردید، مدیون ایثارگری شهدا و رزمندگان عزیز و سلحشور نیروهای مسلح غیور و غیرتمند ایران اسلامی هستند که با تمام توان در دفاع از کیان و میهن اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند

 

نقش بسزای این نهاد مقدس در حوزه‌های مختلف دفاعی‌، امنیتی‌، فرهنگی‌، سازندگی و محرومیت زدایی در کشور، نشان از عزم راسخ پاسداران غیور این مرزو بوم برای دفاع همه جانبه از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارزش های والای مکتبی و انقلابی دارد.

 

اینجانب ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر، سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به غیور مردان سپاه  فرماندهان،پرسنل و سربازان عزیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض نموده، امید است با اتکال به خداوند متعال این نیروی مردمی، بیش از پیش در راستای تحقق رسالت های خویش موفق باشند

 

 

Ali Bagherikakeshi

شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید.

 

مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.

 

 شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.

 

 شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی “نان و حلوا” و دیگری “شیر و شکر” می باشد و آثار علمی او عبارتند از “جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه”. سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.

 

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

 

 اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

 خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه

 

 ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

 

 جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه

 

 رفتم به در صومعه عابد و زاهد

 

 دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

 

 در میکده رهبانم و در صومعه عابد

 

 گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

 

 یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

 

 روزی که برفتند حریفان پی هر کار

 

 زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

 

 من یار طلب کردم و او جلوه گه یار

 

 حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

 

 او خانه همی جوید و من صاحب خانه

 

 هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو

 

 هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

 

 در میکده و دیر که جانانه تویی تو

 

 مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

 

 مقصود تویی …کعبه و بتخانه بهانه

 

 بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید

 

 پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

 

 عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید

 

 یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

 

 دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه

 

 عاقل به قوانین خرد راه تو پوید

 

 دیوانه برون از همه آئین تو جوید

 

 تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید

 

 هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

 

 بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

 

 بیچاره بهایی که دلش زار غم توست

 

 هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست

 

 امید وی از عاطفت دم به دم توست

 

 تقصیر “خیالی” به امید کرم توست

 

 یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

 

 بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام “جبع” یا “جباع” می زیسته و از نژاد “حارث بن عبدالله اعور همدانی” متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.

 

 ناحیه “جبل عامل” همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

 

بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

 

 وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.

 

 

Ali Bagherikakeshi

خورشید عدالت (شهادت امام علی علیه السلام)

 

آنگاه که سیاهی شب، آسمان خاموش کوفه را فرا گرفته بود علی آمد و آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد و در محراب محبوب، به نماز ایستاد. لحظه‏ ای بعد، سر بر آستان دوست گذاشت تا خویش را تا ابد، رستگار سازد و زمانه را داغدار خویش نماید. ویژه نامه خورشید عدالت مرهمی است بر سینه های داغدار عاشقان علی.

 

برگی هایی از صفحات زندگی امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام

 

تاریخ تولّد: سیزدهم ماه رجب، روز جمعه، سی سال پس از تولّد رسول خدا صلی الله علیه و آله و عام الفیل، در حدود سال 600 میلادی، بیست سال قبل از هجرت. محلّ تولد: شهر مکه، در اندرون خانه خدا، یعنی کعبه. پدر: ابوطالب، عمو و بزرگ ترین حامی رسول اللّه صلی الله علیه و آله که از سر کیاست و فراست ایمان و اسلام خود را همیشه از کافران و مشرکان پوشیده داشت تا در سال معروف به «عام الحزن / سال اندوه و غم» به جهان باقی شتافت. مادر: فاطمه بنت اسد، دخترِ عموی پدرِ رسول اللّه صلی الله علیه و آله. نام ها: علی، حیدر. کنیه ها: ابوالحسن، ابوتراب، ابوالائمّه، ابوالایتام. لقب ها و شهرت ها: اسداللّه ، یداللّه ، سیف اللّه ، باب اللّه ، ولی الله ، وصی رسول اللّه ، عین اللّه ، انسان کامل، عادل، حجّة اللّه ، اوّل المسلمین، یعسوب الدّین، امام المتّقین، اخ الرسول، حیدر کرّار، صاحبِ ذوالفقار، امام الابرار، مولی، مولی المتّقین، امام العادلین، المخلصُ للّه ، امیرالمؤمنین و ده ها لقب و شهرت دیگر.

 

چشمه سار فضائل

 

امیرالمؤمنین على علیه السلام به شهادت تاریخ واعتراف دوست و دشمن در کمالات انسانى نقیص ه‏اى نداشته و در فضائل اسلامى نمونه کاملى از تربیت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بود. بحث ‏هایى که در اطراف شخصیت او شده و کتاب‏هایى که در این باره شیعه و سنى و سایر مطلعین و کنجکاوان نوشته‏اند، درباره هیچ‏یک از شخصیت‏هاى تاریخ اتفاق نیفتاده است. على علیه السلام در علم ودانش داناترین یاران پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سایراهل اسلام بود و نخستین کسى است در اسلام که در بیانات علمى خود، در استدلال آزاد و برهان را باز کرد و در معارف الهیه بحث فلسفى نمود و در باطن قرآن سخن گفت و براى نگهدارى لفظش دستور زبان عربى را وضع فرمود و تواناترین عرب بود. على علیه السلام در شجاعت ضرب المثل بود در آن ‏همه جنگ‏ها که در زمان پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و پس از آن شرکت کرد، هرگز ترس و اضطراب از خود نشان نداد و با این‏که بارها و ضمن حوادثى مانند جنگ احد و جنگ حنین و جنگ خیبر و جنگ خندق، یاران پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و لشکریان اسلام لرزیدند و یا پراکنده شده فرار نمودند، وى هرگز پشت به دشمن نکرد و هرگز نشد که کسى از ابطال و مردان جنگى با وى درآویزد و جان به سلامت برد و در عین حال با کمال توانایى ناتوانى را نمی کشت و فرارى را دنبال نمی کرد و شبیخون نمی زد و آب بر روى دشمن نمی بست. (برگرفته از شیعه در اسلام، علامه طباطبائی(ره))

 

سیره های نورانی

 

على علیه السلام در تقواى دینى و عبادت حق یگانه بود، پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله در پاسخ کسانى‏ که نزد وى از تندى على علیه السلام گله مى‏کردند می فرماید: «على را سرزنش نکنید، زیرا وى شیفته خداست». ابودردا صحابى، جسد آن حضرت را در یکى از نخلستان‏هاى مدینه دید که مانند چوب خشک افتاده است براى اطلاع به خانه آن حضرت آمد و به همسر گرامى وى که دختر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بود، درگذشت همسرش را تسلیت گفت، دختر پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: پسر عم من نمرده است بلکه در عبادت از خوف خدا غش نموده است و این‏حال براى وى بسیار اتفاق می افتاد.

 

على علیه السلام در مهربانى به زیر دستان و دل سوزى به بینوایان و بیچارگان و کرم و سخا به فقرا و مستمندان قصص و حکایات بسیار دارد. آن حضرت هر چه را به دستش می رسید در راه خدا به مستمندان و بیچارگان می داد و خود با سخت‏ترین و ساده‏ترین وضعى زندگى می کرد. آن حضرت کشاورزى را دوست می داشت و غالباً به استخراج قنوات و درخت کارى و آباد کردن زمین‏هاى بایر می ‏پرداخت ولى از این راه هر ملکى را که آباد می کرد و یا هر قناتى را که بیرون می ‏آورد وقف فقرا می ‏فرمود و اوقاف آن حضرت که به صدقات على معروف بود در اواخر عهد وى عواید سالیانه قابل توجهى (بیست و چهار هزار دینار طلا) داشت‏. (برگرفته از شیعه در اسلام، علامه طباطبائی(ره))

 

تصویرهایی کوتاه از زندگی امام علی علیه السلام

 

امام علی علیه السلام به سمت کوفه حرکت می کرد که با یک کافر ذمی همراه شد. آن مرد به امام علی علیه السلام عرض کرد به کجا می روی؟ حضرت علیه السلام فرمود: به کوفه می روم. وقتی بر سر دو راهی رسیدند و خواستند از یکدیگر جدا شوند امام علیه السلام از مسیر خود خارج شد و در مسیر او حرکت کرد. مرد ذمی گفت: مگر به کوفه نمی روی؟ امام علیه السلام: بله به کوفه می روم. مرد ذمی: چرا راه کوفه را رها کردی؟ امام علیه السلام: این کمال حسن همراهی است که مرد رفیق راهش را در هنگام جدائی چند قدمی بدرقه کند و این دستوری است که پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ما داده است. مرد ذمی: پیامبر شما چنین دستوری داده است؟ امام علیه السلام: آری. مرد ذمی: پس هر کس از او پیروی کرده است بخاطر همین رفتارهای بزرگوارانه بوده است و من تو را گواه می گیرم که پیرو دین تو باشم. آنگاه همراه امام علیه السلام به کوفه رفت و چون او را شناخت اسلام آورد.

 

غروب خورشید عدالت

 

جنگ نهروان ضربت سختی بر خوارج وارد کرد که دیگر نتوانستند آن طور که انتظار می رفت جایی برای خود در عالم اسلام باز کنند. مبارزه علی با آنها بهترین سندی بود برای خلفای بعدی که جهاد با اینها را مشروع و لازم جلوه دهند. اما باقیمانده خوارج دست از فعالیت برنداشتند: سه نفر از اینان، در مکه، دور هم جمع شدند و به خیال خود به بررسی اوضاع عالم اسلام پرداختند، چنین نتیجه گرفتند که تمام بدبختیها و بیچارگیهای عالم اسلام زیر سر سه نفر است: علی، معاویه و عمرو بن العاص. علی همان کسی بود که اینها ابتدا سرباز او بودند. معاویه و عمرو بن العاص هم همانهایی بودند که حیله سیاسی و خدعه نظامیشان موجب تشکیل چنین فرقه خطرناک و بی باکی شده بود.

 

این سه نفر - که یکی عبد الرحمن بن ملجم بود و دیگری برک بن عبد الله نام داشت و سومی عمرو بن بکر تمیمی - در کعبه با هم پیمان بستند و هم قسم شدند که آن سه نفر را که در راس مسلمین قرار دارند در یک شب یعنی در شب نوزدهم رمضان (یا هفدهم رمضان) بکشند. عبد الرحمن نامزد قتل علی و برک مامور قتل معاویه و عمرو بن بکر متعهد کشتن عمرو بن العاص شد. با این پیمان و تصمیم از یکدیگر جدا شدند و هر کدام به طرف حوزه مأموریت خود حرکت کردند.

 

مرثیه آفتاب

 

کمر بند عزمت را برای مرگ محکم کن

 

که مرگ به دیدار تو خواهد آمد

 

و مرگ پریشانت نکند

 

آن هنگام که به حضورت خواهد رسید

 

... و این سرود، ترنّم سحرگاه تو بود؛ سحرگاه شبی که تنها با سه لقمه، افطار کردی و فرمودی: «دوست دارم گرسنه به دیدار خدا بروم»

 

حکایت غریبی است... غم های جهان به پیشواز دلم آمده اند. طوفانی در راه است. بوی یتیمی در مشام جهان پیچیده است و آسمان، گرفته و غمگین است. حکایت غریبی است؟ حکایت مسجد، سحر، سجده و سجاده. و غریب تر، قصّه مظلومی است که صبورانه زیست و در آخرین سجده، سرود رهایی سر داد، سرود «فُزتُ وَ رَبِّ الْکعبِه»

 

آن شب، شبِ قدر را سحر کرد علی/با شوق وصال، ترک سر کرد علی

 

با زمزمه «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکعبه»/از خاک به افلاک سفر کرد علی

 

جرعه هایی از زلال سخن مولا

 

کتاب هایی که سخنان آن حضرت را گرد آورده اند:

 

1- نهج البلاغه که توسط شریف رضی جمع آوری شده و تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است.

 

2- مافات نهج البلاغه من کلامه (سخنان آن حضرت که در نهج البلاغه نیامده است) جمع آوری شده توسط فاضل معاصر شیخ هادی بن شیخ عباس بن شیخ جعفر فقیه نجفی (این کتاب به چاپ رسیده است).

 

3- مائة کلمه جمع آوری شده توسط جاحظ (مطبوع).

 

4- غرر الحکم و درر الکلم گردآوری شده توسط عبد الواحد بن محمد بن عبد الواحد آمدی تمیمی.وی این سخنان را از کلمات کوتاه آن حضرت جمع آوری کرده و با نهج البلاغه نزدیک است.انگیزه آمدی در تالیف این کتاب، کاری بود که جاحظ در تالیف مائة الکلمه به انجام رسانده بود. (مطبوع)...

 

امیرالمؤمنین علیه السلام در کلام دیگران

 

ابی بردة سلمی می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که اینچنین حضرت علی(ع) را مخاطب قرار می داد: یا علی؛ خداوند متعال در هفت مورد تو را با من شاهد قرار داد:

 

1- شبی که به معراج رفتم جبرئیل به من گفت: برادرت کجاست؟ گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم. جبرئیل گفت: خداوند را بخوان پس در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود.

 

در این هنگام دسته ای از ملائکه را دیدم که به صف ایستاده اند ! گفتم: ای جبرئیل! اینان کیستند که به صف ایستاده اند؟ گفت: اینان کسانی هستند که روز قیامت به خاطر وجود تو خداوند را مباهات می کنند.

 

پس نزدیک آنان شدم و از آنچه بوده و تا روز قیامت خواهد شد با آنان حرف زدم (در حالی که مثال تو همراه من بود.)...

 

بر آستان جانان

 

صفوان جمّال مى‌گوید: با امام صادق (ع) به کوفه رسیدیم؛ امام فرمود: این‌جا حرم جدم امیرالمؤمنین (ع) است. سپس به سوى آن حرکت کرد و به من فرمود: قدم‌هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز؛ زیرا براى هر قدمى، براى تو صدهزار حسنه نوشته مى‌شود و صدهزار کار بد از تو پاک مى‌گردد و صدهزار درجه بالا برده مى‌شود و صدهزار خواسته‌ات برآورده مى‌شود و پاداش هر صدیق و شهید براى تو ثبت مى‌گردد.

 

در حدیث دیگرى، امام صادق (ع) مى‌فرماید: «من زار امیرالمؤمنین ماشیاً، کتب الله له بکلّ خطوة حجّة و عمرة، فإن رَجَع ماشیاً کتب الله له بکل خطوة حجّتین و عمرتین» کسى که امیرمؤمنان (ع) را با پاى پیاده زیارت کند، خداوند براى هر قدمى یک حج و یک عمره بنویسد؛ پس اگر با پاى پیاده هم بازگردد، براى هر قدمى دو حج و دو عمره خواهد نوشت. سپس به راوى فرمود: این حدیث را با آب طلا بنویس.

 

در روایت دیگرى از امام ششم آمده است که فرمود: هر کس جدم را در حالى که عارف به حق اوست زیارت کند، خداوند براى هر قدمش یک حج مقبول و یک عمره نیکو مى‌نویسد، و به خدا قسم قدمى که در زیارت حضرت امیر (ع) غبارآلود شود، سواره باشد یا پیاده، آتش جهنم را نصیب آن قدم نمى‌کند

 

 

Ali Bagherikakeshi

خورشید عدالت (شهادت امام علی علیه السلام)

 

آنگاه که سیاهی شب، آسمان خاموش کوفه را فرا گرفته بود علی آمد و آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد و در محراب محبوب، به نماز ایستاد. لحظه‏ ای بعد، سر بر آستان دوست گذاشت تا خویش را تا ابد، رستگار سازد و زمانه را داغدار خویش نماید. ویژه نامه خورشید عدالت مرهمی است بر سینه های داغدار عاشقان علی.

 

برگی هایی از صفحات زندگی امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام

 

تاریخ تولّد: سیزدهم ماه رجب، روز جمعه، سی سال پس از تولّد رسول خدا صلی الله علیه و آله و عام الفیل، در حدود سال 600 میلادی، بیست سال قبل از هجرت. محلّ تولد: شهر مکه، در اندرون خانه خدا، یعنی کعبه. پدر: ابوطالب، عمو و بزرگ ترین حامی رسول اللّه صلی الله علیه و آله که از سر کیاست و فراست ایمان و اسلام خود را همیشه از کافران و مشرکان پوشیده داشت تا در سال معروف به «عام الحزن / سال اندوه و غم» به جهان باقی شتافت. مادر: فاطمه بنت اسد، دخترِ عموی پدرِ رسول اللّه صلی الله علیه و آله. نام ها: علی، حیدر. کنیه ها: ابوالحسن، ابوتراب، ابوالائمّه، ابوالایتام. لقب ها و شهرت ها: اسداللّه ، یداللّه ، سیف اللّه ، باب اللّه ، ولی الله ، وصی رسول اللّه ، عین اللّه ، انسان کامل، عادل، حجّة اللّه ، اوّل المسلمین، یعسوب الدّین، امام المتّقین، اخ الرسول، حیدر کرّار، صاحبِ ذوالفقار، امام الابرار، مولی، مولی المتّقین، امام العادلین، المخلصُ للّه ، امیرالمؤمنین و ده ها لقب و شهرت دیگر.

 

چشمه سار فضائل

 

امیرالمؤمنین على علیه السلام به شهادت تاریخ واعتراف دوست و دشمن در کمالات انسانى نقیص ه‏اى نداشته و در فضائل اسلامى نمونه کاملى از تربیت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بود. بحث ‏هایى که در اطراف شخصیت او شده و کتاب‏هایى که در این باره شیعه و سنى و سایر مطلعین و کنجکاوان نوشته‏اند، درباره هیچ‏یک از شخصیت‏هاى تاریخ اتفاق نیفتاده است. على علیه السلام در علم ودانش داناترین یاران پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سایراهل اسلام بود و نخستین کسى است در اسلام که در بیانات علمى خود، در استدلال آزاد و برهان را باز کرد و در معارف الهیه بحث فلسفى نمود و در باطن قرآن سخن گفت و براى نگهدارى لفظش دستور زبان عربى را وضع فرمود و تواناترین عرب بود. على علیه السلام در شجاعت ضرب المثل بود در آن ‏همه جنگ‏ها که در زمان پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و پس از آن شرکت کرد، هرگز ترس و اضطراب از خود نشان نداد و با این‏که بارها و ضمن حوادثى مانند جنگ احد و جنگ حنین و جنگ خیبر و جنگ خندق، یاران پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و لشکریان اسلام لرزیدند و یا پراکنده شده فرار نمودند، وى هرگز پشت به دشمن نکرد و هرگز نشد که کسى از ابطال و مردان جنگى با وى درآویزد و جان به سلامت برد و در عین حال با کمال توانایى ناتوانى را نمی کشت و فرارى را دنبال نمی کرد و شبیخون نمی زد و آب بر روى دشمن نمی بست. (برگرفته از شیعه در اسلام، علامه طباطبائی(ره))

 

سیره های نورانی

 

على علیه السلام در تقواى دینى و عبادت حق یگانه بود، پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله در پاسخ کسانى‏ که نزد وى از تندى على علیه السلام گله مى‏کردند می فرماید: «على را سرزنش نکنید، زیرا وى شیفته خداست». ابودردا صحابى، جسد آن حضرت را در یکى از نخلستان‏هاى مدینه دید که مانند چوب خشک افتاده است براى اطلاع به خانه آن حضرت آمد و به همسر گرامى وى که دختر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بود، درگذشت همسرش را تسلیت گفت، دختر پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: پسر عم من نمرده است بلکه در عبادت از خوف خدا غش نموده است و این‏حال براى وى بسیار اتفاق می افتاد.

 

على علیه السلام در مهربانى به زیر دستان و دل سوزى به بینوایان و بیچارگان و کرم و سخا به فقرا و مستمندان قصص و حکایات بسیار دارد. آن حضرت هر چه را به دستش می رسید در راه خدا به مستمندان و بیچارگان می داد و خود با سخت‏ترین و ساده‏ترین وضعى زندگى می کرد. آن حضرت کشاورزى را دوست می داشت و غالباً به استخراج قنوات و درخت کارى و آباد کردن زمین‏هاى بایر می ‏پرداخت ولى از این راه هر ملکى را که آباد می کرد و یا هر قناتى را که بیرون می ‏آورد وقف فقرا می ‏فرمود و اوقاف آن حضرت که به صدقات على معروف بود در اواخر عهد وى عواید سالیانه قابل توجهى (بیست و چهار هزار دینار طلا) داشت‏. (برگرفته از شیعه در اسلام، علامه طباطبائی(ره))

 

تصویرهایی کوتاه از زندگی امام علی علیه السلام

 

امام علی علیه السلام به سمت کوفه حرکت می کرد که با یک کافر ذمی همراه شد. آن مرد به امام علی علیه السلام عرض کرد به کجا می روی؟ حضرت علیه السلام فرمود: به کوفه می روم. وقتی بر سر دو راهی رسیدند و خواستند از یکدیگر جدا شوند امام علیه السلام از مسیر خود خارج شد و در مسیر او حرکت کرد. مرد ذمی گفت: مگر به کوفه نمی روی؟ امام علیه السلام: بله به کوفه می روم. مرد ذمی: چرا راه کوفه را رها کردی؟ امام علیه السلام: این کمال حسن همراهی است که مرد رفیق راهش را در هنگام جدائی چند قدمی بدرقه کند و این دستوری است که پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ما داده است. مرد ذمی: پیامبر شما چنین دستوری داده است؟ امام علیه السلام: آری. مرد ذمی: پس هر کس از او پیروی کرده است بخاطر همین رفتارهای بزرگوارانه بوده است و من تو را گواه می گیرم که پیرو دین تو باشم. آنگاه همراه امام علیه السلام به کوفه رفت و چون او را شناخت اسلام آورد.

 

غروب خورشید عدالت

 

جنگ نهروان ضربت سختی بر خوارج وارد کرد که دیگر نتوانستند آن طور که انتظار می رفت جایی برای خود در عالم اسلام باز کنند. مبارزه علی با آنها بهترین سندی بود برای خلفای بعدی که جهاد با اینها را مشروع و لازم جلوه دهند. اما باقیمانده خوارج دست از فعالیت برنداشتند: سه نفر از اینان، در مکه، دور هم جمع شدند و به خیال خود به بررسی اوضاع عالم اسلام پرداختند، چنین نتیجه گرفتند که تمام بدبختیها و بیچارگیهای عالم اسلام زیر سر سه نفر است: علی، معاویه و عمرو بن العاص. علی همان کسی بود که اینها ابتدا سرباز او بودند. معاویه و عمرو بن العاص هم همانهایی بودند که حیله سیاسی و خدعه نظامیشان موجب تشکیل چنین فرقه خطرناک و بی باکی شده بود.

 

این سه نفر - که یکی عبد الرحمن بن ملجم بود و دیگری برک بن عبد الله نام داشت و سومی عمرو بن بکر تمیمی - در کعبه با هم پیمان بستند و هم قسم شدند که آن سه نفر را که در راس مسلمین قرار دارند در یک شب یعنی در شب نوزدهم رمضان (یا هفدهم رمضان) بکشند. عبد الرحمن نامزد قتل علی و برک مامور قتل معاویه و عمرو بن بکر متعهد کشتن عمرو بن العاص شد. با این پیمان و تصمیم از یکدیگر جدا شدند و هر کدام به طرف حوزه مأموریت خود حرکت کردند.

 

مرثیه آفتاب

 

کمر بند عزمت را برای مرگ محکم کن

 

که مرگ به دیدار تو خواهد آمد

 

و مرگ پریشانت نکند

 

آن هنگام که به حضورت خواهد رسید

 

... و این سرود، ترنّم سحرگاه تو بود؛ سحرگاه شبی که تنها با سه لقمه، افطار کردی و فرمودی: «دوست دارم گرسنه به دیدار خدا بروم»

 

حکایت غریبی است... غم های جهان به پیشواز دلم آمده اند. طوفانی در راه است. بوی یتیمی در مشام جهان پیچیده است و آسمان، گرفته و غمگین است. حکایت غریبی است؟ حکایت مسجد، سحر، سجده و سجاده. و غریب تر، قصّه مظلومی است که صبورانه زیست و در آخرین سجده، سرود رهایی سر داد، سرود «فُزتُ وَ رَبِّ الْکعبِه»

 

آن شب، شبِ قدر را سحر کرد علی/با شوق وصال، ترک سر کرد علی

 

با زمزمه «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکعبه»/از خاک به افلاک سفر کرد علی

 

جرعه هایی از زلال سخن مولا

 

کتاب هایی که سخنان آن حضرت را گرد آورده اند:

 

1- نهج البلاغه که توسط شریف رضی جمع آوری شده و تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است.

 

2- مافات نهج البلاغه من کلامه (سخنان آن حضرت که در نهج البلاغه نیامده است) جمع آوری شده توسط فاضل معاصر شیخ هادی بن شیخ عباس بن شیخ جعفر فقیه نجفی (این کتاب به چاپ رسیده است).

 

3- مائة کلمه جمع آوری شده توسط جاحظ (مطبوع).

 

4- غرر الحکم و درر الکلم گردآوری شده توسط عبد الواحد بن محمد بن عبد الواحد آمدی تمیمی.وی این سخنان را از کلمات کوتاه آن حضرت جمع آوری کرده و با نهج البلاغه نزدیک است.انگیزه آمدی در تالیف این کتاب، کاری بود که جاحظ در تالیف مائة الکلمه به انجام رسانده بود. (مطبوع)...

 

امیرالمؤمنین علیه السلام در کلام دیگران

 

ابی بردة سلمی می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که اینچنین حضرت علی(ع) را مخاطب قرار می داد: یا علی؛ خداوند متعال در هفت مورد تو را با من شاهد قرار داد:

 

1- شبی که به معراج رفتم جبرئیل به من گفت: برادرت کجاست؟ گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم. جبرئیل گفت: خداوند را بخوان پس در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود.

 

در این هنگام دسته ای از ملائکه را دیدم که به صف ایستاده اند ! گفتم: ای جبرئیل! اینان کیستند که به صف ایستاده اند؟ گفت: اینان کسانی هستند که روز قیامت به خاطر وجود تو خداوند را مباهات می کنند.

 

پس نزدیک آنان شدم و از آنچه بوده و تا روز قیامت خواهد شد با آنان حرف زدم (در حالی که مثال تو همراه من بود.)...

 

بر آستان جانان

 

صفوان جمّال مى‌گوید: با امام صادق (ع) به کوفه رسیدیم؛ امام فرمود: این‌جا حرم جدم امیرالمؤمنین (ع) است. سپس به سوى آن حرکت کرد و به من فرمود: قدم‌هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز؛ زیرا براى هر قدمى، براى تو صدهزار حسنه نوشته مى‌شود و صدهزار کار بد از تو پاک مى‌گردد و صدهزار درجه بالا برده مى‌شود و صدهزار خواسته‌ات برآورده مى‌شود و پاداش هر صدیق و شهید براى تو ثبت مى‌گردد.

 

در حدیث دیگرى، امام صادق (ع) مى‌فرماید: «من زار امیرالمؤمنین ماشیاً، کتب الله له بکلّ خطوة حجّة و عمرة، فإن رَجَع ماشیاً کتب الله له بکل خطوة حجّتین و عمرتین» کسى که امیرمؤمنان (ع) را با پاى پیاده زیارت کند، خداوند براى هر قدمى یک حج و یک عمره بنویسد؛ پس اگر با پاى پیاده هم بازگردد، براى هر قدمى دو حج و دو عمره خواهد نوشت. سپس به راوى فرمود: این حدیث را با آب طلا بنویس.

 

در روایت دیگرى از امام ششم آمده است که فرمود: هر کس جدم را در حالى که عارف به حق اوست زیارت کند، خداوند براى هر قدمش یک حج مقبول و یک عمره نیکو مى‌نویسد، و به خدا قسم قدمى که در زیارت حضرت امیر (ع) غبارآلود شود، سواره باشد یا پیاده، آتش جهنم را نصیب آن قدم نمى‌کند

 

 

Ali Bagherikakeshi

امروز روز نهج البلاغه است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه یی مدّ ظلّه العالی در کنگره ی چهارم نهج البلاغه فروردین ماه 1363 برابر با رجب 1404در حسینیه ی ارشاد تهران

نهج البلاغه یعنی مجموعه ای که به همت و تلاش سید بزرگوار شریف رضی گرد آمده و بحمدالله تا امروز مرجع مراجعه و مطالعه ی خواص و اندیشمندان بوده. نه فقط محور معرفت و کار عمومی مردم شاید در تمام دورانی که این کتاب تالیف شده و به وجود آمده مانند امروز مورد نیاز و متناسب با اوضاع زمان و مکان نبوده است. البته نهج البلاغه از جهات مختلف حائز اهمیت است. شاید بشود گفت که نهج البلاغه مجموعه ای است از عمده ترین مباحث و معارف اسلامی و همه ی آنچه برای یک انسان مسلمان و یک جامعه اسلامی لازم است، در نهج البلاغه از آن سخنی و حرفی و اشاره ای یا بحثی و هدایتی هست. توحید و عقاید اسلامی و اصول دین تا اخلاق و تهذیب و تزکیه نفسانی، سیاست مُلک داری و کیفیت اداره ی صحنه های عظیم فعالیت اجتماعی تا تنظیم روابط اخلاقی و خانوادگی، جنگ و سیاست و حکمت و علم و ... لیکن مطالب این کتاب که در مجموع، درس زندگی اجتماعی برای همه مسلمانهاست به طور مجرّد از زندگی، مطرح نشده است. گوینده این کلمات رئیس مملکت، حاکم و فرمانروای بزرگی است که سلطنت و حکومت او بر کشور پهناور و عظیمی گسترش داشته است. این انسان بزرگ که مسؤولیت ملک داری و زمامداری راهم بر دوش داشته با احساس این مسؤولیت عظیم این مطالب را بر زبان خود جاری کرده است. نهج البلاغه مانند گفته های حکیمی نیست که دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسائل گوناگونی که در یک جامعه ممکن است مطرح باشد، می نشیند و معارف اسلامی را بیان می کند. بلکه سخنان انسانی است که بار مسؤولیت اداره ی یک جامعه ی عظیم را بر دوش خود احساس می کند و دانای دین و بصیر به همه معارف اسلامی و قرآنی است با دلی مالامال از معرفت، و روحی بزرگ و در مقامی پر مسئولیت، با مردم روبرو میشود. در کشور ما و در جامعه ی ما این انقلاب در سایه ی آموزشهای امیرالمؤمنین (ع) و با اتکا به قرآن و نهج البلاغه، به پیروزی رسیده است. امروز تقریباً همان جامعه ی اسلامی و علوی تشکیل شده، و همان شرایط تقریباً در بیشتر ابعاد در جامعه و کشور ما حکومت می کند. امروز روز استفاده هرچه بیشتر از نهج البلاغه است. در این زمینه توضیح بیشتری می دهم. حتی شرایط زندگی رسول اکرم (ص) هم با شرایط زندگی دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) متفاوت است. در دوران رسول اکرم (ص)، جامعه، جامعه اسلامی کامل عیار بود یعنی جهت گیری جامعه همان جهت گیری کاملا اسلامی بود. اما خصوصیتی که از اول تا آخر دوران زندگی ده ساله ی پیغمبر (ص) در دوران حکومت اسلامی وجود داشت، این بود که در آن روز صف بندیها آشکار بود. شعارهای اسلام شعارهای مشخص و واضح و تعیین کننده بود. جناح بندیهایی که در جانب پیغمبر (ص) قرار داشت جناح بندی واضح و آشکاری بود. معلوم بود که دوست و دشمن کیست. حتی حرکت نفاق که در جامعه ی اسلامی از اول تشکیل حکومت اسلامی حداقل از دوران زندگی پیامبر (ص) در مدینه، به وجود آمد، نمی توانست آن طور که نتیجه ی حرکت نفاق هست جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. چون خود پیغمبر (ص) حاضر بود. آیاتی در اشاره به منافقین و افشای احوال آنان نازل می شد، منافقین تهدید و افشا می شدند. خیلی از منافقان به وسیله پیغمبر (ص) شناخته و حتی به دیگران شناسانده می شدند. حرکات موذیانه ی نفاق انجام می گرفت. اما بر مجموع جامعه ی اسلامی یک صراحت و حالت افشاگری مسلط بود. کسانی که در جنگ در برابر پیغمبر (ص) شرکت می کردند، دشمنانی بودند که دشمنی آنها، و ابعاد این دشمنی، و میزان دوری و نزدیکی آنها از اسلام معلوم بود. حتی معلوم بود یهود چقدر مخالف اسلامند؟ قریش چقدر مخالف اسلامند؟ و نیز قبایل دیگر. و بدیهی است مسلمانان در اینکه کیفیت مبارزه ی آنان با اسلام و مسلمین چگونه است دچار حیرت و تردید نبودند.

 

خصوصیت ویژه ی زمان

 

 

اما دوران امیرالمؤمنین (ع) این خصوصیّت را نداشت و این یکی از بزرگترین دشواریهای حکومت کوتاه، یعنی کمتر از پنج ساله ی امیرالمؤمنین (ع) است. در دوران امیرالمؤمنین (ع) وقتی که دو لشگر در برابر هم قرار می گرفتند هر دو لشگر نماز می خواندند. هر دو لشگر اگر ماه رمضان بود روزه می گرفتند. از میان هر دو لشگر آوای تلاوت قرآن شنیده می شود. مسلمانها در هر دو لشگری که در مقابل هم قرار داشت، احساس می کردند که صراحت و راحتی خیال دوران پیغمبر (ص) را ندارند. لذا در جنگ صفین، در نبردهای امیرالمؤمنین (ع) چندبار زمزه سؤال و شبهه و حیرت به وجود آمد و مسلمانهایی که اسلام قدیمی و از دوران پیامبر اکرم (ص)را داشتند و مسائل و حقایق اسلامی را از اولین روزهای ولادت اسلام و بخصوص ولادت حکومت اسلامی ثبت کرده بودند مثل عمّار و یاسر، می توانستند گره گشا باشند و مشکل را برطرف کنند. اما بسیاری سردرگم بودند. در ماجراهای دوران امیرالمؤمنین (ع) اختلاف صفوف آشکار نبود. اشترک در شعارها به قدری فضا را تنگ کرده بود که امیرالمؤمنین (ع) بارها می فرمود: «لا یَحْمِلُ هذَالْعَلَمَ اِلا اهل الْبَصَرِ و الْصَبْرِ» (1) تنها مقاومت کافی نیست، بینایی و هشیاری و تیزنگری لازم است. این خصوصیت ویژه زمان امیرالمؤمنین (ع) بود. ما امروزه در دنیایی عظیم با شعارهای زیبایی که در بسیاری از نقاط آن، سرداده می شود کم و بیش همان وضعیت را داریم. حتی امروز در دنیای اسلام که درک و دریافت و بینش اسلامی در آن گاهی به فاصله هایی به اندازه ی فاصله ی ایمان و کفر از هم دور هستند با چنین واقعیتی مواجهیم.

امروز آشکارترین و روشنترین حقایق اسلامی به وسیله ی بخشی از مدعیان اسلام در کشورهای اسلامی نادیده گرفته می شود. امروز همان روزی است که شعارها یکسان است، اما جهت گیریها به شدت مغایر یکدیگر. امروز شرایطی مشابه شرایط حکومت دوران امیرالمؤمنین (ع) است. پس روزگار نهج البلاغه است. امروز می شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین (ع) به واقعیتهای جهان و جامعه نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج دردها را پیدا کرد.

همین است که به نظر ما امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج تریم.

 

پی نوشت ها :

 

 

1- نهج البلاغه، خطبه 172.

 

 

منبع: سالنمای النهج 1-5

 

 

 

 

 

Ali Bagherikakeshi

«سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست/ تحفه روزگار اهل شناخت

 

آفرین بر زبان شیرینت / کاین همه شور در جهان انداخت

 

(سعدی ، دیوان اشعار، غزلیات)»

 

آغاز اردیبهشت به نام نیک شاعر و سخنوری نامبردار شده است که سایه­‌سار شعر و سخنش نه تنها شعر و ادب پارسی که بلندای ادبیات جهان را هم در نوردیده و به مدد مکتب رندی و لطیفه آرزومندی، نامش نه تنها افتخار ایران‌زمین که فخر بشریت است.

 

نام سعدی و آثار گران‌بهایش دیرزمانی است که حافظه تاریخی جهان را مزیّن ساخته و این افتخاری سترگ است که تا امروز و همیشه تاریخ، مایه مباهات همه پارسی‌زبانان خواهد بود. این حقیقتی است که زبان فارسی پس از فردوسی مدیون سعدی، شهریار ملک سخن است و ما ایرانیان بعد از گذشت هفت قرن هنوز با سعدی زندگی می­‌کنیم و با زبان او سخن می­‌گوییم. کلام سعدی با آن که مشحون از مضمون­‌های بلند معنوی و نکته­‌های ژرف اجتماعی است، از دیدگاه زیبایی‌شناختی و هنری نیز نامبردار است و از همین رو این شاعر بزرگ به شایستگی در مقام استاد مسلّم سخن، بر ستیغ شعر فارسی ایستاده است.

 

سعدی را باید نماد خردورزی، کرامت و منزلت انسانی دانست. سعدی پرچمدار عدالت است و گلستان او بابی برای آیین کشورداری است. عدالت‌گستری، مددجویی از رأی خردمندان و اصحاب اندیشه، آزمودن صاحب‌منصبان و دولتمردان قبل از گماشتن ایشان بر مناصب، تدبیر در مواجهه با دشمن و دوری گزیدن از مغرضان بخشی از آموزه­‌های اوست. اندرزهایی که سعدی می­‌دهد در پاسداشت فضایلی است که آدمی را از دیگر آفریدگان خداوند متمایز می‌سازد و برخورداری از آن فضایل است که او را به مقامی می­‌رساند که فرشته را نیز به آن راه نیست.

 

سعدی هیچ‌گاه از جاده شریعت و اسلام خارج نشده است. سخنانش مستند به آیات و روایات است و بهره­‌مندی او از احادیث در بوستان و گلستان، به اندازه‌ای است که با در نظر گرفتن حجم این دو کتاب، به جز مثنوی مولانا دشوار است شاهکاری را یافت که به اندازه این دو اثر مشحون از مضامین و مبانی حدیث باشد.

 

روزگار ما همچنان به سعدی و جهان‌بینی، اندیشه­‌ها و آموزه­‌های او نیازمند است. از سعدی نه تنها شیوه سخن گفتن که شیوه زندگی کردن را باید آموخت. از این رو، بزرگداشت شیخ اجل و برگزاری روز سعدی را نباید رخدادی صرفاً گاه‌شمارانه تلقی کرد، بلکه این نام‌گذاری و آیین­‌هایی از این دست را باید دست‌مایه نگرشی تازه به زیستن قرارداد؛ زیستنِ سرشار از شور و معنا و انسان­‌دوستی و خداباوری.

 

بدون تردید، پیام­‌های انسان­ دوستانه و اخلاق­مدار سعدی، می­‌تواند در جهان خسته از خشونت و افراطی­‌گرایی امروز، بیشتر مورد توجه جهانیان قرار گیرد؛ جهانی که عرصه «نبرد اراده­‌ها» و «جنگ روایت­‌ها» است. زبان و سخنِ سعدی نسخه­‌ای حیات‌بخش برای زمانه ماست. سعدی در مقابل ظلم بیدادگران می‌ایستد و باورمند به خدمت خلق و حاکمیت مردم است. او و حافظ، هر دو دغدغه انسانِ آزاد دارند. هر دو از ستمی که بر انسان­‌های روزگارشان می­‌رود در رنج‌­اند؛ هر دو از دروغ و تزویر و ریا بیزارند و هر دو به تعالی انسان و آزاد بودن اندیشه انسانی تأکید می­‌ورزند.

 

روز بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیرازی را بر تمامی فارسی­‌زبانان به ویژه دوستداران فرهنگ و ادبیات ایرانی تبریک می­‌گوییم و تقارن روز اول اردیبهشت را با شب­‌های پربرکت قدر و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی(ع)، فرصتی بی­‌همتا می­‌دانم برای تهذیب نفس و نیل به کمالات انسانی؛ خاصه از آن رو که حکمت­‌های علوی در سروده­‌های سعدی بی­‌شمار است و این شهسوار بی­‌بدیل عرصه نظم و نثر فارسی، متأثر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) بوده است. امید آن‌که به شعر سعدی از وجه تعلیمی آن نیز بنگریم و میراث عظیم اجتماعی و اخلاقی او را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. پند سعدی را که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است ارج می­‌نهیم و این بیت درخشان را نثار روح بلندش می­‌کنیم:

 

«سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم/ دگری نمی­ شناسم تو ببر که آشنایی».

 

 

Ali Bagherikakeshi

دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الی خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الی الحَقّ المُبین.

 

خدایا، در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما و از پذیرفتن خوبی هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار.

 

 

Ali Bagherikakeshi

Ali Bagherikakeshi